۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
  • خانه
  • >
  • مصاحبه
  • >
  • یادداشت ارسالی شهروند عرب سوری در خصوص گروه جوانان شورشگر وابسته به پ.ک.ک

یادداشت ارسالی شهروند عرب سوری در خصوص گروه جوانان شورشگر وابسته به پ.ک.ک

  • ۳۰ دی ۱۴۰۰
  • ۳۰۸ بازدید
  • ۰

انجمن بی تاوان آذربایجان غربی : اخیراً در مورد گروهی مستقر در مناطق مدیریت خودمختار در شمال شرق سوریه صحبت های زیادی شده است و به عنوان ترجمه عربی این اصطلاح “جوان شورشگر” یا جوانان انقلابی نامیده می شود و بسیاری از اقدامات غیرقانونی مانند آتش زدن دفاتر. و حمله به مراکز رسانه ای و خاموش کردن صدای معترضان به سیاست های دولت، خودمختاری، آدم ربایی و استخدام کودکان در عملیات نظامی و سایر رفتارهای محکوم به این گروه نسبت داده می شود که بارزترین آنها حمله اخیر به کارکنان و اعضا بود. گذرگاه مرزی سمالکا که مناطق مدیریت خودمختار را به اقلیم کردستان عراق متصل می‌کند و راه نجات مردم و ساکنان شمال شرق سوریه است.

از سوی دیگر صحبت ها و سوالات زیادی در مورد وابستگی این گروه مطرح شد که نه رسانه ها و نه سازمان های فعال در آن مناطق و یا خارج از آن، حتی مردم و ساکنان آن منطقه نتوانستند هیچ یک از آنها را شناسایی کنند. چهره‌های برجسته این گروه «ناشناس» با ادامه این وضعیت غیرمسئولانه و افزایش فعالیت‌های خرابکارانه برای او، طبیعی و منطقی بود که این اتهامات علیه اداره خودمختار با نام‌های مختلف آن، حزب اتحاد دموکراتیک، مطرح شود. نیروهای حافظ خلق، نیروهای سوریه دموکراتیک «قسد» و دیگر نام‌گذاری‌هایی از این دست که فراتر از شمارش و شمارش هستند، که این گروه «جوانان» را هدایت و رهبری می‌کند و می‌گویند که این گروه بالاتر از همه نهادها و نیروها است. در مناطقی که فساد می‌کنند، چون مستقیماً با حزب کارگران کردستان در کوه‌های قندیل مرتبط و وابسته هستند و توجیه آنها این است که شکایت‌های زیادی به آقای مظلوم عبدی، اولین نظامی منطقه ارائه شده است. او حتی جرأت محکومیت این اقدامات خرابکارانه و حتی انکار علنی گروه و رفتار آن را نداشت و هیچ یک از اعضای آن دستگیر و یا به دادگاه کشیده نشدند. این مدیریت

و به دلیل افزایش فشارها و افزایش پرسش ها بر حزب و نهادهای آن با نام های مختلف، در مورد ماهیت این گروه و مرجع آن، لازم بود پاسخ هایی داده شود که زبان ها را ساکت کند و سعی کند شبهات را از پ.ک.ک دور کند. و شاخه های آن در سوریه، و مهم نیست که آیا این پاسخ ها برای پرسش کنندگان قانع کننده است یا نه، بلکه مهم این است که رهبران این حزب و سخنگویان آن این پاسخ ها را در دست بگیرند و آن را در چهره مردم بیندازند. کنجکاوهایی که خستگی ناپذیر و خستگی ناپذیر از پرسیدن سؤالات «بی‌اهمیت» هستند، در حالی که حزب و مدیریت خود درگیر دغدغه‌های مردم و نحوه پاسخگویی به توطئه‌های کیهانی است که علیه این دولت آینده طراحی می‌شود، و مسائل دیگر بسیار بزرگ‌تر از این رفتارهای بیهوده کودکانه مانند آدم ربایی و به کارگیری کودکان و بستن گذرگاه مرزی که عرض آن از چند متر بیشتر نمی شود!!!!؟؟؟.

پاسخ مدعو یوسف از طریق مصاحبه ای که در تاریخ ۶/۱/۲۰۲۲ در کانال رووداو ظاهر شد و این زن تا به حال نام او را نشنیده بود، علیرغم ادعای من مبنی بر اینکه من دنبال کننده اخبار سوریه هستم، پاسخ داد. موضوع به طور کلی و اخبار منطقه شمال شرق سوریه به طور خاص و این امری طبیعی است.خانم مذکور از اهالی این منطقه مدعی شد که “جنبش جوانان انقلابی سوریه” و این نام را نیز من نداشته ام. قبلاً شنیده شده است، زیرا اصطلاحی که در بین مردم منطقه شناخته می شود “جوآن شورشارک” به معنای جوانان انقلابی است، او بدون اشاره به تاریخ برگزاری جلسه مدعی شد که این جنبش در سال ۲۰۱۲ در کنفرانس “جوانی من” متولد شد. ماه و قبل از اصرار خبرنگار این شبکه، اشاره کردم که کنفرانس در شهر دریک (الممالکیه) برگزار شده است و مدعی هستم که طفره رفتن از ذکر اطلاعات دقیق در مورد کنفرانس مذکور به این دلیل است که در اول برگزار نشده است. و یا اینکه هر کس به او پاسخ داده است این سوال را متوجه نشده است، غیرمنطقی است که چنین کنفرانسی در شهر کوچک دریک برگزار شود و هیچ یک از مردم منطقه نشنیده باشند، به ویژه پس از آن همه اقدامات غیر اخلاقی انجام شده است. توسط این «جوانان انقلابی» بیرون آمدند، و سپس نام هیأت مدیره یا شورای رهبری این جنبش «مبارزه» را نشنیدیم. هنوز راز و رمز این شخصیت های ژلاتینی را احاطه کرده است که در میان آنها خود مدیا یوسف نیز وجود دارد و به احتمال زیاد او یک زن ترک تبار کرد است که از فانوس “کادرو” آمده است، زیرا بسیاری از کلمات او ترکی بوده است.

در هر صورت و بدون پرداختن به جزئیات این کنفرانس ادعایی، به مهمترین بخش پاسخ زن جوان فوق الذکر می پردازیم که این جنبش به هیچ حزب و نهادی وابسته نیست، نه پ.ک.ک یا هیچ یک از آن ها. اسلحه هایی که در مناطق تحت کنترل خود پرسه می زنند، بلکه یک موسسه است. او یک جوان مستقل است و دستورات خود را از کسی دریافت نمی کند، نمی دانم کسی که این پاسخ را به دختر آموزش داده، خودش به آن متقاعد شده است یا نه ? شکی نیست که خودش هم می‌داند که جواب کسی را قانع نمی‌کند و منظورم در اینجا طرفداران حزب نیست که هر چقدر هم حزب دروغ و جعل می‌کند مجبور به باور می‌شوند، این حزب و رفتارش.

چگونه می توان این را باور کرد، در حالی که جوانان ادعایی انقلابی حتی یک حرکت اعتراضی علیه هیچ یک از نهادها و تصمیمات اداره خودمختار ارائه نکردند؟ بهانه ای ندارد که همه تصمیمات در راستای اهداف «انقلاب» در «روژاوا» و مصون از خطا است و دروغ از دست او و پشت سر او نمی آید! بسیاری از تصمیمات خود را پس گرفت و ما به تصمیمات مربوط به مدیریت املاک غایب و افزایش قیمت سوخت و تصمیمات غیرمسئولانه دیگری که در این فضای تنگ قابل ذکر نیست اشاره می کنیم، سپس دختر مدعی شد که برخی از عناصر این جنبش به عقاید و ایدئولوژی حزب کارگران کردستان و اداره خودمختار متقاعد شده اند و طبیعی است که پرچم ها و تصاویر آقای اوجالان در جریان فعالیت های جنبش برافراشته شود و این که بخشی از جوانان جنبش به عقاید و اهداف حزب اعتقاد دارند، این بدان معناست که با منطق تحلیل عقلانی، بخش دیگری در درون جنبش وجود دارد که به اهداف و ایدئولوژی سایر احزاب کرد مانند احزاب شورای ملی کردی معتقد است. به عنوان مثال – اگر گفته های آنها را باور کنیم که جنبش ربطی به آتش زدن دفاتر ندارد. حوزه های مدیریتی چیزی جز سوزاندن و زیر پا گذاشتن نیست؟

با فرض اینکه جنبش جوانان انقلابی مستقل است و از کسی دستور دریافت نمی کند، اما به گفته خانم مده آ، شورای رهبری جنبش تشکیل جلسه می دهد و تصمیماتی متناسب با الزامات «انقلاب روجاوا» اتخاذ می کند، پس فرض می شود که عناصر و «رهبران» این جریان خارج از چارچوب پاسخگویی و پاسخگویی نیستند، اما واقعیت ماجرا خلاف این را نشان می‌دهد، علی‌رغم اعتراف این خانم به استفاده از سنگ توسط مردان جوانی که به دفتر شبکه روداو حمله کرده‌اند. هیچ یک از این افراد مورد بازخواست قرار نگرفتند، و اگر جنبش واقعاً مستقل بود، چگونه عناصر آن جرأت کردند هنگام حمله به کارکنان گذرگاه سمالکا که در سمت اقلیم کردستان عراق هستند، از چوب و کوکتل مولوتف استفاده کنند. جلوی چشم عناصر و کارمندان اداره خودمختار و هیچ کدام مثل همیشه پاسخگو نبودند؟

خلاصه هر کس جواب چوبی را به آن دختر بیچاره داد، برایش اهمیتی ندارد که آیا آن دیکته هایی که طوطی فوق الذکر روی صفحه می گوید مردم را متقاعد می کند یا نه. ملال آور بودن این جنبش و مرجع آن و تبدیل شدن این جنبش و استقلال ادعایی آن به چوب لباسی که دولت تمام بدی ها و تخلفاتی را که در منطقه مرتکب شده و خواهد کرد به آن آویزان می کند و مسئولیت خود را در قبال آن جنایات انکار می کند. اما ذهن این «عاقلان» که این دروغ را ابداع کردند، گم شد که حتی اگر ترفندهایشان بر سر برخی از حامیان ساده لوح آنها یا کسانی که مجبور به باور شوند، گم شود، فریب بقیه مردم به ویژه قربانیان غیرممکن است. اقدامات جنایتکارانه این جنبش، از جمله مادرانی که دلشان برای فرزندان خردسالشان که توسط عناصر این جنبش ربوده شده اند، می شکند تا آنها را به عنوان پروژه های بدن های مناقصه در انتظار مرگ جذب کنند.

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین عناوین