۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

پ.ک.ک بین یک سیاست آماده شده و دستورات اجرا شده

  • ۶ تیر ۱۴۰۱
  • ۱۶۲ بازدید
  • ۰

انجمن بی تاوان : سیاست گروه تروریستی پ.ک.ک چیزی نیست جز شاخص های ناچیز مرحله عقب نشینی و تبعیت از کشورهای غاصب، این گروه حاضر نیست یک عنصر راکد پیرامونی باشد، شعارهای خود را به برادری خلق ها تغییر داده و به یک پایگاه نظامی پیشرفته ترکیه در مقابل جنبش کردها تبدیل شده است. واقعیت در این جا در دو جمله خلاصه می شود: جنبشی که کردها را دنبال می کنند، اما در حال مبارزه و مخالفت با تشکیل دولت برای آنهاست و خود را به عنوان حافظ همه بخش ها با آمادگی اولیه برای کودتا در برابر هر گامی تعیین کرده است.

این جنبش به عنوان سپری برای کشورهای غاصب در برابر جنبش کرد، اهمیت سنتی دارد و اهمیت ایدئولوژیک کنونی و ماندگاری دارد، اما پروژه یکپارچه کردی ندارد که به واسطه آن نقش پیشگامانه در کردستان شناخته شود.

از کاربرد قدرت نرم تا برادری مردم:

اولاً این که سیستم به بهانه تنیدن روابط کرد و کرد و صدور خود به عنوان یک الگوی نمونه در سیاست و مشکلات صفر، درگیر دور سیاست شاتل با جنبش های کره ای بود. گروه اوجالان داشت به جنبش کرد می رسید و سپس آن را به رویارویی و خیانت رها می کرد.

ثانیاً او وانمود می کرد که افکار مثبتی دارد که در میان کردها شبیه به یک هیئت مشورتی شده است، نه بیشتر، اما حقیقت دقیقاً برعکس است و چیزی جز اقداماتی برای انحلال مخالفان نیست. گویی عملیات انحلال فیزیکی برای کردها برای خروج از انزوا یک ضرورت شد و به محض فروکش کردن منازعه با جنبش کردی، دعوای دیگری شروع شد و درگیری دوباره شعله ور شد.

مانند همه دیکتاتوری های خاورمیانه، سیطره نظام کارگری در گرو خیانت و نشر اکاذیب و نیز نقش بعث و رژیم مرده ترکیه نزدیک به آن است و در نتیجه نظام را به حالتی از خود نامرئی تبدیل می کند. بنابراین، ایدئولوژی پ.ک.ک مبتنی بر ترس از جنبش کرد، به ویژه ظهور نقش پیشمرگه در مطالبه حق تعیین سرنوشت در چارچوب رشد جامعه، نهادها و اصلاحات آن است. در یک منطقه فدرال، بنابراین غیرممکن نیست که بتوان این ایدئولوژی را در یک لحظه محوری شکست.

در جنگهای دروغین چهار دهه، پ.ک.ک اعتماد حامیان خود را از دست داد و به همین دلیل و برای نجات خود پ.ک.ک پس از تحویل عفرین و سرکانی تصمیم به گشودن جبهه با پیشمرگه ها گرفت و راه اندازی کرد. کمپین خیانت بدون کوچکترین توجیهی برای چنین اقدام بی پروا. تجاوزات پ.ک.ک نسبت به حاکمیت اقلیم کردستان، ادامه جنگ های بی پروا و ذهنیت او نسبت به پیشمرگه ها بود و نظام تفکر جدی نسبت به مسئله کرد و آینده آن ندارد. تمام کاری که کرده و می کند این است که می کوشد ناسیونالیسم کرد را در بوته ترک ها و فارس ها و عرب ها حل کند و ذوب کند.این گروه تاریخ خود را با ترورها و کشتارهای پیاپی آغاز کرد و حتی درگیری های خود را با آن توجیه کرد. نیروهای پیشمرگه اقلیم به بهانه اینکه دولت اقلیم علیه او توطئه می کند تا او را از مسئله کرد در ترکیه منحرف کند و در هنگام واگذاری قدرت از بعث در کردستان سوریه تردیدی به خود راه نداده است، همین اتهام را علیه جنبش کردی مطرح کرده است به ویژه شورای ملی.

متأسفانه برخی آن را سیاستی عقلانی و عینی می‌دانند، چرا که وی گاه در خواندن واقعیت‌ها و توجیه سوءاستفاده‌ها، از توسل به عمل‌گرایی و تغییر رنگ مانند آفتاب‌پرست دریغ نمی‌کرد، هر چند که توانایی تدوین استراتژی را نداشته باشند. هر سیاست منطقی همچنین، فهرستی سریع از مهم‌ترین ایستگاه‌های سیاست‌های پ‌ک‌ک کافی است تا به روشن شدن دلایل واقعی کمک کند که آن را به این غوطه‌ور شدن عمیق علیه آرمان کردها و اجرای دستورات  ترکیه سوق داده است.

در سال‌های اخیر مشخص شده است که پ‌ک‌ک خطرناک‌تر از کشورهای اشغالگر  است، نه به خاطر توانایی‌ها یا توانایی‌های نظامی‌اش، بلکه به خاطر زرادخانه ایده‌های منسوخ و بی‌فایده ایدئولوژیک‌اش که جرقه جنگ‌های ویرانگر را برانگیخته است. البته استحقاق اقتدارگرایی و کنترل پ.ک.ک در هر بخشی مانع جنبش کردی می شود، زیرا مبتنی بر توهم است و واقع گرایی و خردمندی ندارد.

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین عناوین