۳ دی ۱۴۰۳
  • خانه
  • >
  • یادداشت روز
  • >
  • پرونده ویژه زنان ملل؛ زنان اشتراکی، زندگی اشتراکی/ دخترانی که اسیر «زن، زندگی، آزادی» شدند

پرونده ویژه زنان ملل؛ زنان اشتراکی، زندگی اشتراکی/ دخترانی که اسیر «زن، زندگی، آزادی» شدند

  • ۳۰ آبان ۱۴۰۱
  • ۵۴۶ بازدید
  • ۰

خاطرات زنان عضو پ.ک.ک که به دلیل آزار و اذیت های اعضای این سازمان تروریستی از آن فرار کرده بودند را در کتابی به نام زن بودن در پ.ک.ک منتشر کرد. این کتاب با نشان دادن چهره زشت پ.ک.ک پرده از شعار خوش آب رنگ ژن، ژیان، ئازادی برداشت.

انجمن بی تاوان : توسعه ناسیونالیسم در قلمرو امپراتوری عثمانیدر امتداد برنامه هایی بود که دولت های متخاصم در جریان جنگ جهانی اول دنبال می کردند. ترکیه جدید با اتکا به ایده پان ترکیسم بر روی ویرانه های امپراتوری عثمانی بنا شد. پس از تشکیل کشور ترکیه ترکیب سکولاریسم دینی و ناسیونالیسم ترکی حلقه ای تنگ را در ترکیه بوجود آورد. این چارچوب سخت و متصلبانه به تاریخ و فرهنگ خودش هم رحم نکرد.

با تغییر رسم الخط و روی آوردن به مظاهر روبنایی مدرنیزاسیون در غالب ارائه دین سکولاریستی شده با آنکه ترکیه نام جمهوری را به دنبال خود داشت اما نشانه ای از تنوع و فضایی برای ابراز وجود منهای ایده پانترکیسم دیده نمی شد. در چنین شرایطی دولت ترکیه با سرپوش گذاشتن بر روی تنوع قومی کردهای ترکیه را نادیده گرفت و این وضعیت باعث شد تا کردها به حرکت های مسلحانه روی بیاورند، حرکتی که آخرین مورد آن در یکی از پر رفت و آمدترین خیابان های ترکیه در چند روز پیش رقم خورد. بمب گذاری در تکسیم آن هم به وسیله یک زن عضو پ.ک.ک یا به عبارتی حزب کارگران کردستان. در دهه هفتاد میلادی از درون جریانات مارکسیستی چپ ترکیه حزب کارگران کردستان سر بر آورد.

پ.ک.ک سوسیالیسم و ناسیونالیسم ترکی را ترکیب کرده بود و با هدف تشکیل دولت مستقل کردستان، با درون مایه و ساختاری چپ گرا تاکتیک خود را برای رسیدن به این هدف مبارزه مسلحانه اعلام کرد. رهبر و بنیانگذار پ.ک.ک ، عبداله اوجالان واضع شعار زن زندگی، آزادی اندیشه هایی را در خصوص زن در حزب خود ارائه می داد و می گفت: تا زن آزاد نشود جامعه آزاد نخواهد شد. اما اوجلان با تکیه بر چه اندیشه ای و از کدام آزادی حرف می زد. نژدت بولدان روزنامه نگاری که خود قبلا عضو پ.ک.ک بوده است، خاطرات زنان عضو پ.ک.ک که به دلیل آزار و اذیت های اعضای این سازمان تروریستی از آن فرار کرده بودند را در کتابی به نام زن بودن در پ.ک.ک منتشر کرد. این کتاب با نشان دادن چهره زشت پ.ک.ک پرده از شعار خوش آب رنگ ژن، ژیان، ئازادی برداشت.

در یکی از روایت هایی که در این کتاب آمده واضحا عنوان می شود که مقصود اوجلان از آزادی، آزادی روابط با زنان بود. اوجالان زنان اطرافش را با دقت و وسواس زیادی انتخاب می کرد. اوجالان می خواست زنانی اطرافش باشند که زیبا و جذاب اند و البته تحصیل کرده، عکس هایی از اوجالان با زنان به جای مانده که انگار در قصر با این زنان زندگی می کرده است. آن زمان که ما در کوهستان های ترکیه از فرط گرسنگی در حال مردن بودیم او برای این زنان از سفره های شاهان هم غذایی رنگین تر تدارک می دید. عکس هایی که حرم سراهای قدیمی را در ذهن من تداعی می کرد.

در داخل پ.ک.ک یک طبقه خاص تشکیل شد. طبقه ای که از الاهه های اوجالان تشکیل شده بود و ما به آنها زنان مرکزی می گفتیم. این الاهه ها در جنگ شرکت نمی کردند، و خارج از مناطق کوهستانی و زندگی در شرایط دشوار در خانه هایی که به نام تمرکز نام داشت و برای اوجالان بود مستقر بودند. این طنان موقعیت کاملا ممتازی در سازمان داشتند. در شرایطی که ما پس از آموزش های نظامی سخت در کوهستان جتی درختی پیدا نمی کردیم که زیر سایه اش استراحت کنیم، الاهه ها در خانه های تمرکز بودند، آنها کرم ها و حناهایی داشتند که هیچ وقت در کوهستان پیدا نمی شد. الاهه های اوجالان دست به سیاه و سفید نمی زندند.

زنان اشتراکی، زندگی اشتراکی

وضعیت در گروه تروریستی پژاک دست کمی از حزب مادرش یعنی پ.ک.ک ندارد. در تشکیلات این گروه زنان و مردان زندگی اشتراکی با هم دارند و این یکی از مواردی است که اوجالان در توجیه تساوی حقوق زن و مرد در پ.ک.ک به کار می برد. اوجالان می خواست با شعار زن، زندگی، آزادی که محور حزبش قرار داده بود برای زنان آزادی و احترام را محقق کند، اما از آزادی تنها آزادی روابط جنسی و چندگانه اش به مردان حزب رسید و سواستفاده های جنسی و تجاوزش به زنان. به دلیل ماهیت چریکی پ.ک.ک ازدواج در این گروه ممنوع، اما روابط جنسی با زنان یکی پس از دیگری آزاد است. تعریفی که پ.ک.ک از زن و نهاد  خانواده ارائه می دهد مبتنی بر دیدگاه مظام اشتراکی، بدون وجود حریم خصوصی است که مصداق آن در اندیشه های اوجالان ایدئولوگ این گروه نمود پیدا می کند. به طور کلی در اندیشه های اوجالان ارزش نهاد خانواده بسیار کم رنگ است و او وابستگی به خانواده را عامل عقب ماندگی زنان می داند.

در اساسنامه پژاک شاخه ایرانی پ.ک.ک به دلیل وجود عدم روابط دموکراتیک در خانواده اساسا این نهاد را فاقد ارزش تلقی می نمایند. ازدواج در پ.ک.ک ممنوع است زیرا از نظر اوجالان ازدواج برای زن محدودیت ایجاد می کند. ازدواج در اندیشه اوجالان یک مفهوم بورژوایی و مبتنی بر مالکیت است و نیز ازدواج ابزار اعمال قدرت مردانه است ( البته جالب است بدانیم اوجالان سه بار ازدواج نموده است ). اوجالان مادری را برای زنان در حکم قفس و اسیری می داند، اما زندگی در غارهای کردستان عراق و مرگ زیر بمباران ارتش ترکیه نماد رهایی و آزادی برای زنان در پ.ک.ک است. زنانی که اگر بخواهند از این گروه آزاد شوند و به نزد خانواده خود برگردند، محکوم به مرگ اند. مانن  آنچه که پژاک با اسرین محمدی ۱۵ ساله کرد. این تفکر باعث از دست رفتن هزاران زن کرد در طول ۴۸ سال عمر گروه تروریستی پ.ک.ک شده است، بدون آنکه حداقلی ترین دست آوردی برای جامعه کردها به همراه داشته باشد.

اگر چه اوجالان به درستی معتقد است که ظلم به زن تنها جنس زن را هدف نمی گیرد بلکه کل جامعه و مغهمو آزادی را نابود می کند، اما استفاده ابزاری خودش و پ.ک.ک از زنان و تناقضات این گروه به طور چشم گیری خودنمایی می کند. اوجالان معتقد است که نظام جهان در ابتدا مادرسالار بوده و سپس با توطئه ای مردان بر سرنوشت زنان مسلط شده اند! این تسلط و اقتدار مردان بر زنان از طریق نهادی به نام خانواده و از مجرای ازدواج صورت گرفته است. در واقع ازدواج قفس زنان و مهم ترین ابزار نظام مردسالار برای انقیاد کشیدن زنان است و مادری تنها موجب استهلاک روحی و جسمی زنان و نابودی آنهاست.

اما پ.ک.ک در مقابل اثرات ویرانگر تجاوز جنسی بر زنان گروه خود سکوت کرده است. زنانی که راهی برای خروج از این گروه در میان کوهستان های صعب العبور قندیل عراق پیدا نمی کنند و با مشقت های فراوانی در کوهستان زندگی کرده و از کمترین امکانات برخوردار هستند. زنانی که شرنوشت شان در میان دره ها و کوهستان ها، یا به مرگ ختم می شود یا تعقیب و گریزی ابدی. پ.ک.ک زندگی سخت و بدون امکانات اولیه در کوهستان ها و آموزش های طاقت فرسای نظامی را مایه استهلاک روحی و جسمی زنان نمی داند! اما مادری کردن را چرا. حالا که دایی و پسرخاله مهسا امینی پا پوشش مسلحین عضو گروهک کومله روبروی دوربین می نشینند و از ظلم جمهوری اسلامی به زنان صحبت می کنند.

کاش شرافت و جرات آن را داشته باشند که از دختران ربوده شده بدست گروه های مسلح کرد هم حرفی بزنند. جالا که پدر مهسا امینی پروند فوت دخترش را پرونده کلی می داند کاش همین نظر را درباره ناهید فاتحی کرجو و فوزیه شیردل دو دختر کردی که توسط گروه های مسلح تروریستی تجزیه طلب کرد، شکنجه شده و به شهادت رسیدند داشته باشد. کاش شرافت و صداقت تنها در رابطه با مهسا امینی صدق نکند و تمام دخترانی که بدست پژاک، پ.ک.ک، کومله و حزب دموکرات ربوده شده و به قتل رسیده اند هم جایی در پرونده به زعم پدر مهسا امینی-ملی- داشته باشند.

 

منبع : خبرنامه دانشجویان ایران

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *