۹ مهر ۱۴۰۴
  • خانه
  • >
  • فرهنگستان
  • >
  • تأملی بر خاستگاه شعار ژن، ژیان، آزادی (زن ،زندگی، آزادی)/از سواستفاده از اسلام تا ممنوعیت رابطه و ازدواج 

تأملی بر خاستگاه شعار ژن، ژیان، آزادی (زن ،زندگی، آزادی)/از سواستفاده از اسلام تا ممنوعیت رابطه و ازدواج 

  • ۲۸ شهریور ۱۴۰۴
  • ۱۳۱ بازدید
  • ۰

اوجالان روابط پیامبر اسلام با حضرت خدیجه و همسرانش را به عنوان «الگوی رهایی زن» می‌آورد و آن را دموکراتیک و عشق الهی می‌داند.

اوجالان :《روابط محمد با خدیجه در واقع بیانگر انقلاب زن است …حضرت محمد کسی است که بیش از همه در برخورد با زن عشق به خدا را بازتاب داده است .در آن دوران پیشرفته‌ترین شخص می‌باشد. این نوع عشق ورزی که بعدها فراموش گردید در واقع با توجه به شرایط آن دوران به نحوی متعالی ساختن زن و خانواده می‌باشد .فاصله بین عشق الهی و عشق به زن چیز زیادی نیست …حضرت محمد به زنی که در چنین ساختار اجتماعی بدوی به دیده دردسر و مایه حقارت نگریسته می‌شود ارزش داد ،این را در ازدواجش با زنان عشایر و اقشار مختلف متجلی ساخت .》(مانیفست ازادی زن ۴۴_۴۵_۴۶)

در جای دیگر می‌گوید:《هستند کسانی که می‌گویند چرا محمد این تعداد زن عقد کرده است؟ من می‌گویم که کار خوبی انجام داده است.حتی اگر چندین زن دیگر را نیز به عقد خود در می‌آورد ،کار اشتباهی نبود. چون می‌توان او را به عنوان یکی از عاشقان بزرگ قلمداد نمود. با زنان همانند کودکان رفیق و یار بود. شخصیتی دموکرات بود، من این موارد را قبول دارم.》

با این‌حال اوجالان مخالف ازدواج و رابطه جنسی در میان گریلاهاست، چون بر این باور است که موقعیت رزمندگان مانند بردگان است :(بردگان حق ازدواج نداشتند ،مادامی که در وضعی بدتر از بردگان هستید،نمیتوانید رهایی یابید و حق ازدواج و چیزهایی از این قبیل نخواهید داشت ) البته منظور از رهایی نیز آزادی سرزمین یا ساخت کردستان است:(نمی‌توانی در جایی که دشمن آن را وجب به وجب اشغال کرده آشیانه بسازی…احتیاج به آزاد کردن یک منطقه کوچک دارید تا از خطر دور بمانید ،در غیر این صورت جستجوی ارضای راه‌های غریزه جنسی خیانت است زیرا به بی‌ارادگی می‌انجامد.)

اوجالان در مانیفست ازادی زن (۱۵۱)می‌گوید :(زن کرد باید خود را بسوزاند و در وهله اول با میهن خود ازدواج کند) این جمله نماد نهایی تقلیل زن به ابزار ایدئولوژیک است چرا که زن دیگر موجود مستقل نیست بلکه «نماد فداکاری ملی» است.

این نگاه به روشنی نشان می‌دهد که «آزادی زن» در اندیشه اوجالان، آزادی فردی نیست بلکه یک بخشنامه سیاسی و ایدئولوژیک تحت کنترل مردانه و اهداف جمعی است. زن و مرد هر دو، تابع پروژه رهایی سرزمین هستند، نه استقلال و حقوق ذاتی خود.

اوجالان زن را نه به عنوان یک فرد با شخصیت و حقوق ذاتی، بلکه به مثابه ابزاری برای تحقق پروژه سیاسی و ایدئولوژیک خود می‌بیند.

در اندیشه اوجالان، آزادی زنان و تشکیل کردستان عملاً هم‌معناست .

در ایدئولوژی او برای زن اصیل، با شخصیت و خودآگاهی فردی‌اش، جایی وجود ندارد؛ بلکه باید «تبدیل شود» تا به تحقق اهداف سیاسی کمک کند.

به بیان دقیق‌تر، فردیت زن قربانی پروژه جمعی می‌شود.این مسئله نه تنها ظلم به زن است بلکه تضاد جدی با ارزش‌های انسانی و ملی دارد چرا که زن نباید ابزار تحقق اهداف جمعی باشد.

در این اندیشه ، زن در یک دوگانگی غیرواقعی گرفتار می‌شود: یا «قدیس» ایدئولوژیک است که تابع کامل مبارزه سیاسی می‌شود، یا «فاحشه» است اگر سرپیچی کند یا استقلال فردی داشته باشد.

این نگاه سیاه‌وسفید، هم به لحاظ اخلاقی و هم به لحاظ روانی محدودکننده است و هیچ جایگاهی برای پیچیدگی‌ها و ابعاد انسانی زن باقی نمی‌گذارد .او با پیش پا قرار دادن گزینش میان زن فاحشه یا قدیس، فردیت زن را حذف و هویت او را سیاسی‌سازی می‌کند.

همچنین اوجالان می‌کوشد هویت کردی را با اساطیر و تمدن‌های باستانی، مثل سومری‌ها و مفاهیم مادرخدایی، پیوند دهد، اما این پیوند از نظر تاریخی و باستان‌شناسی کاملاً بی‌اساس است:

عدم تطابق زبانی و قومی: سومری‌ها یک قوم با زبان و فرهنگ مشخص بودند که حدود ۴۰۰۰ سال پیش در بین‌النهرین زندگی می‌کردند و هیچ سندی وجود ندارد که نشان دهد آن‌ها با کردها یا هیچ قوم دیگری پیوند داشته باشند.

استفاده از اساطیر به منظور مشروعیت ایدئولوژیک: اوجالان با پیوند دادن زنان کرد به «مادرخدایی» سعی می‌کند مشروعیت تاریخی و اساطیری برای نقش سیاسی و رهایی‌بخش زنان ایجاد کند.

او با مصادره تاریخ و اساطیر، می‌کوشد مشروعیت ایدئولوژیک خلق کند، نه اینکه واقعیت تاریخی را بیان کند. زنان در اندیشه اوجالان ابژه سیاسی شده و فردیت واقعی آن‌ها نادیده گرفته می‌شود.

قبلی «

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین عناوین