انجمن بی تاوان : ی.م با اسم سازمانی “کارکر” که در عملیات “پنجه قفل” علیه سازمان تروریستی پ.ک.ک در غار تسلیم شد، ۵ سال پس از ربوده شدن توسط این سازمان تروریستی در سوریه، فرصت برقراری تماس تصویری با خانواده خود را پیدا کرد. وی که ابتدا تسلیم نیروهای امنیتی می شود از طریق ارتباط تصویری با خانواده اش بعد از ۵سال حرف زد.

پدرش ح.م که در عفرین سوریه زندگی می کرد . وقتی او و خانواده‌اش نتوانستند از پسرشان کارگر که در سال ۲۰۱۷ برای کارکردن  در ساخت و سازساختمانی  خانه ترک کرده بود پیدا کنند و انها دست به تحقیق زدند

خانواده که متوجه شده بودند کارگر  توسط سازمان تروریستی PKK/YPG ربوده شده وخانواده اش  بدنبال راهی برای پیدا کردن پسرشان شدند اما انها در معرض تهدیدات این سازمان قرار گرفتند. این خانواده که به دلیل مشکلاتی که داشتند به ترکیه پناهنده شده بودند، به کارگر  که در سال ۲۰۱۸ تلفنی با آنها تماس گرفت، گفتند: «من در دست پ.ک.ک هستم، می ترسم جای خود را بگویم واگر  بیایم پ ک ک من را تهدید می کند.” پس از شنیدن سخنان او توسط خانواده اش ، دیگر خبری از او نشد.

او را به کمپ های پ ک ک در ۷۳۲ کیلومتری خانه اش بردند.
مشخص شده است که سازمان تروریستی  پ ک ک که تلاش می کند تا حد امکان جوانان و کودکان ربوده شده از خانواده هایشان را دور تر نگه دارند  وتا  از فروپاشی درون سازمان و هم از دسترسی کسانی که می خواهند از این سازمان فرار کنند به خانواده هایشان جلوگیری کند. ، کارگر  را نیز ۷۳۲ کیلومتر دورتر کرده است.

مشخص شد که کارگر  طی مدت ۵ سال به اردوگاه های پ.ک.ک در شمال عراق در ۷۳۲ کیلومتری خانه اش در عفرین شمال سوریه برده شده است.

اوبعد از تسلیم شدن بلافاصلع با  اعضای خانواده خود تصویری حرف زد وفرماندهان نظامی در باره سلامتی کارگر به پدرش اطلاع دادند که وی سالم است و بعد از مراحل قانونی تحویل شما داده خواهد شد.کارگر عضو جدا شه از پ ک ک   به خانواده اش گفت: “من اینجا پیش سربازها هستم  خیلی خوب هستم. آنها با خوبی از من مراقبت می کنند. امیدوارم به سلامت همدیگر را ملاقات کنیم  دولت به خوبی از من مراقبت می کند ، آنها هیچ کاری با من نکردند. آنها حتی تا الان به من سیلی هم نزده اند.خدا را شکر که  من از شر آنها (پ.ک.ک) خلاص شدم.”

کارگر  با بیان اینکه در مدت حضور در سازمان تروریستی پشیمان شده بود ، گفت: همیشه به تسلیم شدن در مقابل دولت فکر می کردم اما تلاش هایم برای فرار بی نتیجه ماند وهمیشه تحت مراقبت بودم واجازه نمی دادند که به تنهایی جایی بروم.

پدر کارگر  گفت: دیدار خیلی خوبی بود، ما به عنوان یک خانواده خیلی خوشحال شدیم  بعد از  سالها غم و اندوه  پسرم را جلوی چشمم دیدم و به محض دیدنش گریه کردم،  از دولت  بسیار ممنونم پ ک ک ، اجازه نمی داد که به پسرم برسم وهمیشه اطلاعات اشتباه می گفت و ما را سرگردان کرده بود از  امدن  پسرم به اینجا (در ترکیه) خوشحالم.

پدر کارگر گفت سازمان تروریستی با زور کودکان و نوجوانان  را می گرفت و بدون اجازه  خانواده ها انها را می ربودند و طوری انها را می برند که نمی توان از انها ردی پیدا کرد و پسرم را نیز همان طور بردند که ما بعد از ماهها فهمیدیم که انها پسرم را در حین رفتن به کارگری ربوده اند انها خانواده ها  را متلاشی کردند

پسرم وقتی رفت ۱۵ ساله بود، بچه بود، هیچی نمی دانست،  بچه ام را به زور گرفتند، از من پنهان کردند، خیلی بدنبالش  افتادم، نتوانستم از پسرم ردی پیدا کنم  من هرگز به این کار رضایت ندادم.

مادر کارگر وی با بیان اینکه بعد از ۵ سال از دیدن فرزندشان بسیار خوشحال شدند، گفت: ، با فرزندمان صحبت کردیم، سال ها نتوانستیم صحبت کنیم، حالا او را می بینیم. پ ک ک بچه ها را از خانواده ها دور نگه می دارد .» این کار درستی نیست، نباید دل مردم را به درد آورد،. ما از زمانی که پسرمان رفت خیلی گریه کردیم.