اورشلیم پست، پروژه صلح ترکیه با پ.ک.ک را فریبی برای کردها می داند.
به گزارش خبرگزاری بیتاوان، در مقاله روزنامه اسرائیلی اورشلیم پست آمده است:«تقویت روابط بین کردها و اسرائیل می تواند جاه طلبی های ترکیه را متعادل کند، ثبات منطقه ای را ارتقا دهد و پویایی قدرت در خاورمیانه را بازتعریف کند.
در ادامه روزنامه اورشلیم پست آمده است: ترکیه بار دیگر از مسئله کردها برای اثبات هژمونی منطقه ای استفاده می کند. این بار، از قدرتمندترین ابزار چانهزنی خود استفاده میکند: عبدالله اوجالان، بنیانگذار پکک – که زمانی کردستان مستقل را هدف میگرفت – که از سال ۱۹۹۹ در زندان به سر میبرد. آنکارا با سازماندهی فراخوان اوجالان برای خلع سلاح – که نه فقط به پکک بلکه علیه «همه گروهها» خطاب میشود، میخواهد جنبشهای کرد را در سراسر منطقه خنثی کند.
اما ترکیه هرگز واقعاً به حل و فصل مسئله کردها علاقه مند نبوده است، همانگونه که اوجالان به درستی به آن اشاره کرده است، “از بسته شدن کانال های سیاسی دموکراتیک” توسط آنکارا ناشی شده است. برای یک قرن، به طور سیستماتیک از کردها حتی ابتدایی ترین خودمختاری در داخل مرزهای خود را محروم کرده است.
اوجالان تحت فشار بوده است تا از مطالبه هر شکلی از ساختار سیاسی، از جمله “فدرالیسم، خودمختاری اداری، یا راه حل های فرهنگی”، حتی در داخل ترکیه خودداری کند. پکک با هدف ایجاد کردستان مستقل که تمامی مناطق کردنشین ایران، عراق، سوریه و ترکیه را در بر میگیرد تأسیس شد. چگونه می توان هدف حداکثری اصلی آن را فراموش کرد، که اکنون حتی به «راه حل های فرهنگی» صرف کاهش یافته است؟
او حتی از حمایت از مدل حکومتی خود، یعنی کنفدرالیسم دموکراتیک خودداری کرده است. این عقب نشینی آشکار سوالاتی را در مورد استراتژی بلندمدت ترکیه و موضع در حال تحول اوجالان تحت فشار دولت ترکیه ایجاد می کند، زیرا “آشتی دموکراتیک” که او به عنوان راه حل پیشنهاد می کند مستلزم بازنگری در هویت “ترکی” صرفاً قوم مدارانه مندرج در قانون اساسی ترکیه نیست. بنابراین، چه چیزی پشت این ژست ترکیه نهفته است؟
اورشلیم پست می گوید: بنیامین نتانیاهو، نقشه خاورمیانه اصلاح شده را در مجمع عمومی سازمان ملل در سپتامبر ۲۰۲۴ رونمایی کرد که بر نقش حیاتی کردها در منطقه تاکید کرد. کردها با الگوی حکومت سکولار و دموکراتیک خود و پیوندهای تاریخی خود با مردم یهود، نماینده یک نیروی استراتژیک در خاورمیانه در حال تحول هستند.
در کنار دو جامعه قومی کوچکتر، علویها و دروزیها، که اخیراً شورای نظامی را اعلام کردند، ساختار قدرت فعلی سوریه بین سه جناح اصلی تقسیم شده است: ارتش ملی سوریه (SNA)، متحد آن، حیاط تحریر الشام، و نیروهای دموکراتیک سوریه به رهبری کردها (SDF)، به فرماندهی عبدی.
با این حال، نیروهای دموکراتیک سوریه تنها نیروی لیبرال-دمکراتیک اصلی در سوریه است، در کنار جامعه دروزی با شورای نظامی اخیرا اعلام شده که اسرائیل به دنبال برقراری روابط با آن بوده است. اگرچه عبدی گفت که تماس اوجالان “به ما در سوریه مربوط نیست”، سخنگوی حزب عدالت و توسعه اردوغان مدعی شد که تماس اوجالان شامل نیروهای دموکراتیک سوریه نیز می شود.
انگیزههای اخیر ترکیه به سمت خلع سلاح کردها، تمایل واقعی به صلح نیست، بلکه تلاش راهبردی برای جلوگیری از نفوذ اسرائیل در منطقه است. آنکارا از اینکه کردها میتوانند به نیرویی محوری در شکلدهی مجدد خاورمیانه تبدیل شوند و هژمونی ترکیه و شبکههای اسلامگرای مورد حمایت آن را به چالش بکشند، بیم دارد.
اگر ترکیه واقعاً متعهد به صلح بود، چرا در صدمین سالگرد پیمان لوزان (۲۴ ژوئیه ۱۹۲۳) یا تأسیس ترکیه مدرن در سال ۲۰۲۳ از این فرصت استفاده نکرد؟ چرا حالا؟