۲ آذر ۱۴۰۳

از ایلان مهاجر تا سکوت کوبانی

  • ۱۷ شهریور ۱۳۹۴
  • ۳۸۳ بازدید
  • ۴

ریبوار مرادی

ایلان کرد یک کودک سه ساله سوری بود که که به همراه پدر و مادر و بردار پنج ساله‌اش در هنگام تلاش برای مهاجرت به اروپا گرفتار حادثه شد و به همراه برادر و مادرش غرق شد. جسد کودک سه ساله سوری غرق شده در سواحل ترکیه به همراه اجساد برادر و مادرش روز جمعه در کوبانی به خاک سپرده شد.

اما چرا مهاجرت؟

ایلان اولی نبود و آخریش هم نیست. قبلاً هم مهاجرت به کشورهای اروپایی و دیگر کشورهای جهان، خبرساز بوده و جان بسیاری را گرفته، اما این بار موضوع متفاوت‌تر از قبل است، چون گفته می‌شود بیشتر این مهاجران، از سوریه هستند و ایلان هم از کوبانی، شهر کردنشین در شمال این کشور بود که کنترل و اداره‌ی آن به دست پ‌ک‌ک است.

کنترل بخشی از مناطق و شهرهای سوریه در دست داعش است و شهرهای کردنشین شمال و شرق سوریه هم در دست پ‌ک‌ک. آن دسته از اهالی سوریه که شهر و منطقه‌اشان به دست داعش افتاده و می‌خواهند به نوعی از حاکمیت و تحت سلطه بودن آنها فرار کنند؛ به نوعی برای عموم توجیه‌پذیر است، چراکه داعش را هرکسی می‌شناسد که تا چه اندازه اصول خشونت و شدت را به کار می‌گیرد  و از آنها در مقابل مردم استفاده می‌کند. اما موضوع این نوشته به نوعی به شمال و شرق سوریه ربط دارد که در کنترل پ‌ک‌ک است و بخش زیادی از این مناطق هم در میان مهاجران قرار دارند.

از زمان شروع ناآرامی‌ها در سوریه و به ویژه شمال سوریه و شهر کوبانی که چند ماهی میدان نبرد داعش و پ‌ک‌ک بود و گفته می‌شد بیش از ۸۰ درصد آن کاملاً نابود شده است تا کنون، بخش زیادی از اهالی این شهر به شمال عراق و اقلیم کردستان و بخشی هم به ترکیه پناهنده شده‌اند. پس از اتمام نبرد این دو گروه که نهایتاً منجر به پاکسازی آن از وجود داعش و کنترل دوباره‌ی پ‌ک‌ک بر این شهر شد تاکنون، ماهها می‌گذرد و مقامات این گروه در شمال سوریه از آباد کردن دوباره‌ی این شهر گفتند و …. اما حال پس از گذشت ماهها، خبر غرق شدن مهاجران کوبانی منتشر می‌شود که به دلیل نداشتن خانه و کاشانه و آزادی‌های اولیه برای زندگی، این شهر را ترک کرده‌اند و خطرات و مشقات راه را به جان خریده و از آنجا گریخته‌اند.

براساس اخباری که پس از آزادی کوبانی در رسانه‌های این گروه منتشر شد، از بازگشت بخش زیادی از اهالی این شهر گفته بودند. اما در میان مهاجران تنها اهالی کوبانی نیستند؛ بلکه از دیگر شهرهای کردنشین سوریه همچون قامیشلی، عامودا، دیرک، عفرین، سرکانی و … هم هستند. حال سؤال اینجاست، در این حملات که بیشترین آسیب و تخریبات متوجه کوبانی بود، پس اهالی دیگر شهرها چرا خانه و کاشانه‌اشان را ترک و مهاجرت می‌کنند؟

نکات قابل تأملی که بسیاری از این افراد مهاجر در صفحات اجتماعی خود در اینترنت به آنها اشاره می‌کنند، نبود امکانات اولیه‌ی زندگی همچون آب، غذا، بهداشت و … ، اما نکته‌ی مشترک قریب‌ به اتفاق آنها بر این نکته توافق دارند که آنها بخاطر این مشکلات فراری نشده و مهاجرت نکرده‌اند؛ بلکه به خاطر حاکم بودن فضای پلیسی و استالینیستی شهر و کاشانه‌اشان را ترک کرده و این همه خطر و مشقت را به جان خریده‌اند.

در تکمیل این موضوع به نکات ظریفی از فعالیت‌های پ‌ک‌ک و شاخه‌ی سوریه‌یی آن که بنام حزب اتحاد دمکراتیک (پ‌ی‌د) شناخته شده است، اشاره شده است و آن اینکه به هیچ گروه و حزبی در این مناطق اجازه فعالیت نداد و تمامی آنها را سرکوب کرد. اشاره‌ی پست‌هایی که در این شبکه‌ها توسط کاربران کرد سوریه منتشر می‌شود، پرده از نوعی سیستم برمی‌دارد که پ‌ک‌ک اسم آنرا خودمدیریتی دمکراتیک نهاده است، اما آنچه در آن یافت نمی‌شود، خودمدیریتی و دمکراسی است.

حاکم بودن فضای رعب و وحشت و پلیسی که سیستم استالینسیتی را در اذهان تداعی می‌کند؛ در شهرهای کردنشین سوریه که توسط پ‌ک‌ک اداره می‌شوند؛ به عنوان مهم‌ترین و اصلی‌ترین عامل مهاجرت اهالی این مناطق بیان شده است. چراکه پ‌ک‌ک ضوابط و مقررات داخل گروهی خود را به عنوان مقررات و قوانین مدنی برای جامعه تعریف کرده و آنها را بر مردم تحمیل می‌کند و به نوعی فضای کمپ‌های خود در کوهستان‌ را کپی و در این شهرها به مرحله اجرا درآورده است.

براساس اظهارات منابع محلی که براساس تعاریف فوق نخواسته هویتش فاش شود که مبادا موج خشن این سیستم وی را نیز حذف کند، گفته: با پیاده‌روی در چند محله و خبابان شهر‌، احساس می‌کنی در مسکو پایتخت روسیه آنهم در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ میلادی هستی و سایه‌ی بلشویک‌ها را بر سر کل شهر و مردمانش احساس می‌کنی. مردمان این شهرها از همدیگر بیگانه شده‌اند و به همدیگر اعتماد ندارند و همه برآنند فعالیت و زندگی خود را مخفی نگه دارند، اما این راهکار هم زیاد جوابگو نیست، چون پ‌ک‌ک با اشکال و راهکارهای مختلف به حریم خصوصی افراد و خانواده‌ها هم تجاوز کرده و درصدد است به هر شکلی که شده، در اختیار و کنترل خود درآورد.

شاید اگر خودمان را در چنین شهری حس کنیم و بتوانیم به جای پدر و مادر ایلان کوچولو لحظاتی فشارها و فضای مخوف کوبانی و دیگر شهرهای تحت کنترل پ‌ک‌ک را درک کنیم، ما هم همان تصمیمی را می‌‌گرفتیم که آنها گرفتند؛ هرچند منجر به مرگشان شد. اما این شاید تنها کاری بوده که این خانواده و هزاران خانواده‌ی دیگر برای رهایی از این سیستم پلیسی انجام داده‌اند و تمامی خطرات را هم قبول کرده‌اند. اما چرا؟

همچنین محیط، شهر، روستا ومحل زندگی‌ای، حتی تصور کردنش هم ملال‌آور و ترسناک است چه برسد که خود در چنین موقعیتی باشی. این درحالیست که روزانه رسانه‌های گروه از آبادانی و توسعه شهرها و رضایت آنها از سیستم مذکور و زندگی می‌گویند و می‌نویسند. اما واقعیت‌ها بسیار متفاوت‌تر از آن چیزی است که آنها می‌گویند. جنازه‌ی ایلان کوچولو در سواحل ترکیه که در کنار امواج دریا آرام گرفته بود و سکوت پیشه کرده بود، خود قوی‌ترین گواه و مدرک در این زمینه است. اگر غیر از این بوده و یا هست، پس چرا این همه ایلان‌ها و خانواده‌هایشان فرار را بر قرار ترجیح می‌دهند؟ آن چه شرایط و موقعیتی است که انسان‌ها برای فرار از آن، حاضرند طعم مرگ را بچشند؟

سخن آخر اینکه ورود نهادهای حقوق بشری و بین‌المللی به این موضوع جهت شفاف‌سازی و جلوگیری از این فاجعه‌ی بشری لازم و ضروری است تا ایلان‌های دیگر بتوانند در فضایی آرام و به دور از فشار روحی و جسمی آنهم در وطن خود زندگی کنند و ناچار به مهاجرت نشوند.

منبع :کوردپاریز

قبلی «
بعدی »

۴ دیدگاه ها

  1. سه سال تو ترکیه بودن.قبل از حمله داعش به کوبانی.زمانی که پ ک ک داشت کردهای مخالفشو سرکوب می کرد از کوبانی فرار کرده بودند به ترکیه.جاییکه به قول پ ک ک بزرگترین دشمن کردهاست.از حامی کردها فرار کردن به دامن دشمن کردها.

  2. چقدر این طرفداران پ ک ک احمق هستند.

  3. پ ک ک و پژاک تروریستند و براى تامین مخارجشون دست به هرکارى ازجمله قاچاق مواد مخدر،مشروبات الکلى و اسلحه میکنن

  4. کاری به پژاک ندارم ولی خدایی اخبارتون ۸۰%دروغه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *