۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

گسترش دوره های انتحار در مقرهای پ.ک.ک و پژاک

  • ۲۸ مرداد ۱۴۰۱
  • ۲۱۷ بازدید
  • ۰

انجمن بی تاوان : یکی از ستون‌های اولیه و اساسی فرقه‌ها، شیوه فکر کردن و دیدگاه آنها در خصوص تمامی وقایع و رخدادهای روزانه در جهان است. پژاک و پ‌ک‌ک نیز بعنوان دو فرقه‌ که تأکید ویژه‌ای بر این مقوله دارند؛‌ افکار عبدالله اوجالان ( رهبر زندانی این فرقه‌ها در جزیره امرالی) را مبنای جهانبینی خود قرار داده‌اند.

این فرقه‌ها با شیوه و ترفندهای تبلیغاتی، نوجوانان و افراد کم سن و سال را اغفال کرده و با خود به کوهستان‌ها می‌برند و در آنجا نیز بلافاصله در دوره‌های آموزشی خاص ایدئولوژیک (افکار و رفتار اوجالان) شرکت می‌دهند. این دوره‌های آموزشی در حقیقت روش و وسیله‌ای برای شستشوی مغزی افراد محسوب می‌شود. این دوره‌ها که در آنها تأکید خاصی بر تزریق و تحمیل افکار و اخلاق اوجالان بعنوان ایدئولوژی فرقه می‌شود؛ در تمامی دوره‌ها حالتی برجسته و محسوس دارد. در این دوره‌هاست که افراد ویژه و انگشت‌شماری برای انجام عملیات انتحاری انتخاب می‌شوند.

عملیات انتحاری  عضو این فرقه‌ها که سبب کشته و زخمی شدن تعداد زیادی انسان بی‌گناه شد؛ نمونه‌ای بارز از شخصیت‌های قالب گرفته در دوره‌های آموزشی فرقه است. ترجیحاً از افراد کم سن و سال استفاده می‌شود تا در طول دروه‌های آموزشی، با سوءاستفاده از احساسات و عواطف نوجوانی فرد، وی را نسبت به هدف موردنظر تماماً‌ بدبین کنند؛ بطوریکه فرد مذکور کوچکترین مورد مثبتی را در هدف مشاهده نکند و کاملاً آنرا دشمن خود و تمامی بشریت و از بین بردن آن را وظیفه‌ای خطیر خویش بداند.

معمولاً شستشوی مغزی و تربیت انسان‌ها برای انجام چنین فعالیت‌هایی، کار ساده‌ای نیست و ماهها و سالها وقت لازم دارد. در نتیجه‌ی این همه تلاش و دوره‌های آموزشی، فرد قانع می‌شود که فدا کردن جان خود بخاطر هدف تعیین شده، بهترین گزینه برای ارضای روحی و وجدان وی است؛ لذا فرد بدون کمترین چشم‌داشتی و با دست خود، جان خود را نثار خیالات فرد و یا گروهی خاص می‌کند.

وظیفه‌ی فرقه بعد از اتمام عملیات، تبلیغات درخصوص عمل انجام شده و تعریف و تمجید آن تا سطح قداست است. در ضمن فاعل این عمل خشونت‌آمیز که منجر به کشته شدن افراد بی‌گناه بسیاری از جمله بچه‌ها و زنان می‌شود؛ باید بسان قهرمانی ویژه و مقدس، در تمامی عرصه‌های فعالیتی فرقه‌ برآن تأکید شود. هدف از این کار احترام به فاعل قاتل نیست، چراکه این کارها نه دردی از جنازه‌ی تجزیه شده‌ی وی می‌کاهد و نه چیزی هم دستگیر وی می‌شود. اما تعریف و تمجید و قهرمان جلوه دادن این فاعلان قاتل، از وظایف ایدئولوژیک و سیاسی سران و رسانه‌های فرقه محسوب می‌شود؛‌ تا تشویقی باشد برای دیگر اعضای این فرقه‌ها که ادامه دهنده‌ی راه این قهرمانان باشند.

اغفال و فریب نوجوانان و بازی کردن با احساسات و عواطف پاک آنها و به خدمت‌گیری این انرژی در راستای نیل به اهدافی پلید و سیاسی، به‌روزترین ترفند این فرقه‌ها برای پایداری خویش است. چراکه این اعمال و راهکارها، سبب ایجاد زمینه‌ی تبلیغات برای سران فرقه‌ها می‌شود. آنان از کشته شدن این افراد که خود، آنها را قهرمان و شهید می‌خوانند؛ بعنوان طعمه‌ای زهرآگین برای به دام انداختن دیگر جوانان و نوجوانان غافل و ناآگاه استفاده می‌کنند.

در چنین وضعیت بحرانی که روزانه شمار زیادی از اعضای این فرقه‌ها، کشته، زخمی، دستگیر و یا تسلیم می‌شوند؛ تشویق اعضای فرقه برای انجام عملیات انتحاری، بهترین گزینه برای برون رفت از بحران موجود است. سران زاپ‌نشین و قندیل‌نشین این فرقه‌ها، برای حفاظت از موقعیت سیاسی و جغرافیایی خود، به سادگی و با چند فرمول ایدئولوژیک، این جوانان را به کام مرگ می‌فرستند تا خود چند صباحی بیشتر چشم بازکنند و در این فرصت افرادی دیگر را به کام مرگ بفرستند.

به عبارتی دیگر و ساده‌تر می‌توان عملیات انتحاری را برای این فرقه‌ها، جریان خون در رگ‌های آنان تعریف کرد که با کوچکترین وقفه در جریان آن، مشکلات زیادی به وجود خواهد آمد و حتی بعضاً این فرقه‌ها را از لبه‌ی پرتگاه عدم، به پائین پرت می‌کند.

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین عناوین