انجمن بی تاوان: پ.ک.ک در سوریه که با نامهای قسد، SDF ، YPG و PYD فعالیت میکند، پروژه آمریکا است. در سوریه زمانی که داعش زمینگیر و سقوط بشار اسد منتفی شد، آمریکا بلافاصله بازیگر جدیدی به نام PKK که خودش آن را در لیست سیاه گروههای تروریستی قرار داده بود را فراخواند. همان زمان آمریکاییها سراغ مظلوم کوبانی آمدند و گفتند اگر طبق نظر ما کار کنید به شما خودمختاری بخشهای شمال شرق سوریه را خواهیم داد. مظلوم کوبانی با قندیل صحبت کرد ولی قندیل اطمینان نداشت و میگفت آمریکاییها زمانی که مشکلشان حل شود ما را رها میکنند؛ ولی نمیدانم چه شد که مظلوم گفت باید با آمریکاییها همراه شویم و قندیل نیز این ایده را پذیرفت. این اتفاق سال ۲۰۱۳ رخ داد و داعش در مناطق شمال شرق سوریه در حال پیشروی بود. در مقطعی که قندیل تردید داشت، ناگهان شدت پیشروی داعش بسیار عجیب بالا رفت و من تصور میکنم داعش با چراغ سبز آمریکا جلو آمد تا PKK را وادار به همکاری کند. زیرا هم راست افراطی یعنی داعش و هم چپ افراطی یعنی پ.ک.ک و گروههای وابسته به آن، به نوعی در زمین آمریکا بازی میکنند. یعنی راست و چپ به تناسب زمین بازی، وارد جنگ با یکدیگر شدند تا منافع کاخ سفید و اسرائیل حفظ شود.
آمریکاییها شروع به سازماندهی انسانی و لجستیکی PKK در سوریه کردند ولی نکته مهم این بود که نمیتوانستند به گروهی که در لیست تروریستی کاخ سفید قرار دارد، کمک کنند. لذا گفتند باید نام جدیدی برای خود انتخاب کنید و اینگونه قسد متولد شد. تا قبل از آن YPG شاخه نظامی PYD بود ولی ظرف یک هفته همه پرچمها را تغییر دادند و نام YPG به قسد تبدیل شد که ترجمه آن میشود نیروی سوریه دمکراتیک! در حالی که خبری از دموکراسی در پ.ک.ک نیست. اکنون آمریکا مدعی بود که آنها PKK نیستند و گروه جدیدی تشکیل شده است؛ اما ترکیه زیر بار نمیرفت و میگفت اینها همان PKK هستند. حق با ترکیه بود؛ ی.پ.گ همان پ.ک.ک و پ.ی.د همان پژاک است و اصولا شاخههای مختلف برای فرار از تحریم و شناسایی است. فرماندهان این گروهها یکی هستند و در نهایت به قندیل گزارش میدهند. به همین دلیل پنتاگون نام آنها را تغییر داد و پ.ک.ک به ی.پ.گ تبدیل شد. در اصل قسد یک نیروی پولی است تا ایدیولوژیک؛ چون اگر اعضای آن دو ماه حقوق نگیرند؛ به خانه میروند و آمریکا با پول اسراییل آنها را به خدمت گرفته و از سوی دیگر پول نفت سوریه را سرقت میکند. لذا آمریکاییها برای رفع نگرانی ترکیه گفتند باید سایر قبایل و اقوام هم در قسد باشند و عربها و ترکمانها را هم وارد قسد کردند ولی همه کاره PKK بود. هدف نیز در ظاهر جنگ با داعش بود؛ اما در واقع، مستهلک کردن سوریه و قبایل و نیروی انسانی منطقه و به کشتن دادن زندانیان خطرناک؛ هدف اصلی آمریکا بود.
در درگیری داعش و PKK در کوبانی؛ اگر حمایت لجستیک و هوایی آمریکا نبود، بیشک داعش موفق میشد. چون آنها بسیار مجهز بودند و دلیل پیشرویهای اولیه داعش همین بود. نکته جالب این که وقتی حمایتهای آمریکا رسید بسیاری از وسائل و تجهیزاتی که ما داشتیم را در اختیار نیروهای داعشی هم میدیدیم؛ حتی لباسهای مشابه؛ اما به نظرم آمریکاییها از PKK در سوریه حداکثر بهرهبرداری را کردند و این روند همچنان ادامه دارد. برخی میگویند هدف آمریکاییها نفت است، ولی آمریکا نفت را ابزاری برای کنترل PKK در سوریه کرده، اما هدف اصلی آمریکایی به این ترتیب است:
۱. حفظ اسرائیل و تضعیف خط مقابله با اسرائیل (با تضعیف نیروی انسانی و نابودی کشورهای اسلامی)؛
۲. تضعیف ایران و متحدان تهران؛
۳. تجزیه سوریه و البته عراق به بخشهای سنی، شیعه و کرد که به نظرم تا حدودی هم پیش رفته است.
نفت در این ماجرا خیلی عنصر مهمی نیست، به خصوص با خودکفایی انرژی آمریکا؛ ولی خود آمریکاییها دوست دارند موضوع را این گونه جلوه دهند. بههر حال تحولات منطقه به شدت در حال تغییر است و PKK از نقش بازیگر به یک نیروی نیابتی تنزل پیدا کرده و پیشبینی این است که ایالات متحده تمام تمرکزش را بر روی بارزانی در عراق و ENKS در سوریه خواهد گذاشت و این یک دلیل مهم دارد: «حمایت اسرائیل از بارزانی و ارتباط عمیق و دیرینه بارزانیها با اسرائیلیها چیزی که PKK نیز به دنبال آن است ولی قطعا اسرائیل طرف بارزانی است». من اعتقاد دارم اسراییل در نظر گرفته که بخشهای کردنشین سوریه را به بارزانی دهد و برای همین اسراییل با رفراندوم بارزانی موافق بود؛ دولت کردی در منطقه یعنی اسراییل دوم و به همین دلیل هم پ.ک.ک با آن مخالف بود. پ.ک.ک مخالف قدرت گرفتن بارزانی است؛ زیرا سالها درگیر جنگ با این طایفه بوده است. در آینده شاهد خاتمه دادن به پ.ک.ک در سوریه و دیگر مناطق خواهیم بود؛ چرا که بارزانی در اولویت همکاری است. دقیقا برنامه اسراییل برای یک پارچه کردن دولتهای همجوار و تضعیف آنها یعنی کوچک کردن کشورهای عراق وسوریه و حتی ایران به کرد و سنی وشیعه برای همین هدف است. اما نکته مهم در این میان سیاست آمریکا در به جان هم انداختن پ.ک.ک و داعش است. ی.پ.گ، قطعا شاخه پ.ک.ک است و جوانان زیادی فریب ایدئولوژی به ظاهر متضاد آنها را خوردند و در سوریه عضو یکی از این دو گروه شدند و در نهایت هم جان سالم به در نبردند. سوریه نابود شد و بذر نفرت و نابودی در تمام این کشور پراکنده شده است. آن هم به وسیله یک فرمانده پشت پرده واحد یعنی آمریکا. آمریکا دیگر به پ.ک.ک نیاز ندارد یا اگر نیاز دارد، نیاز مقطعی است. کردها باید بدانند آمریکا متحد راهبردی برای آنها نبوده و نخواهد بود و سوریه و تجاوز ترکیه به این کشور، آخرین نمونه است.