۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳

مرگ اجتماعی جامعه کردستان بدست پ.ک.ک و پژاک(۸)

  • ۲۴ آذر ۱۴۰۲
  • ۱۰۶ بازدید
  • ۰

✍️ محمد صدر

انجمن بی تاوان: در این مبحث سعی خواهم نمود مشکلاتی را که اکنون گروه تروریستی پژاک با آن روبرو است هرچند مختصر ریشه یابی نمایم. برای ارائه تحلیلی واقع بینانه و جهت گریز از سطحی نگری، بازگشت به دلایل پیدایش این گروه تروریستی را لازم می دانم. این امر که یک گروه در برنامه خود دارای چه اهدافی است جهت سنجش عملکرد آن از اهمیت برخوردار باشد اما یکی از فاکتورهای اساسی دیگر نحوه پیدایش و فلسفه وجودی آن است.

با نگرش به تاریخ گروه های دیگر جهان متوجه خواهیم شد که بیشتر این گروه ها دارای رهبریت و یا تئوریسین هایی هستند که در مراحل قبل از پیدایش آن بر اساس تحلیل نیازهای سیاسی و اجتماعی آن دوره پایه های ایجاد آن گروه را بنا نهاده و برنامه و اساسنامه آن را تنظیم نموده اند. همین نیاز و همین نگرش تحلیلی از نیاز اجتماعی است که عملکرد آینده این گروه ها را مشخص ساخته است. اگر این افراد و رهبریت ها ارتباطی مستقیم با جامعه نداشتند و یا بیگانه از این محیط های اجتماعی می بودند بی گمان نمی توانستند آن جامعه را تحلیل کنند و نیازهای آن را بشناسند. بر این اساس نیز فاقد چشم اندازی صحیح برای عملکردهای دوره ای و یا استراتژیک خود می بودند.

شاید شما بگویید که این امر مشخصی است و نیاز به تحلیل شما ندارد. بله این درست است اما اگر بیاییم و نحوه پیدایش پژاک و دلایل آن را بررسی کنیم درست با این مسئله اساسی برخورد می کنیم. تشکیل پژاک مصادف با زمانی است که گروه تروریستی کارگران کردستان بر سر یک دو راهی اساسی قرار داشت؛ حمله آمریکا به منطقه و مخصوصا عراق و به وجود آوردن منطقه امن از لحاظ سیاسی برای کردهای عراق و چالش این نیروی تازه وارد با کشورهای منطقه از یک سو و بهم خوردن توازن های منطقه ای مخصوصا در روابط نزدیک تر سه کشور ایران، ترکیه و سوریه علیه این نیروی تازه وارد و متفقانش از سوی دیگر برای این گروه تحلیل های تازه ای را به همراه داشت. با نگرش به ادبیات آن دوره گروه تروریستی کارگران می بینیم که در صدر این تحلیلات این سوال قرار داشت که(( آیا اتحاد با آمریکا به عنوان یک نیروی فوق العاده یا به قول تحلیلگران آن گروه یک( قدرت سوپر) بیشتر به نفع آن گروه نخواهد بود؟)) این سوالی بود که هم در رسانه های رسمی و هم در محاف داخلی آن گروه مطرح شده است و بهترین دلیل برای این که این مسئله باب بحث این محافل بوده است. بررسی تحلیلات و سخنرانی های گروهی است که  بعدها خود را در درون گروه تروریستی کارگران به عنوان رفورمیست ها معرفی کردند.

اما در اینجا مشکل اساسی این بود که گروه تروریستی کارگران گردستان بعنوان یک گروه مارکسیست لنینیستی چطور می توانست با آمریکا ایجاد رابطه نموده و یا با آن متحد باشد. یک گروه مارکسیستی به راحتی از سوی آمریکا قابل قبول نمی بود مگر آنکه برایش در منطقه ایجاد منافع می نمود. بر این اساس می بینیم که در آن مرحله توجه رهبران گروه معطوف چالش میان آمریکا و ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای که منافع آمریکا را به خطر انداخته است می شود. اگر رهبران گروه تروریستی کارگران می توانستند چراغ سبزی در این مورد به آمریکا نشان دهند بدون شک می توانستند اعتماد آمریکایی ها را به خود جلب کنند. از سوی دیگر جنگ گروه تروریستی کارگران کردستان با ترکیه  به عنوان یکی از متحدان آمریکا چندان خوشایند آمریکایی ها نبود. اما بدون وجود یک شکل سازمانی مخالف مختص به ایران آیا آمریکایی ها می توانستند قبول کنند که گروه تروریستی کارگران می تواند منافعشان در مورد ایران را تامین کند!؟ مدلی لازم بود که فراتر از قول و قرارهای دیپلماتیک بتواند نقش هماهنگ سازی میان گروه تروریستی کارگران و آمریکا را به خوبی اجرا کند و چون نیاز به ایجاد این رابطه مد نظر رهبران گروه بود تئوریسین های گروهکی برخواسته از بطن جامعه برای پژاک وجود خارجی نداشتند و تئوریسین های ایجاد آن رهبران پ.ک.ک بودند که چیز چندانی راجع به کردستان ایران نمی دانستند. جهت ایجاد بدنه گروه و همچنین حفظ ظاهر تلفیقی از کردهای مقیم خارج با سابقه سیاسی نه چندان روشن و همچنین افراد درون گروه که بیشتر به جای دانش و تجربه سیاسی آموزش نظامی دیده بودند را به وجود آوردند. اما لازم بود که رهبران این گروه تروریستی در این مورد دور اندیش باشند و مکانیسمی کنترلی به وجود می آوردند که امکان خروج پژاک را از کنترل به حد اقل می رساند. بهترین روش برای این امر کنترل مستقیم بخش نظامی پژاک بود. اگر چنین نیست یک نیروی نظامی متعلق به یک گروه چطور می تواند دارای آزادی های عملکردی باشد که تنها خود را مستلزم به پاسخ گویی به شاخه نظامی پ.ک.ک بداند و یا چرا مهره های اصلی مدیریت این بخش نظامی ترکیه ای و انتسابی هستند.

این نشانه دلالت بر آن دارد که این نظریه در مورد دلایل وجود پژاک چندان دور از واقعیت نیست. مشکلات عملکردی که پژاک اکنون با آن روبرو است نیز از همین شیوه پیدایش منشاء می گیرد. به همین دلیل نیز استقلال سیاسی پژاک در تصمیم گیری نیز می تواند زیر سوال باشد. اما عملکردهای مرحله ای پژاک چگونه با این مسائل مطرح شده رابطه پیدا می کند بحث دیگری است که در آینده به آن خواهیم پرداخت.

 

ادامه دارد…

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین عناوین