۱۰ فروردین ۱۴۰۳

بررسی اقدامات عملی گروهک پ.ک.ک / پژاک بر ضد زنان و دختران

  • ۱ فروردین ۱۴۰۰
  • ۶۳۶ بازدید
  • ۰

در برخی از گزارشات رسمی منعکس شده در خبرگزاری ها آمده است: عناصر گروه تروریستی و تجزیه طلب پ.ک.ک و پژاک در ادامه اقدامات غیر انسانی خود، نوجوانان و کودکانی که هنوز به سن بلوغ نرسیده اند را به دام انداخته و مورد آزار و اذیت جنسی قرار می دهند. آنچه روشن است، عناصر این گروه تروریستی بدون توجه به مشکلات روان شناختی که به ویژه در دوره بلوغ و نوجوانی بروز می کند، وارد عمل شده و از آنها سوء استفاده می کنند. پ.ک.ک و دیگر شعبات آن به عنوان یک ساختار فاسد نه تنها ارزش های اجتماعی را زیر سؤال می برد بلکه زن و هویت زنان را نیز تحقیر کرده و آنها را کوچک می شمارد. این موضوع در اعترافات زنان عضو این گروه تروریستی که دستگیر یا تسلیم شده اند نیز به وضوح دیده می شود. «یس» در این باره می گوید: برای یک زن، قندیل یعنی تجاوز در آنجا زن بازیچه و ابزاری است که به میل آنها به کار گرفته می شود. قربانیان تجاوز تنها زنان نیستند، در میان آنها کودکانی که از سوریه ربوده شده اند، نیز به وفور دیده می شود.
ایال» یکی از این زنان است که در اعتراف نامه خود اذعان کرده در کشیک های شبانه مورد آزار و اذیت کلامی و جنسی و حتى تجاوز از سوی یکی از مردان همراهش قرار گرفته است. وی که به میل خود تسلیم نیروهای امنیتی ترکیه شده، در توضیح علت فرار خود از این گروه تأکید می کند که این موارد تنها به محدود به او نبوده و برای سایر زنان و کودکان نیز به کرات اتفاق می افتد. «بی بی» یکی دیگر از زنانی است که از این گروه تروریستی گریخته است. او نیز اعتراف می کند که بالغ بر ۳۰ دختر و پسر نوجوان در سنین ۹ الی ۱۴ ساله در نقطه ای نزدیک به منطقه جیلو از توابع زاپ به سر می برند.
همواره می شنیدیم که برخی از دختر بچه های باردار را به بیمارستان های منطقه منتقل و سقط جنین می کنند. «ام. تی» یکی دیگر از زنان عضو تشکیلات می گوید که مقامات ارشد خود خوانده این گروه تروریستی بارها به زنان تحت امر خود تجاوز کرده و مورد آزارهای جنسی قرار داده اند اما بر اقدامات آنها به لحاظ موقعیتشان سرپوش گذاشته می شود. کی. ای» نیز اعتراف می کند که فرماندهان خود خوانده زنان را مورد تجاوز قرار می دهند. قربانیان تجاوز توان مقابله با آنها را ندارند. پس از دیدن این وجه شیطانی مردان گروه تصمیم به فرار گرفتم. هنگامی که فردی آن هم در مقام سرکردگی یک فرقه حرفی را بر زبان می آورد بایستی به آن عمل نماید. اوجالان در حالی در نوشته های خود از جایگاه زن و ارزش دادن به او بحث می کند که خود در اولین تجربه علنی اش بدرفتاری با یک زن را ثابت نموده است و او کسی نیست جز کسیره پیلدریم با نام مستعار فاطمه که همسر اول اوجالان و از بینان گذاران پ.ک.ک بود. کسره به خاطر بی بند و باری های جنسی اوجالان با اعضای دختر پ.ک.ک در دره بقا در لبنان شدیده از وی انتقاد کرد و حتی در چند مورد بدون کنترل عصبانیت خود دختران سوژه را در ملأعام مورد هجوم فیزیکی قرار داد. وی ناچار شد تا از اوجالان طلاق بگیرد و از همان آغاز نموده است و او کسی نیست جز کسیره پیلدریم با نام مستعار فاطمه که همسر اول اوجالان و از بینان گذاران پ.ک.ک بود. کسره به خاطر بی بندوباری های جنسی اوجالان با اعضای دختر پ.ک.ک در دره بقا در لبنان شدیدا از وی انتقاد کرد و حتی در چند مورد بدون کنترل عصبانیت خود دختران سوژه را در ملأعام مورد هجوم فیزیکی قرار داد. وی ناچار شد تا از اوجالان طلاق بگیرد و از همان آغاز کار پ.ک.ک تاکنون در سوئد در سکوت زندگی کند. درباره روابط جنسی اوجالان با دختران عضو پ.ک.ک به صراحت به موارد مستند اشاره می کند. قاچاق دختران. پ.ک.ک و پژاک در حالی درباره ارزش و مقام زن صحبت می کنند. خودشان از بزرگ ترین شبکه های قاچاق دختران برای گروه های مافیایی جهت فیلم های غیر اخلاقی می باشند. سازمان حقوق بشر اروپا و پلیس بین الملل بارها در گزارشات خود به موضوع فروش دختران توسط پ. ک.ک و پژاک به گروه های مافیایی به ویژه باندهای مافیایی کوزوایی اشاره کرده اند.
به نقل از خبرگزاری آناتولی ترکیه خبر منتشره شده در مورخ ۲۰۱۸ کلود کوواسی روزنامه نگار سوئیسی نیز یک هفته قبل از انتشار گزارش مستند خود براساس مصاحبه با قربانیان این مسئله در رختخواب خود در خانه اش توسط مافیای پ.ک.ک و کوزووایی کشته شد. ممنوعیت ازدواج: سرکردگان پ.ک.ک و پژاک در حالی ازدواج را برای اعضای خود ممنوع کرده اند که خود جهت خلاف آن را می پیمایند. عبدالله اوجالان خودش دو بار ازدواج کرده است. عثمان اوجالان برادر او در سن شصت سالگی دو بار با دو دختر کمتر از ۲۰ سال ازدواج کرد. یکی از آنها بعد فرار کرد و بچه های خود را رها نمود و دومی هنوز با وی در شهر کویه در کردستان عراق زندگی می کند. عبدالرحمن حاجی احمدی سرکرده انتصابی پژاک نیز با یک آلمانی ازدواج نمود اما به خاطر فساد اخلاقی حاجی احمدی زنش از وی طلاق گرفت و تنها دخترش نیز به خاطر فساد اخلاقی حاجی احمدی و به روایتی به خاطر تجاوز حاجی احمدی دست به خودکشی زد و خود را نجات داد. بزرگان گروه تروریستی پ.ک.ک و پژاک که به اسارت گرفته شده و یا تسلیم نیروهای امنیتی شده اند، اعتراف کرده اند که رهبران مرتبا از زنان و دختران جوانی که فریب داده اند برای آمدن به اردوگاه های آموزشی خود مورد آزار جنسی قرار می دهند، در حالی که کسانی که مقاومت می کنند یا سعی می کنند فرار کنند، بوده اند. توسط این گروهها کشته شده اند یا خودکشی کرده اند. زنان زیادی هستند که جدا شده اند یا کشته شده اند، توسط اعضای بلندپایه مورد آزار جنسی زنان قرار می گیرد. نیرویی برای جلو گیری از تجاوز به آنها وجود ندارد. این زنان چهره زشت این سازمان را دیده اند و سرانجام از این گروه ها گریختند. پس می توان گفت: فریب دختران و زنان، اعضا فرقه های مذکور که بنا به جامعه ای سنتی و عقب مانده از ترس، شرم و یا آبروی خود هرگز نتوانستند به زیستن عادی شان بر گردند و درباره تجاوز به خود توسط این گروهک ضد انسان، حرفی بر زبان نمی آورند، تا بتوان واقعیت ها را برملا کرد. این فرقه فقط توانسته بعضی از افراد بی سواد و کم سواد را فریب دهد و پس از شستشوی مغزی، کاری کند که افراد نتوانند به راحتی از آن جدا شوند، یعنی راه بازگشت آنان را به جامعه بست. پژاک که تاکنون افراد غیر نظامی زیادی را ترور کرده است با حرف های دهن پر کن، دختران ساده کرد روستایی را فریب داده است. البته آنچه در این استراتژی مهم است این امر است که این گروههای تروریستی استفاده ابزاری از جنس زن را به عنوان یک راهبرد اساسی رنگ و لعاب دار که بتواند مشروعیت کسب کنند برای تحریف و تعریف کرده است به طوری که در برخی از منابع آمده است رهبران آنان می گویند: به ظاهر رهایی زنان عمیقا ریشه در ایدئولوژی آنان دارد. اظهار داشته اند ” هنگامی که زنان آزاد نباشند، سرزمین نمی تواند آزاد باشد”. حتی از سلول های زندان برای زنان شعارهای آزادی زن و امثالهم توسط رهبران آنها دیکته می شود ولی در عمل چیزی دیگری است. آنچه که به عنوان یکی دیگر از تبعیض های ظالمانه علیه زنان و دیگر اعضای این فرقه هاست این است که به هیچ وجه پس از عضویت دیگر حق ارتباط گیری با خانواده را ندارند و معمولا سرنوشت آنها نامعلوم است . آنچه که محرز و مسلم است این بحث می باشد که این مباحثی که در اینجا مطرح شد و بخشی از آن به استناد مصاحبه های قربانیان بوده است در راستای اثبات فرضیه مربوطه است که عملکرد این گروه در حوزه زنان نه تنها مطابق حقوق زنان و دختران جوان نیست بلکه در تعارض کامل با آن است.| زنان و دیگران قربانیانی که به این فرقه می پیوندند دیگر حق دیدار با خانواده ها را ندارند و سرنوشت نامعومی در انتظار آنهاست نشان داده شده است.

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *