۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

ترویج ایدئولوژی مخرب در بین کادرهای پ.ک.ک و پژاک

  • ۱۲ مهر ۱۴۰۰
  • ۶۹۳ بازدید
  • ۰

در گروهک های تروریستی با ذهنیت مخرب ایدئولوژیک از پدیده بهداشت به شکل وارونه استفاده می کنند.فرقه ها برای بهره کشی از انرژی و زمان اعضای خود از فلسفه خاصی استفاده می کنند و بر این باورند که اعضا نباید زمان و انرژی خودشان را صرف احتیاجات فردی کنند. زیرا اگر در فرقه ها فرد به بهداشت و آرایش شخصی اهمیت بدهد و زمان صرف کند آن را به عنوان یک نوع گرایش منفی بر علیه فرد تلقی می کنند و یا اینک فرد را متهم به اینکه هوس زندگی گذشته در سر دارد و در گذشته زندگی می کند و گویا که از خط ایدئولوژیک رهبری فاصله گرفته است.

اگر بطور کلی به تمامی گروهک ها نگاه کنیم همگی از رنگ های تاریک و سیاه و قهوای استفاده می کنند و اگر موضوع را با این مثل شروع کنیم بهتر است شکل بیرونی انعکاس درون (باطن)است و یا با معنای دیگر شکل ظاهری گروهک ها انعکاس ذهنیت و تفکر و عملکرد آنها است. برای فهم و درک فرقه ها لازم نیست که باطن آن را بشناسیم اگر به شکل ظاهری نگاه کنیم در می یابیم که چه انسان هایی هستند و یا اینکه باطن آن ها چیست!

اگر سیری به ظاهر گروهک ها و از جمله انتخاب رنگ ها و لباس ها و شرایط زندگی و درک آن ها از زندگی بیندازیم می دانیم که دارای چه ذهنیت و تفکری هستند.چرا که در درون فرقه جایی برای تفاوت ها نیست و زندگی را با دگماها و تابوها محدود کرده اند. هر چه قدر در فرقه ها جایی برای دیگر طیف ها نیست همان طور جایی برای تفاوت ها نیست. زیرا گروهک ها توانایی تحمل تفاوت ها را ندارند و هرکس و گروهی که از انها جدا شوند معمولا یا تهدید و یا سر کوب می شوند ودر گیری اخیر پزاک و حزب دمکرات ایران نمونه اشکار است بلکه گروهکها تجزیه می شوند اما دوباره یک پارچه نمی شوند .

و به همین سبب فرقه ها از تاکتیک هایی خاص برای تک تیپ بودن استفاده می کنند و هدف کلی آن ها از بهره کشی تام از زمان و انرژی اعضا است و فرد را مانند یک ابزار استفاده می کنند و تا زمانی که اعضا سلامت و کارایی دارند برای فرقه ارزش دارند و برعکس زمانی که قدرتشان را از دست دادند دیگر برای گروهک دردسر هستند.

برای مثال کسانی که قطع عضو می شوند دیگر برای گروه ارزشی ندارند و در یک گوشه رها می شوند و یا اینکه بعد از مدتی به خانه فرستاده می شوند. آن ها حتی زخمی هایشان را در میدان جنگ رها می کنند و اکثریت جاها هم جنازه هایشان را نیز جا می گذارند و زمان را برای انها صرف نمی کنند. چرا که بر این باورند آن ها برایشان دردسر خواهند شد.نمونه بارز چنین رفتاری کمپ مخمور در شمال عراق هست که مملوء از اعضای زخمی و قطع عضو شده پ.ک.ک و پژاک می باشد که همگی در آن جا سرگردان هستند.

فرقه ها برای متعاقد کردن اعضا که گویا همه برابر هستیم از شیوه های خاصی از جمله برنامه دست جمعی استفاده می کنند مانند:لباسها همرنگ و کفش ها یک مدل برنامه غذایی ثابت.

این برابری تنها برای تازه جذبی ها یک تله است و بعدا زمانی که بعداز اموزش تقسیم می شوند می بینند که چه قدر به انها دروغ گفته شده است و امکانات یک کادر قدیمی و یک فرمانده با یک کادر ساده از زمین تا آسمان فرق دارد.

عدم توجه به بهداشت شخصی و متعاقد کردن اعضا که زمان کمتری برای بهداشت صرف کنند و زمان خود را بیشتر برای کارهای گروهک صرف کنند و در مرور زمان افراد نسبت به بهداشت فردی بی تفاوت می شوند  و بجای اینکه هفته ای یک بار حمام کنند ماهی یک بار هم حمام نمی کنند و ذاتا تمامی اعضا یک دست لباس بیشتر ندارند و همان لباس را بعداز شستن بلافاصله با وجود خیس بودن می پوشند.

حال اینکه رهبران گروهک ها از بهترین شرایط و از همه امکانات روز استفاده می کنند و مصرف روزانه آن ها چندین برابر مصرف کادرها است و دیگر کادرها یا از این بی خبر هستند و یا اینکه نمی توانند اعتراض کنند .مثلا رهبر پژاک سیامند معینی در اروپا در بهترین شرایط زندگی می کند و کادرها در قندیل دربدترین شرایط زندگی را به سر میبرند.

از شعار “اسراف نکنید “به شکل غیربهداشتی استفاده می کنند مثلا آرد تاریخ گذشته و فاسد را به کادرهای زیردست می دهند و می گویند که نباید ارزش های فرقه  رابه هدر بدهیم.همچنین به دلیل شرایط سخت و نبود امکانات کادرهای زیردست را به خوردن گوشت انواع حیوانات از جمله خوک، اسب و روباه و شغال مجبور می کنند و اگر کسی نسبت به این قضیه اعتراض نماید او را با دیدگاهی خوار و ترسو و نازک نارنجی خطاب می کنند.

 

 

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین عناوین