۲۸ فروردین ۱۴۰۳
  • خانه
  • >
  • یادداشت روز
  • >
  • سخنان تکان دهنده اوجالان درباره دوران کودی اش و ریشه وحشی گری وی

سخنان تکان دهنده اوجالان درباره دوران کودی اش و ریشه وحشی گری وی

  • ۲۸ فروردین ۱۴۰۱
  • ۱۱۴۷ بازدید
  • ۰

انجمن بی تاوان :نبیل الملحم روزنامه نگار مشهور عرب سوریه سالها قبل با عبدالله اوجالان گفتگوی مفصلی انجام داده است که این گفتگو در سال ۱۹۹۶ در قالب کتابی تحت عنوان: “سبعه ایام مع آپو: قائد و شعب حوار اجراه نبیل الملحم مع عبدالله اوج الان” در آتن انتشار یافت.

عبدالله اوجالان در این گفتگو سخنان تکان دهنده ای درباره دوران کودکی خود ذکر می کند. اوجالان در بخشی از این گفتگو می گوید: «اگر مادرم می دید که حقش پایمال می شود حتی اگر مساله بسیار بسیار ساده هم بود، عصبانی می شد و مرافعه بر پا می کرد… مادرم مردان را هیچ می انگاشت. همانند زنی مستقل و قوی بود و در دعواها جسور بود . هر انسانی هنگام جنگیدن برخی مسائل را مد نظر قرار می دهد اما مادرم هیچ حسابی را برای هیچ نتیجه ای نمی کرد.»

عبدالله اوجالان سپس درباره پیشینه جنگ طلبی و خشونت طلبی در خانواده و اجداد خود چنین می گوید: «شخصی درباره خانواده و روستای ما (عمرلی) کتابی نوشته و گفته است که خانواده اوجالان برای جنگیدن با تُرک ها بوجود آمده اند. این خانواده جنگی را علیه تُرک ها بر پا کرده است. چرا این را می گویم؟ نام خانوادگی من این را بازگو می کند؟ اوجالان یعنی انتقام گیرنده. تاریخ اجدادم می گوید که این خانواده چند جنگ طولانی را بر ضد تُرک ها بر پا کرده اند.»

اوجالان در بخش دیگری از این گفتگو به ذکر خاطره ای درباره خود و برادر کوچکش می پردازد که نشانه های اولیه شکل گیری بزه کاری، خشونت و افراطی گری را می توان در این خاطره مشاهده کرد:

روزی در میان تاکستان مشغول کار بودم. برادر کوچکم آمد و بجای اینکه به کار مفیدی بپردازد شروع به خراب کردن درختان نمود. من او را سنگباران کردم. با عجله گریخت و خودش را پشت سر پدرم پنهان کرد. اما من از سنگباران دست نکشیدم. پدرم خواست جلوی مرا بگیرد اما من کار خود را ادامه می دادم و هجوم می بردم. تا جائیکه آنها از مقابله با من خسته شده و عقب نشینی کردند. بعد از آن من با عجله خودم را به خانه رساندم. تازه فهمیدم که جنگی جهانی را علیه خانواده خودم بر پا کرده ام. ۱۰ لیره از جیب پدرم برداشتم. دیگر نمی توانستم در میان آنان زندگی کنم. مخصوصاً در این مورد مطمئن بودم که در روستا کسی نیست تا مرا پیش خود نگه دارد. تنها راه چاره ترک کردن روستا بود و این را نیز عملی کردم.

مرور مراحل بعدی زندگی عبدالله اوجالان در دوران نوجوانی، جوانی، دانشجویی و بزرگسالی نشان می دهد که همزمان با بالاتر رفتن سنِ اوجالان، میل و علاقه وی به روش های خشونت آمیز و خشن برای رسیدن به هدف نیز در شخصیت وی قوی تر شده است . در دوران زندان نیز وی اگر چه هر از چندگاهی بصورت تاکتیکی به نفی مبارزه مسلحانه اشاره هایی دارد اما هیچگاه رویکرد مسلحانه و خشونت آمیز را بطور کامل رها نکرده است.

در جریان مذاکرات روند صلح پ.ک.ک با دولت ترکیه نیز صحبت های اوجالان درباره رویکرد مسلحانه در پیام های نوروزیِ وی همواره دو پهلو بود و او هیچگاه بصورت صریح و شفاف از اعضای پ.ک.ک نخواست که اسلحه را کنار گذاشته و رویکردهای سیاسی در پیش بگیرند.

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *