۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

پرونده ویژه: بررسی کودک ربایی های پ.ک.ک در شمال سوریه (۳)

  • ۲۱ خرداد ۱۴۰۲
  • ۹۴ بازدید
  • ۰

انجمن بی تاوان : در یک افشاگری تکان دهنده، لورا، یک دختر جوان کرد، تجربه ناراحت کننده خود را از فریفتن وعده های دروغین سرگرمی و موسیقی فاش می کند، اما خود را در محدوده یک اردوگاه آموزشی جنگی منزوی گرفتار می کند. در همین حال، دلال، خواهر محمد س، نقل می‌کند که چگونه «جوانان شورشگر» یک دختر جوان را به کار گرفت تا برادرش را به مشارکت در جنبش جوانان تشویق کند و او را با پاداش‌های مالی و جذابیت ماشین‌های لوکس ترغیب کرد. این تلاش های فریبکارانه به مدت دو ماه ادامه داشت.

دلال (نام مستعار) فاش می‌کند که برادرش محمد، متولد ۲۰۰۰، در سن ۱۵ سالگی در سپتامبر ۲۰۱۵ به خدمت گرفته شد. در ابتدا حضور وی تکذیب شد، اما پس از ۱۵ روز تأیید شد که او جذب شده است. دلال می گوید که قبل از انتقال به کوه های قندیل و شنگال «سنجار» در شمال عراق، یک دوره آموزشی ۴۰ روزه را در منطقه «دهر العرب» در نزدیکی شهرشان گذراند. سرنوشت او نامعلوم است و از آن زمان تاکنون خبری از او نیست و اکنون باید ۲۲ سال سن داشته باشد.

شهادت‌های به‌دست‌آمده در طول تحقیقات نشان می‌دهد که چگونه «جوآن شورشکار» از کودکان آسیب‌پذیر سرمایه‌گذاری می‌کند، و مأمورانی را برای نظارت بر آنها در پارک‌های عمومی، محله‌ها و کارگاه‌هایی که کودکان در آنجا رفت و آمد می‌کنند، مستقر می‌کند. آنها از طریق تاکتیک های فریبنده، جوانان را متقاعد می کنند تا به صفوف آنها بپیوندند و نوید یک زندگی بهتر را بدهند. تمایز قانونی بین آدم ربایی، فریب و متقاعدسازی ناچیز است، زیرا تمرکز بر استخدام کودکان در نیروهای مسلح یا مشارکت آنها در خصومت است. صرف نظر از روش استفاده شده، نتیجه یکسان است.

ادهم خلیل داستان مشابهی از پسرش محمد را تکرار می کند که به گفته او در نزدیکی خانه آنها در منطقه عفرین حلب «ربوده شده است». از طریق دوربین های نظارتی رستوران، هویت «ربایندگان»، سه فرد وابسته به «جوانان شورشگر» کشف شد. ادهم بازدید خود از مقر نظامی “آستارو” در عفرین را بازگو می کند، جایی که پرسنل تحت نظارت دوربین حضور پسرش را پذیرفتند اما خواستار مبادله یکی از دختران شیرخوارش برای آزادی محمد شدند – پیشنهادی که او به شدت رد کرد.

ادهم به جستجوی پسرش ادامه می‌دهد و فاش می‌کند که محمد به اردوگاه مرتبط با “پ‌ک‌ک” در رمیلان قامشلی منتقل شده است. او اکنون در به اصطلاح “ستون جوانان عفرین” خدمت می کند. این گزارش‌های ناراحت‌کننده، وضعیت اسفبار جوانان کرد را روشن می‌کند، که در میان درگیری‌های مداوم در شبکه استخدام‌ها گرفتار شده‌اند.

رونوشتی از پرونده خانوادگی، نام این افراد تقریباً هفت سال از ربوده شدن محمد می گذرد، و ادهم را پس از ثبت نام در سن ۱۵ سالگی در تاریکی درباره سرنوشت پسرش رها می کند.

 

ادامه دارد …

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین عناوین