۲۹ آذر ۱۴۰۳

هویت از دست رفته زنان در پ.ک.ک و پژاک

  • ۲۱ شهریور ۱۴۰۰
  • ۳۷۳ بازدید
  • ۰

به گزارش انجمن بی تاوان، گروه تروریستی پ.ک.ک و پژاک که در حال حاضر در شمال عراق و سوریه و همچنین جنوب ترکیه فعال است و اقدام به اجرای عملیات‌های تروریستی در حاشیه شمالی غربی مرزهای ایران نیز نموده است، به عنوان یک گروه با هویت قومی، اقدام به عضو گیری از درون بدنه کردی کشورهای غرب آسیا می‌کند. هدف این گروه مبارزه در کشورهایی است که جمعیت کرد نشین منطقه‌ای در آن‌ها قرار دارد تا از طریق این مبارزه امکان تشکیل کشور مستقل کردی فراهم شود. بر این اساس این گروه از نظر ماهیت یک گروه قومی با پایه اجتماعی کردی و از نظر هدف یک گروه جدایی‌طلب است که برای دست یافتن به اهداف خود اقدام به اجرای عملیات نظامی می‌کند.

یکی از شاخص‌ترین و برجسته‌ترین مسائل در خصوص گروه (تروریستی) پ.ک.ک حضور زنان در این گروه است. به گزارش منتشر شده در فارن افرز ۴۰ درصد از گروه پ.ک.ک از زنان تشکیل شده است. به عبارت دیگر حدود ۲۸۰۰ نفر از این گروه را که براساس تخمین‌های منابع بین‌المللی ۷ هزار نفر هستند، زنان تشکیل میدهند. با این حال تعداد دقیق اعضای این گروه نامشخص است.

به گزارش شاخص جهانی تروریسم مربوط به سال ۲۰۱۹  که به ارائه داده‌های مرتبط با سال ۲۰۱۸ در خصوص فعالیت‌های تروریستی در جهان پرداخته است. نکته جالب توجهی که این گزارش در خصوص ترکیه منتشر کرده است این است که ۲۰ درصد عملیات‌های تروریستی در ترکیه توسط زنان انجام شده است. شاید بتوان گفت به همین دلیل است که در طول سال‌های گذشته عمده توجه رسانه‌ها و پژوهشگران در خصوص این گروه بر روی حضور زنان بوده است. عمده پژوهشگران با این نگاه به مسئله زنان پ.ک.ک پرداخته‌اند که حضور آنها بیش از هرچیز نشان دهنده افزایش فمنیسم و هویت خواهی زنان کرد است.

گرچه در بین زنان پ.ک.ک فرماندهان زن برجسته‌ای نیز وجود دارند که از بین آن‌ها می‌توان به افرادی همچون برت افشین اشاره کرد که در نوامبر ۲۰۱۹ در عملیات نیروهای ترکیه در سنجار ترکیه کشته شد، اما با این حال به نظر می‌رسد که در نقش هویت تا حدود زیادی اغراق شده باشد. چرا بایستی هویت خواهی زنان کرد در مسئله مبارزات مسلحانه متجلی شود؟ خصوصا در زمینه پ.ک.ک که اقدامات تروریستی آن علیه دولت‌های منطقه نه اقدامات جبری مانند شرایط مبارزه با داعش بلکه یک وضعیت انتخابی است.

در این خصوص ضروری است به این نکته توجه شود که متن مناسبات اجتماعی در مناطق شمال عراق و سوریه، توسط رهبران مرد این گروه در طول دهه‌های متمادی به شدت سیاسی شده است. آنها هویت را به شدت با مسئله مبارزات تروریستی گرده زده‌اند و به نظر می‌رسد تحت این سیاسی‌سازی فزاینده مناسبات اجتماعی امور دیگر اهمیت خود را از دست داده باشد.

از این رو است که زنان کرد هویت خود را با مسئله مبارزات مسلحانه پیوند زده‌اند و مسئله برتری جویی جنسیتی یا برابری جنسیتی خود را در این راستا تعریف می‌کنند؛ چرا که اساسا در جامعه مورد نظر ما که در آن گروه پ.ک.ک مشغول به فعالیت است رقابت در سایر امور مسئله‌ای فرعی به نظر می‌رسد.

با این حال دو مسئله دیگر نیز در این خصوص وجود دارد. در طول سال‌های گذشته همواره گزارش‌های متعددی نیز از سربازگیری اجباری توسط پ.ک.ک و عملیات روانی این گروه برای جذب زنان و همچنین تلاش خانواده‌ها برای بازگرداندن فرزندان خود گزارش شده است. همچنانکه ویرجیانا گامبا نماینده سازمان ملل در مخاصمات مسلحانه در نشستی با نماینده پ.ک.ک توافقی را در خصوص جلوگیری از به کارگیری کودکان در مخاصمات مسلحانه با این گروه امضا کرده است.

اما در مجموع حضور زنان در پ.ک.ک چه به دنبال خواسته‌های جنسیتی باشد و چه به دنبال سربازگیری اجباری، ضربه بزرگی به زنان کرد است و آن‌ها را از بسیاری فرصت‌ها برای ارتقای زندگی خود از جمله تحصیل محروم می‌سازد. زنان درگیر در مخصامات مسلحانه فرصت‌های رشد و ترقی در زندگی صلح آمیز را از دست می‌دهند. همچنین این افراد به صورت بلند مدت درگیر عوارض ناشی از جنگ، خشونت در گروه و شاید سوء استفاده‌های جنسی نیز می‌شوند.

در گزارشی که وبسایت گاردین در سال ۲۰۱۵ در مصاحبه با زنان کرد منتشر کرده، بیشتر این زنان از احساس ناامیدی و همینطور وحشت خود از زندگی روزمره در پی مخاصمات بین پ.ک.ک و دولت ترکیه صحبت کرده‌اند. در این گزارش «گولسن» یک زن ۴۵ ساله کرد از این می‌گوید که چگونه با وجود شرکت در نبرد، از زندگی روزمره وحشت دارد و نسبت به جان خود و اعضای نزدیک خانواده خود ابراز نگرانی می‌کند.

همچنین در صورت پایان مخاصمه و یا ترک مخاصمه توسط این افراد بازگشت آن‌ها به جامعه مسئله پیچیده‌ای است. بخشی از زنان این گروه در صورتی که دارای تابعیت ترکیه باشند حق بازگشت به جامعه مادری خود و پیوند با خانواده خود را از دست می‌دهند. چرا که در صورت بازگشت مورد تعقیب قضایی و مجازات قرار می‌گیرند.

از سوی دیگر سپری کردن سال‌های طولانی در مخاصمه و از دست دادن فرصت‌های اجتماعی، این زنان را به مشکل ادغام در جامعه روبه‌رو می‌سازد؛ زیرا این افراد فاقد توانایی‌های لازم و یا مهارت‌های مورد نیاز همچون تحصیلات و تجربه کار برای زندگی عادی در جامعه هستند. دولت‌های درگیر در مخاصمات مسلحانه با گروه‌های تروریستی نیز تمایلی کمی برای فراهم کردن شرایط ادغام این افراد در جامعه دارند.

سیاسی سازی فضای اجتماعی توسط گروه‌های تروریستی شرایطی را فراهم کرده که در آن حیات اجتماعی در عضویت در این گروه‌ها و مبارزه مسلحانه خلاصه می‌شود. تحت این شرایط نه مسائل هویت طلبی زنانه، که مسائل هویت طلبی اجتماعی در سرسپردگی به گروه‌های مسلح خلاصه می‌شود. این مسئله در جایی اهمیت می‌یابد که عضویت در گروه می‌تواند برای فرد موقعیت اجتماعی و حمایت اجتماعی و مالی از سوی گروه را به‌ویژه در جوامع فقیر فراهم کند.

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *