انجمن بی تاوان: عبداالله اوجالان مشروعیت سخنرانیهایش را از زنانگی زنان میگیرد، نه از قدرت زنان. عبدالله اوجالان در نوشته هایش وانمود می کند که او اولین فردی در جهان بوده که درباره آزادی زنان صحبت کرده است و به مشکلات زنان می پردازد. نیرنگ های اوجالان در نوشته هایش را بشناسیم
عبدالله اوجالان هیچ وقت منبع حرف هایش را ذکر نمی کند. همه ما می دانیم که در اصول نویسندگی، وقتی منبع ذکر نمی شود، یعنی نوشته، افکار خود نویسنده است.
عبدالله همچنین اشاره میکند که پیش از او، زنان حقوق خود را مطالبه نمیکردند و او اولین کسی بود که زنان را به مطالبه حقوقشان تشویق کرده است
پیش از اوجالان هزاران زن بودند که نوشتند و فریاد زدند و با قلمهایشان معبد مردان را ویران کردند و دیوارهای فلسفه مردانه را فرو ریختند و در جنگ ها شرکت کردند و کشته شدند و اعتراض کردند
عبدالله اوجالان نوشتههای فعالان حقوق زنان را خوانده، محتوای سخنان آنها را برداشته(کپی برداری )، برخی اصلاحات را روی آنها انجام داده و سپس آنها را با همان محتوا و افکار منتشر کرده و خود را الهامبخش حقوق زنان ساخته است.
سیمون دو بووار (۱۹۰۸-۱۹۸۶) فیلسوف فرانسوی بود که آثار زیادی در مورد فلسفه وجودی و جنبش زنان قرن بیستم نوشت.
دوبوار در جایی گفته است: «زن برای زن بودن به دنیا نمیآید، بلکه برای زن بودن ساخته میشود، گویی میتوانند سوراخی در مغزش باز کنند و حقیقت را در آن قرار دهند.
جودیت باتلر، فیلسوف، محقق و منتقد آمریکایی متولد ۱۹۵۶، در پایان قرن بیستم نیز به مسائل زنان پرداخته است
بعدها، چندین فیلسوف زن دیگر (بتی فریدان، جولیا کریستاویا) درباره زنان صحبت کردند و وجود آنها را تا جایی تفسیر کردند که بدن زنانه را به زبان مقاومت تبدیل کردند (منظور اینکه زنان را نباید صرفا بعنوان آلت تبلیغاتی استفاده کرد )
آنها این مفهوم را به یک گفتمان جهانی تبدیل کردند، نه فقط یک گفتمان کلامی
پس از نیم قرن مقاومت این زنان فیلسوف، عبدالله اوجالان دوباره تنها به بازخوانی اندیشههای این فیلسوفان در زندان پرداخته و کتابی با نام مانیفست درباره زنان منتشر کرده است، بدون اینکه از نویسندگان واقعی این اندیشهها نامی ببرد.
زنان در بردگی به دنیا نیامدهاند، اما از طرف عده ای که خود را منجی می دانند به بردگی کشیده شدهاند.
آنچه عبدالله در مورد زنان نوشته، نظر خودش نیست، بلکه دزدیدن صدای زنان بدون ذکر نام آنهاست.عبدالله گردآوری کننده سخنان سیمون دوبوار است بدون اینکه نامی از او ببرد. اوجالان وارد میدان فوکو شد و دور آن قدم زد، بدون اینکه نامی از صاحب میدان ببرد. اوجالان افکار باتلر را دزدید و با روحیه آپارتاید، آنها را به شیوه ای عرفانی و تصوفی بیان کرد و وانمود کرد که در زندان به این حقیقت معنوی دست یافته است.
بعد از اینکه عبدالله این مانیفست را منتشر کرد، کسی را پیدا نکردم که جرات کند از اوجالان بپرسد: «این ایدهها، تحقیقات و نظریهها را از کجا آوردهای؟»
کادرهای دربند در پ ک ک به دلیل جهل و ناآگاهی و عدم دسترسی به منابع دیگر از روشنفکران جهان، مانند افراد بی سوادی هستند که از محیط اطراف خود آگاه نیستند. آنها معتقدند که این افکار عبدالله، افکار الهی هستند و از طریق الهام به او رسیدهاند و بخصوص زنان و دخترانی که به پ ک ک ملحق می شوند و می پندارند که اوجالان آنها را درک می کند و غافل از اینکه بدانند این تفکران بیش از صد سال گذشته بوده اند و تنها توسط اوجالان دزدیده شده و بر ذهن آنها القا می شوند.
بنابراین، معادلهای در میان کادرهای پ ک ک پدیدار شده است:”دزدی ایدهها به یک قانون مقدس تبدیل شده است”
این قانون مقدس مانند یک معبد است. فقط زنان اجازه ورود به این معبد را دارند. وقتی زنی وارد معبد اوجالان میشود، آزادی او به اندازه پایبندیاش به قانون مقدس بزرگی است که توسط عبدالله اوجالان خلق شده است. به عبارت دیگر، آزادی زنان در گرو سخنرانیهای اوجالان است.
مهم است که زنان بدانند عبدالله نه روشنفکر است و نه خالق، بلکه تصویر جدیدی از خواسته هایش را در ذهن زنان ترسیم کرده است.
زن در نگاه اوجالان، زنی است که حرفهایش را بپسندد و اگر حرفهایش را نپسندد، یعنی هنوز از دایرهی مردان فراتر نرفته است.
در سخنرانی های عبدالله، جایی برای حضور زنان در محدوده سخنرانی های او وجود ندارد. زنان نباید به نقشهای خود فکر کنند و نباید از سخنان او انتقاد کنند.
آنچه به طور خلاصه در مورد اندیشه اوجالان در مورد زنان گفتیم این است که او هیچ پروژه آزادی برای زنان ایجاد نکرده است، بلکه یک پروژه روانشناختی برای ایجاد یک زن ۲۴ عیار پ.ک.ک ایجاد کرده به عبارت دیگر، به گفته اوجالان، زنان باید ایده های او را نقشه راه خود قرار دهند و آن را به عنوان اساس همه چیز بپذیرند و نام اوجالان را بر پرچم برابری بنویسند.
دزدی فقط آن چیزی نیست که در جیبها انجام میشود، بلکه بزرگترین دزدی، دزدی ذهن مردم است.
عبدالله اوجالان به اتهام سرقت فرهنگی، بزرگترین جنایتکار جهان می شود و چنین سرقتی از سرکوب بزرگتر است.
زیرا وقتی صاحب ایده های شخص دیگری باشید، از مسیر علمی منحرف شده و به یک کلاهبردار تاریخی تبدیل شده اید.
این تنها به این دلیل است که اوجالان زنان را به عنوان کانالی برای انتقال سخنان خود به تصویر می کشد و مشروعیت سخنرانی های خود را از زنانگی زنان می گیرد، نه از قدرت زنان.
کتاب هایی که اوجالان ادعا می کند نوشته، افکار کدام نویسنده ها است؟
