۲ آذر ۱۴۰۳

قندیل، بزرگترین گورستان بدون آدرس

  • ۵ خرداد ۱۳۹۳
  • ۲۱۴ بازدید
  • ۰

زندان‌های مخوف پژاک

سطر به سطر، پارگراف به پارگراف، صفحه به صفحه و… مجلات، نوشته‌ها و کتاب‌های پژاک را اگر جستجو کنید، کلماتی بجز آزادی، دموکراسی، حقوق زنان، حقوق بشر و… را نخواهید دید. اگر کسی از قبل آشنایی کامل با این فرقه تروریست نداشته باشد؛ با خواندن نوشته‌های آنان فکر می‌کند منشورها و بیانیه‌های سازمان حقوق بشر و یا مبادین دینی نو را می‌خواند، اما با تحقیق بیشتر و در مدت زمانی کوتاه متوجه خواهید شد که همین به اصطلاح حامیان و یا شاید بنیانگذاران حقوق بشر، آزادی، دموکراسی و…، زندان‌هایی را در دل کوه‌ها ایجاد کرده‌اند‌که مخوف‌ترین و مشهورترین زندان‌های جهان نیز به گرد پای آنها نخواهند رسید. ابوغریب و گوانتانامو، شاید مشهور و مخوف باشند؛ ولی برای کسی که زندان‌های پیچ در پیچ و مرطوب پژاک را در دل کوه‌های قندیل ندیده باشد. پژاک به وسیله‌ی مواد منفجره و با به کار گماشتن زندانیان، دل کوه‌ها را سوراخ و تبدیل به غارهای بزرگ می‌کنند تا در مواقع لزوم و در بمباران‌های هوایی، بعنوان پناهگاه از آنها استفاده کنند و در مواقع عادی هم به جایی برای زندانیان باشد. این زندانیان که اکثراً در دادگاه‌های تفتیش عقاید پژاک بخاطر اظهار نظر متفاوت و انتقاد از گفته‌های بزرگ تروریست زندانیشان (اوجالان) دادگاهی و محکوم به حبس شده‌اند؛ در این غارها زندانی می‌شوند. کلیه‌ی کارهای روزانه‌ی کامپ و مقرّهای پژاک توسط این زندانیان انجام می‌شود. در ضمن موقعیت جغرافیایی این غارهای دست ساخت به نحوی است که خیلی مرطوب و اکثراً هم دارای چشمه‌های سرشار از آب‌های سرد کوهستان است. این زندانیان در بدترین شرایط و بدون کوچکترین حقی، سخت‌ترین شرایط جسمی و روحی را متحمل می‌شوند. حال آنکه مسئول همین زندانیان که جلادی بیش نیست، در مصاحبه با رسانه‌ها، از آزادی، دموکراسی و حقوق بشر می‌گوید. از نظر این تروریست‌ها هرآنکه از جنس ترور نباشد، خائن و جاسوس تلقی گشته و محکوم به تحمل وحشتناکترین شکنجه‌ها و در نهایت هم کشته شدن آنها است. در مواقع جنگ، زندانی‌هایی که اتهامات خاص و سنگینی دارند، در اسرع وقت تیرباران شده و به زیر تخته سنگی پرت می‌گردند و آنانی هم که از اتهامات سبک‌تری برخوردارند، بعنوان گماشته و برده، کارهای سنگین پشت جبهه را انجام می‌دهند؛ البته این افراد خلع سلاح بوده و تحت نظر فرمانده و مأمورین نامحسوس بوده و با انجام کوچکترین عمل مشکوک از جانب نگبانان وی تیرباران شده و جنازه‌ی وی نیز به گوشه‌یی پرت می‌شود. بخش از این زندانیان در این زندان‌های مخفی و بی نام و نشان، بدون هیچ دادگاهی و دفاعی به مرگ محکوم می‌شوند. اکثر این افراد که بدین طریق به قتل می‌رسند، خبر قتلشان به هیچ جا و مکانی درز نخواهد کرد و تنها در بین افراد مسئول اینکار محرمانه و مخفی خواهد ماند. اگر روزی هم برسد که یکی از همین افراد که مسئول قتل و عام و جنایت‌های درونی فرقه بوده فرار کند، به هرنحوی و در هرکجا که باشد خود او هم توسط افراد فرقه به قتل می‌رسد که مبادا این رویدادها را درجایی فاش کند و چهره‌ی تروریستی فرقه آشکار گردد.

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *