۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
  • خانه
  • >
  • اخبار
  • >
  • بروز اختلافات شدید در فرقه پ ک ک و پژاک

بروز اختلافات شدید در فرقه پ ک ک و پژاک

  • ۴ دی ۱۳۹۲
  • ۲۲۰ بازدید
  • ۱

بریار گابار همانند عثمان اوجالان و عثمان جعفری بدلیل افکار و خط مشی سوسیالیستی برخی از سران فرقه ، و با تشدید اختلاف و دو دستگی در گروهک از پ ک ک و پژاک جدا شد.
انجمن بی تاوان آذربایجان غربی : گروهک تروریستی پژاک در آبان ماه ۱۳۸۲ توسط فرقه پ ک ک ،برای تحرکات تروریستی در ایران راه اندازی شد. سرکرده های پ ک ک تحت تاثیر شرایط بین الملی پس از ۱۱ سپتامپر در تکاپو برای خوشایندی دولتهای غربی بویژه آمریکا ،با ایجاد پژاک بدنبال اهداف تروریستی خود بود.
از همان ابتدایی تاسیس پژاک توسط برخی از سران پ ک ک اختلاف و دو دستگی میان سران فرقه وجود داشت . عثمان اوجالان و عثمان جعفری از جمله کسانی بوده اند که بدلیل اختلاف نظر با برخی از سران پ ک ک همچون جمیل بایک از فرقه جدا شده اند.
عدم برنامه ریزی منسجم و هماهنگ و قدرت طلبی سران پ ک ک و پژاک سبب بروز اختلاف و دو دستگی در فرقه شده است .پ ک‌ک و فرقه‌های زیر مجموعه‌ی دارای دو خط مشی متفاوت می باشند، یکی خط‌ مشی ناسیونالیستی به سرکردگی مراد کارایلان و طرفدارانش و دیگری خط مشی سوسیالیست شکست خورده‌ی شوروی سابق با سرکردگی جمیل بایک که این روزها به همراه بسه هوزات سرکرده‌ی پ‌ک‌ک شده‌اند، و این به معنای اتحاد علوی‌های درون پ‌ک ک با خط مشی سوسیالیستی چپ گراست.چند دستگی در افکار ایدئولوژیکی فرقه چپ گرای پ ک ک کاملاً مشهود و ملموس می باشد . تغییر در کادر شورای رهبری و انتخاب جمیل بایک و بسه هوزات به عنوان رئیس شورای رهبری اقدامی در جهت اتحاد چپ‌ها و علوی‌های درون پ‌ک ک بود ، این دو جناح با هم متحد شدند و مراد کارایلان را از سر کار برداشتند تا دیگر اثری از روند ناسیونالیستی در پ‌ک‌ک و دیگر فرقه‌های زیر مجموعه وجود نداشته باشد.

این دو دستگی و اختلاف در پ ک ک و زیر شاخه های تروریستی آن تا کنون مشکلات فروانی را برای فرقه فراهم ساخته است ، ولی این اختلافات تا کنون رسانه ی نشده و تلاش می کنند این موضوع را کتمان نمایند. اما کناره گیری افرادی همچون عثمان اوجالان ، عثمان جعفری و در حال حاضر بریار گابار نشان از اوج اختلاف در درون فرقه می باشد.
عثمان اوجالان مرد شماره دو پ ک ک و از موسسین پژاک در اظهاراتی عنوان کرد :از همان ابتدای دهه‌ی ۹۰ میلادی، کشمکش و جنگ این دو جبهه شروع شد تا اینکه در سال ۱۹۹۳ میلادی، جناح ناسیونالیست کُردی پیشی گرفت، اما در کنگره‌ی نهم ورق برگشت و خط مشی چپ سوسیالیستی حاکمیت را عهده‌دار شد و این به مثابه‌ی پایان کار ناسیونالیست ها بود.

گفتنی است عثمان اوجالان نیز خود در جناح ناسیونالیستی کُردی بود که بعد از تحولاتی که وی به آنها اشاره کرده، به ناچار فراری می‌شود و در کویه سکنی می‌گزیند. اوجالان دهه‌ی نود را اوج تنش‌ها و مبارزات داخلی پ‌ک‌ک بخاطر رسیدن به اقتدار درون فرقه‌یی توسط این دو جناح می‌داند و معتقد است هرکدام از طرفین برای رسیدن به کرسی اقتدار، حاضر به انجام هرکاری بودند.
عثمان جعفری نماینده پ.ک.ک درکشورهای لبنان وسوریه بوده است.نامبرده یکی ازبانیان اصلی پژاک بوده است که بعنوان شاخه پ.ک.ک در کردستان ایران به فعالیت می پردازد. وی پس از مدتی از پ ک ک و پژاک جدا شده و اظهارات خود این چنین بیان می کند:.پ ک.ک از پژاک بعنوان یک بالانس استفاده می کند و خودرا به آن آویزان کرده است و درپناه آن خودرا حفظ کرده است.اگر گریلاهای کردستان ایران درداخل پ.ک.ک نباشند پ.ک.ک هیچ معنایی ندارد و پ.ک.ک باید این واقعیت را قبول کند.اگر پ.ک.ک ادعا می کند پژاک حزبی است که متعلق به کردستان ایران است، پس چرازمانیکه ما قصد تشکیل یک حزب برای کردستان ایران را داشتیم درآنموقع مخالفت می کرد؟پ.ک.ک تحت عناوین جداگانه ای برای کردستان ایران و سوریه اقدام به درست کردن حزب کرد و این کار را فقط ازترس حمله آمریکا انجام داد.فقط نام این حزبها جداست و درحقیقت همان پ.ک.ک هستند.بعد ازکنگره اول پژاک فقط این مسئولیت به من سپرده شدکه مامور ملاقات با دولت آمریکا باشم و به آمریکائیها بگویم ما یک اپوزسیون مخالف ایران هستیم و شما نباید درمورد پ.ک.ک نظر منفی داشته باشید و پ.ک.ک ازپژاک بعنوان یک کارت دربرابر حمله احتمالی آمریکا مورد استفاده قرار میدهد و به جنگ با ایران می فرستد.یعنی درحقیقت پژاک مانند یک شمشیر دو لبه است که یک لبه آن برای جنگ با ایران است و لبه دیگر آن دردست پ.ک.ک است تا هرزمان که بخواهد و منافعش ایجاب کند از آن استفاده می کند. ازاطلاعیه های پ.ک.ک بخوبی می توان این موضوع را درک کرد.
اکنون بریار گابار فردی دیگری است که از فرقه پ ک ک و پژاک جدا شده است . وی که از موسسین پژاک و در عین حال از مقامات مهم پ.ک.ک به شمار می آید، یکی از کادرهای نزدیک به مراد قاراییلان بوده و از زمانی که جمیل بایک به مقام ریاست شورای رهبری پ.ک.ک رسیده، با وی دچار اختلاف نظر شده و از این حزب کناره گیری کرده است.وی همانند عثمان اوجالان و عثمان جعفری مخالف سیاست ها و خط مشی سوسیالیستی جمیل بایک بوده و زیر شاخه های پ ک ک را ابزاری برای رسیدن به قدرت می داند. اکنون با وجود چنین شرایطی بایستی منتظر ماند تا افراد دیگری همچون مراد قاریلان از فرقه جدا شوند.

قبلی «
بعدی »

۱ دیدگاه

  1. بی تاوان خفه شو با این طرز فکر کودکانه…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین عناوین