۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
  • خانه
  • >
  • اخبار
  • >
  • احمدی، نماینده ای که گروهک های فرامرزی از سخنانش استقبال می کنند

احمدی، نماینده ای که گروهک های فرامرزی از سخنانش استقبال می کنند

  • ۸ دی ۱۳۹۳
  • ۲۹۲ بازدید
  • ۰

عثمان احمدی مرد روزهای آرامش نیست و منافع خویش و گروههای سیاسی وابسته به خود را در تشویش و درگیری های لفظی، رسانه ای و سیاسی بین افراد استان می بیند.
انجمن بی تاوان آذربایجان غربی به نقل از اروم نیوز، آرامش و امنیت در یک جامعه به عنوان یکی از ارکان و ملزومه زیربنا و پیش شرط توسعه تلقی می شود. بدون آرامش نمی توان برنامه های از پیش تعیین شده و هدفگذاری های راهبردی را پیگیری کرد. اهدافی که می تواند جامعه را به سوی پیشرفت و فاکتورهای اقتصادی جامعه را پویا نگه دارد.

پویا نگه داشتن چرخهای اقتصادی جامعه نیز خود آرامشی توأمان به وجود آورده و سبب پویایی جامعه از لحاظ فاکتورهای اجتماعی می شود که خود امری بسیار مهم و استراتژیک برای اداره کنندگان آن جامعه محسوب می شود.

اما از آنجا که همه افراد یک جامعه با تفکر و اهداف متفاوت هستند، در مقابل آرامش که لازمه حرکت جامعه به آرمانهای خویش است رفتارهای متفاوتی از خود نشان داده و گاه با سخنان سنجیده و یا بی مورد نقشی مثبت و یا منفی در این روند می گذارند.

حال اهمیت این فرد زمانی مشخص می شود که آن، یکی از مسئولان و به عنوان نماینده بخشی از جامعه باشد که از لحاظ جامعه آماری بخش بزرگی از جامعه، رسانه های داخلی، رسانه های خارجی و معاند منتظر انعکاس افکار و سخنان وی باشند.

متأسفانه یکی از این افراد که در سالهای گذشته با عملکرد خود نشان داده مرد روزهای آرامش نیست و منافع خویش و گروههای سیاسی وابسته به خود را در تشویش و درگیری های لفظی، رسانه ای و سیاسی بین افراد یک مجموعه می بیند، عثمان احمدی است.

نماینده ای که به جای اینکه خواستار توسعه و رفع مشکلات موکلان خویش باشد با ایراد سخنرانی های جنجالی و خارج از عرف، استان را درگیر مسائلی بی معنی و خارج از اولویتهای مردم آن می کند و قصد دارد کلیه رشته های بافته شده در خصوص اتحاد و همدلی برای پیشرفت استان پنبه کند که خوشبختانه با درایت و مدیریت دلسوزان نظام و مسئولان و نمایندگان آذربایجان غربی به اهداف خود نرسید.

نماینده تریبون گروهک های فرامرزی

اهدافی که آقای نماینده ندانسته تریبون گروهکهای فرامرزی شده و به عنوان بلندگوی صریح آنان در مجلس عمل کرد. عملی که مورد تقبیح همگان قرار گرفت. چرا که همانند گفته های وی را اشرار کوهنشین و اروپانشین روز-شب در رسانه های وابسته خود بازنشر کرده و سعی در ایجاد عملیات روانی و به کرسی نشاندن گفته های خویش دارند و از این گفته های وی نیز با گرمی و با آغوش باز استقبال کردند و احمدی تیتر یک رسانه های معاند و تبدیل به قهرمان آنان شد.

حال باید این سؤال را پرسید که احمدی چرا با نادیده گرفتن اقدامات رسانه ای آن گروهکها در مسیر اهداف آنها افتاد و بعد از اینگونه اقدامات خویش نه تنها در صدد جبران برنیامد بلکه با سکوت معنادار خویش منتظر برهم خوردن جو روانی استان ماند تا بتواند به اهداف سیاسی خود که همانا مطرح شدن در افکار عمومی و سوء استفاده از این اقدام برای کسب کذایی محبوبیت در انتخابات آینده باشد.

انتخاباتی که اصلاح طلبان به ظن خود خیلی به آن خوش بین بوده و آقای نماینده نیز تمایل خود را برای بازی های دامنه دار سیاسی نشان داده است تا از این طریق خود را از عملکرد ضعیف خویش تطهیر و دایه مهربانتر از مادر برای مردم کرد جنوب استان باشد و این نماینده نیز گاه و بیگاه در مصاحبه های خویش سعی در القای اتحاد بین مردم کرد و اصلاح طلبان را دارد.

مردمی که هنوز با محرومیتهای بسیاری همانند دیگر مناطق استان از شمال گرفته تا مرکز و جنوب روبرو بوده و اقدام جدی نمایندگانشان را برای رفع اینگونه بی مهری ها خواستار هستند و اینگونه بازی های سیاسی را به هیچ وجه به نفع خود، جامعه و توسعه اقتصادی-اجتماعی شان نمی بینند.

بی توجهی آقای نماینده به شعارهای گروهک های معاند

احمدی با همه تأکیدات خود و علی رغم ادعاها در خصوص سیطره بر فضای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مهاباد باید روشنگری کند، چرا در مقابل نوشته شدن شعارهای گروهکهای معاند و تجزیه طلب در قطعه هنرمندان این شهرستان بر روی سنگ مزارهای آن تاکنون واکنشی نشان نداده و پیگیر رفع آنها نشده است؟ آیا کار مشکلی است یا برخی از ملاحظات مانع این کار وی می شود؟ بسیار خوب می شد که آقای نماینده در این خصوص به طور صریح مواضع خود را بیان می کرد!

اما آذربایجان غربی به عنوان استانی که هنوز در بحث زیرساختهای اساسی برای توسعه و پیشرفت حرفی برای گفتن نداشته و هنوز اندر خم یک کوچه است.

مشکلاتی که در ابتدای ورود به آن از وضعیت نابسامان جاده ها و راههای ارتباطی تا نبود صنایع سنگین و کارخانه جات مادر و اشتغال زا خود را نشان می دهد و در شرایط کنونی فقط با در کنار هم بودن است که می توان وضعیت معیشتی و اقتصادی همه ساکنان آن را دچار تغییر و تحولی تأثیرگذار و مثبت کرد.

خوشبختانه مردم با بصیرت کرد شهرهای پنج گانه جنوب استان آگاهتر از آن خود را نشان دادند که در دام چنین تله های رسانه ای با اهداف و نیاتی مشخص و معین که وضعیت معیشتی و اقتصادی آنان را سپر قرار داده و سعی در مظلوم نمایی و ایجاد تفرقه و وحدت بین اقوام ساکن در آذربایجان غربی داشت نیافتند و انشاء الله در آینده نیز با وحدت و همدلی خویش که همانا مورد تأکید مقام معظم رهبری، مسئولان بلندپایه و روحانیان و معتمدان محلی است خواهند توانست رفاه و آسایشی پایدار برای خویش رقم زده و بدخواهان را با سرافکندگی به سکوت وادار و از صحنه سیاسی خارج نمایند.

آذربایجان غربی استانی که سرتاسر خاک آن به واسطه خون شهیدان گرانقدرش مقدس گشته و مردم آن اعم از کرد و ترک توانسته اند در کنار هم کلیه دسیسه های استکبار و نوچه هایشان که همانا گروهکهای ملحد و تروریستی هستند را خنثی کنند. شهیدانی که مردم کرد برای دفاع از این مرز و بوم تقدیم کرده اند مایه فخر و مباهات همه می باشد و تا جهان برقرار است بر تارک آسمان این استان خواهند درخشید و مردم آذربایجان غربی به آنها افتخار خواهند کرد.

آقای نماینده می توانست منادی وحدت و همدلی در استان باشد و همانند فرامرزنشینان و رسانه های وابسته آنها که به جای اینکه درد اصلی مردم کرد را بررسی کنند سر عناد با نام آذربایجان غربی داشته و فکری برای رفاه و آسایش و توسعه اقتصادی مهاباد نمی کنند، به وعده و وعیدهای انتخاباتی و رسانه ای خویش جامه عمل بپوشاند.

اما آینده سیاسی عثمان احمدی همانند سخنان نسنجیده اش در حال گذر از مرحله درخشان گذشته (به ظن خودش) به دوران خاموشی است. گویا برخی ها در آسمان سیاست آذربایجان غربی ستاره نمی توانند باشند و در خوشبینانه ترین حالت به عنوان ستاره دنباله داری هستند که هزار و یک اهداف بلندپروازانه را به دنبال خود یدک کشیده و در دوره ای کوتاه درخششی واهی در زمین معاندان داشته و ناچار به تاریکی مطلق فرو می روند و به عمر سیاسی خویش پایان می دهند.

وعده های برجای مانده کاک عثمان

کاک عثمان به عنوان نماینده مردم شریف مهاباد باید در قبال وعده های معنادار خویش پاسخگو بوده و به طور آشکار به خواسته های برحق مردم این شهرستان رسیدگی کند و پاسخگو باشد که چرا در مقابل عملی کردن طرحها و پروژه های این شهرستان بر طبل ناآرامی سیاسی کوبیده و در مقابل طرحها و مشکلاتی مانند بیکاری جوانان، حاشیه نشینی و مهاجر پذیر بودن شهرستان و ارائه راهکار جهت ساماندهی آن، وجود زندان مهاباد در داخل شهر و لزوم انتقال آن به خارج از شهر، نبود مکانی مناسب برای تفریحات سالم جونان که به جز چند باشگاه ورزشی هیچ گونه مکان تفریحی قابل ذکر در شهرستان وجود ندارد پاسخ دهد.

یا در مورد ساخت مسجد جامع مهاباد، توسعه کمی و کیفی صدا و سیمای مرکز مهاباد، عدم وجود سالن سینما و تئاتر و مجتمع های فرهنگی مناسب، نبود توازن در توزیع اعتبارات عمرانی، رها شدن تعداد زیادی از طرح ها و پروژه های عمرانی به صورت نیمه تمام، نبود ظرفیت مناسب تصفیه خانه آب شرب شهر، عدم اتمام عملیات احداث دانشکده علوم انسانی (پیراپزشکی سابق)، عدم توجه به احداث بیمارستان جدید مهاباد، مشکلات مربوط به مسکن مهرو مشکلات عدیده آنها به مردنم شهرش گزارش دهد.

این نماینده مجلس می تواند در مورد عدم تکمیل پروژه های آبیاری دشت مهاباد و مشکلات کشاورزان در این خصوص، حادثه خیزبودن جاده های ارتباطی این شهرستان و مرگ سالانه تعداد زیادی از هموطنان در این جولانگاههای مرگ، عدم تخصیص اعتبار و تعطیلی احداث ورزشگاه ۵ هزارنفری، تعطیلی و یا نیمه تعطیلی واحدهای تولیدی به واسطه عدم جذب سرمایه، فرسودگی بسیاری از مدارس مهاباد، مشکلات آبرسانی به روستائیان و مهاجرت اجباری آنان به شهر و مختل شدن چرخه تولید کشاورزی و عدم اجرای طرحهای جامع گردشگری و فرهنگی در مهاباد به مردم توضیح دهد و از مسئولین گزارش عملکرد بخواهد.

او می تواند ساماندهی محل جمع آوری زباله ها و نخاله های شهری، مشکلات مربوط به شرکت پتروشیمی، کشت و صنعت و ایجاد منطقه ویژه اقتصادی مهاباد نه تنها هیچگونه اقدام عملی نکرده بلکه حرفی برای گفتن نیز ندارد.

گرچه تعدادی از مشکلات مذکور، در نگاه اول مربوط به حیطه وظایفی آقای نماینده نیست، اما جا دارد با توجه به دست اندازی رسانه ای وی به تعدادی از موضوعات نامربوط به خویش و در عوض آن کارهای تبلیغاتی این مشکلات را به طور جد پیگیری و درصدد رفع آنها برآید.

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین عناوین