انجمن بی تاوان : جایگاه زن در جامعه از ارزش هایی بالای برخوردار است. چه در گذشته و چه در عصر امروز زنان نقش تعیین کننده ای در پیوند خلق های خاورمیانه داشته است و زن همیشه سمبل صلح (آشتی) در منطقه بوده است و مهمترین فاکتور این است که ازدواج هایی که مابین طایفه ها و عشیرهها و نژادها صورت گرفته است، آنها را به هم نزدیک تر کرده است. هر زمان که مابین طایفه ها و عشیره ها و خلق های منطقه کدورت و جنگی روی میداد و برای بایان دادن به کدورت ها و جنگ ها و تبدیل آن به یک پیوند قومی زن نقش بسزایی بازی کرده است و امروز هم به علت ازدواج هایی که مابین کردها و آذریها و فارس و عربها روی داده است هر روز پیوندها را قویتر کرده است و فاصله ها را کمتر کرده و سبب شده که شناخت از همدیگر نسبت به گذشته بیشتر شود و تفکرات تجزیه طلب را ناممکن ساخته است و ملت ها با هم آمیخته شده اند. هر روز هم تفکرات منفی نژاد پرستانه و طبقاتی و ملی گرا و کینه ها ونفرت ها کاسته می شود و زن عاملی مهم در پیوند ملت ها بوده است و هر روز رو به پیشرفت است و از یک طرف با ازدواج زن و مرد سیر زندگی و تداوم نسل انسان شکل می گیرد و حیات انسان ادامه می یابد و زن از جایگاهی مهمی در جامعه برخوردار است و سرچشمه حیات است.
اما موضوع بحث ما راجع به استفاده گروهک ها از زنان است. سوال اساسی این است که فرقه ها از زنان مانند یک ابزار استفاده می کنند و تماما یک نقش منفی می دهند و زنان را از طبیعیترین حقوقشان منع می کنند و آنها را در راستای سیاست شومشان شریک می کنند و از همه مهمتر ذات زنان را تحریف و تغییر می دهند. منحرف کردن در ذهنیت و تغییر ذات زنان و دختران بزرگترین نقض حقوق انسان است و تعدادی کثیری از زنان مجبور به اطاعت از یک مرد می شوند و یک مرد را پرستش و عبادت می کنند.
عبداله اوجالان سرکرده فرقه تروریستی پ.ک.ک و پژاک درباره زنان می گوید: “وقتی شمار فراوانی زن در فعالیت هایم مشارکت نمودند چیزی که با آنها زیستم عشق جمعی {یا کلکتیو}بود “و یا “فکر کردن و روی آوردن به زندگی گذشته تن دادن به بردگی است “و “زن زندگی است”و یا “روسری علامت بردگی است”.
گفته مسعود رجوی “زنان سازمان همگی همسر رجوی هستند “و یا “فکر نکردن به موضوعاتی مثل زن و زندگی بالاترین جهاد است”.
معنای جمله فوق این است که همه باید با من باشند و با دیگران اصلا و تمامی زنان باید مرا پرستش کنند و رهبران فرقه ها چگونه از زنان برای شهوتشان با تفکرات منفی شان استفاده می کنند کاملا عیان است و این خود در عصر ما بردگی است.
سیستم گروهک ها هرمی و نظامی است و رهبر در راس آن است. مثلا پژاک یک سازمان نظامی و طبق فلسفه اوجالان بنا شده است و جا دارد که مختصر سرچشمه فلسفه اوجالان راجع به “ایدئولوژی رهایی زنان “بحث کنیم. اوجالان مبدا این ایدئولوژی “نئولیتیک”عصر نوسنگی است اوجالان این دوره تاریخی “زندگی طبیعی جامعه ” قلمداد می کند و طبق نظرات اوجالان یعنی زنان مدیریت جامعه را عهده داشته اند و مردان تنها به کار شکار مشغول بوده اند و هیچ نقشی در جامعه و خانواده نداشته اند و این دوره تاریخی را مبدا فلسفه ایدئولوژی زنان میداند و از این دوره به بعد مردان قدرت را بدست میگیرند و زنان تا عصر ما زیردست مردان می شوند و عامل بدبختی زنان را به مردان ربط می دهد. و زمانی که رهبر عامل آزادی زنان را به مردان ربط دهد و دیدگاهی جنس گرایانه در بین هر دو جنس بوجود بیاورد و رهبر خودش را خدای زنان تلقی کند و زنان را متعاقد کند و در بین هر دو جنس تضاد ایجاد کند و خودش هم براین تضاد سیاست کند سیاست اوجالان راجع به زنان فراتر از آن چیزی است که عده ای فکر می کنند. زیرا زنان محو می شوند و به برده رهبری تبدیل می شوند و قدرت تحلیل و انالیز مستقل ندارند.