۱۵ آبان ۱۴۰۳

پژاک و تفرقه گرایی در جامعه کُردی ایران

  • ۵ مرداد ۱۳۹۵
  • ۵۳۶ بازدید
  • ۰

انجمن بی تاوان آذربایجان غربی: گروه تروریتسی پژاک با سوءاستفاده از بحران های اجتماعی و هر گونه خلع و کم و کاستی در جامعه ،با موضع گیری بی اساس خودنمایی می کند، این رفتار پژاک به مثابه میکروب های هستند که در محیط های آلوده رشد و تکثیر می شوند.

پژاک سیزدهمین سال خود را سپری می نماید، ولی تا کنون نتوانست در میان کُردها از مقبولیت و مشروعیت قاونی برخوردار شود.پژاک در سال های اولیه تاسیس حزب ،حملات نظامی و تحرکات تروریستی بسیاری بر علیه نظام جمهوری اسلامی ایران کرد و با این تفکر  که به این شکل  می تواند درمیان کردهای جامعه ایرانی از محبوبیت بسزایی برخوردار شود ، ولی کردها ایرانی این رفتار خشونت آمیز پژاک را بر نتافته و با واکنش جدی از سوی جامعه کُردی ایران روبه رو شد.

پژاک پس از ناکامی در عرصه نظامی با تغییر رویکرد و استراتژی تصمیم گرفت در عرصه سیاسی فعالیت نماید. هر چند ناکامی های بسیاری در عرصه سیاست را نیز تجربه کرد ولی هم اکنون به فعالیت های بی خردانه ای خود در این عرصه ادامه می دهد.

تفرقه گرایی از پارامترهای سیاسی پژاک محسوب می گردد، پژاک با نگرش تفرقه گرایی خود در جامعه کُردی ایران  اعلام می کند :”  هر کردی که به این این نظام وفادار باشد اعم از بسیج و سپاه و کارمند ومعلم دکتر ومهندس …جاش و مزدور بوده! ؟ و گاهی مردم را تهدید  و حتی  در برخی از موارد انان را به قتل می رساند …

پژاک بدون آگاهی و بینش از شرایط اجتماعی کردهای ایران در کوه های قندیل سیاست های خود را تدوین می نماید و چون سیاستگذاری گروه بدون آگاهی و بینش می باشد با شکست و ناکامی مواجه می شود.

یکی از شاخص ترین سیاستهای pjak تفرقه اندازی و بدبین کردن کُردها  نسبت به نظام جمهوری اسلامی ایران است ، تا  از آب گل الود ماهی بگیرد ، بر همین اساس  با بکارگیری ترفندی  کردهای شاغل در ارکان های دولتی و نظامی را تخریب و آنان را دشمن  کُردها معرفی می کند. و آنان را با کلمات مانند چاش ، مزدور،خودفروش  و خائن  …وصف می کنند اما این کلمات در ایران و بخصوص در میان کردها مفهومی  و معنایی ندارد  و اساسا در جامعه ما پوچ و واهی هستند ،و وصف دادن این کلمات به کردها ی ایران نشانه عدم شناخت و آگاهی  از جامعه ایران بوده   یک سیاست تقلیدی  بجا مانده از زمان صدام حسین می باشد

در ایران و بخصوص در شمال غرب کشور” سپاه بدون کردها،و کردها بدون سپاه “معنایی ندارد زیرا سپاه و بسیج دو نهادی هسستند که اکثر کردها در ان مشارکت دارند و ان هم با اراده ازادشان نه مانند pjak که بازور بچه های را از خانواده جدا و به عضویت گروه در آورند .

سپاه و بسیج دو نهادی هستند که اکثر کردها در آن به خدمت وحراست از زندگی ، آینده و جامعه مشغول هستند.  جدا گرفتن کردها از سپاه و بسیج کاری غیر ممکن و ناباورانه است . اگر امروزه ما می گوییم که سیاست pjakبر اب افتاد همان حاصل فعالیتها مردم کرد در منطقه بود وبه همین سبب دشمنی pjakبا مردم کرد در منطقه قابل فهم است زیرا اگر گروهک دیگر همانند سابق توان  نفوذ در بنیان خانواده های کُرد را ندارد و با جوسازی و تفرقه افکنی علیه برخی از کردهای شاغل در ارکان های دولتی و نظامی قصد دارد در جامعه کُرد نفوذ نماید.

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین عناوین