انجمن بی تاوان آذربایجان غربی : تحقیق درباره افکار عبدالله اوجالان و افشای دستگاه شبه میلیشیایی پ.ک.ک با دیدگاه انتقادی مستلزم بررسی های میدانی و نیز اطلاعات دقیق از تحرکات و ساختار سازمانی آنان دارد که در این زمینه تلاش می شود تا نقاط ضعف و مخاطرات و ویرانگری های این جماعت متشکل و فرقه ای بهصورت خلاصه بیان شوند. بنده به عنوان یک شخص مستقل و غیر وابسته به هر جریان ، گروه و یا رژیمی خاص صرفا بعنوان یک ایرانی و مسلمان، این کار را وظیفهی شرعی و ملی خود دانسته و آن را در راستای مطالبات فرهنگی مردم کُرد میدانم. بدیهی است که مطالب نوشته شده تماما شامل گروهک مارکسیست ـ قوم گرای پژاک نیز میباشد دلیل آن هم این است که این جریان شبه نظامی و اساساً فرقهای مولود ناقص پ.ک.ک و در حقیقت خلف آن محسوب می شود. این مسئله تا آنجا بوده است که احزاب در حال مضمحل و اردوگاهنشین ایرانی نیز از آنها به عنوان جماعت مجهول الهویه نام می برند و موجودیت مستقل آنها را به رسمیت نمی شناسند! این دو فرقه که متکی به نظریات و بافتههای فکری اوجالان(که خود را همچون یک قدیس و پیامبر می نمایاند) هستند اساسا ریشه در احزاب ایدئولوژیکگرای مارکسیستی – لنینیستی دارند و به دلیل خصلت افکار و محافل فرقهای شان به سمت توتالیتاریسم و مسلک فاشیسم گرایش دارند.در زیر مهمترین نکات انتقادی در باب این دو فرقه غیر طبیعی و مخالف با طبع سالم بشری به اجمال آورده می شود. واضح است هرکدام از موارد بیان شده نیاز به موشکافی و توضیح و تشریح بیشتری دارند که در آینده نزدیک به طور مفصل مورد بحث و بررسی قرار خواهند گرفت.
۱- استفاده ابزاری و ناواقعگرایانه از مطالبات و خواستهها و حقوق مشروع فرهنگی و قومی مردم کُرد ترکیه که اساساً از بیان و ترویج آن کسب مشروعیت می شود
۲- برخورد ایدئولوژیک با دیگر گروهها و سازمانهای غیردولتی و قشر فرهنگی و روشنفکر در سطح جامعه کردستان.
۳- مواجه ایدئولوژیک و فرقه مانند با مسائل مهم اجتماعی و فرهنگی مانند ازدواج جوانان که اساساً منجر به ایجاد زمینههای گسترده فساد اخلاقی شده است.
۴- دیدگاه و برخورد سلطه جویانه آنان با دیگر گروهکها و احزاب مضمحل شده داخلی و خارجی.خودستایی و خودبزرگ بینی آقای اوجالان و به تبع آن تشکیلات پ.ک.ک و پژاک و مرکزیت بخشیدن به رهبری تمامیت خواهانه خودش در ارتباط با سایرین دلیل بر این مسئله است.
۵- حزبی و فرقهای ساختن خواست و مطالبات فرهنگی و اجتماعی مردم کُرد که ناشی از تفاوت فرهنگی و اتنیکی میباشند. (تبدیل تفاوت قومی به تضاد و ستیز میان اقوام.)
۶- مداخله ایدئولوژیک، نظامی و فرقهای در بخشهای دیگر کردستان.
۷- تحقیر دیگر اشخاص حزبی و گروههای سیاسی و منحله در سطح کردستان.
۸- به رسمیت نشناختن مرزهای قراردادی بین المللی و ایجاد مزاحمت و تلاش برای آشوب و بی نظمی.
۹- به دلیل موقعیت جغرافیایی مواضع این جماعت در میان کشورهای هم مرز با ایران و اروپا زمینه های فراوانی برای ترانزیت و قاچاق، اسکورت قاچاقچیان و معامله تسلیحات و انسان(پناهندگان) و آخاذی فراهم شده است که از فعالیتهای روزانهی این فرقهها محسوب میشود.
۱۰- برخورد قهری و ستیزه جویانه با هرگونه انتقاد درون سازمانی در میان کادرها و پیروان شان.
۱۱- حذف فیزیکی افراد جداشده از ستیزهجویان و مخالفانشان(این موارد نقل محافل می باشد.)
۱۲- تهدید روشنفکران و منتقدان و نویسندگان در سطح کردستان.
۱۳- دامن زدن به اختلافات قومی و مذهبی در میان اقوام ساکن در ایران، ترکیه و عراق و ایجاد شکاف بیشتر به قصد سودجویی در راستای منافع و مطامع خودشان. این موضوع منجر به دشمنی میان اقوام و کشته شدن دهها هزاران نفر و جنایات متعدد شده است.
۱۴- اغفال کودکان و جوانان روستایی و سوءاستفادهی غیر اخلاقی از آنان.
۱۵- استفاده ابزاری از مفاهیم مقدسی همچون صلح و آزادی. اعلام پی درپی آتش بسهای یک طرفه و سپس شکستن آن حکایت از این مسئله دارد.
۱۶- جلوگیری از آشنایی اعضای پ.ک.ک و پژاک با دیگر افکار و ایزوله ساختن آنان. از این مورد می توان به عنوان شستشوی مغزی یاد کرد.
۱۷- اوجالان خود را در جایگاه یک پیامبر خاورمیانهای می پندارد و به همین دلیل خواستار پیروی چشم و گوش بسته اعضا و هوادارانش از وی می باشد. از این مورد می توان به عنوان بیماری خودشیفتگی حاد و پارانویای سلطه جو نام برد.
۱۸- به نظر می رسد یکی از مهمترین موانع پیش روی مردم کُرد و دولت ترکیه در خصوص صلح، وجود همین گروههای ستیزه جوی مسلح باشد.
۱۷- بنا بر شواهد و مدارک، این گروه با سازمانهای جاسوسی موساد و آمریکا در ارتباط می باشد.این موضوع با ادعای آنان مبنی بر مبارزه با استعمار در تناقض آشکار می باشد.
۲۰- منابع مالی و هزینه های سنگین این گروه مورد سؤال می باشد.
۲۱- بافتههای فکری و آرزوهای آرمانی و خیالی آقای اوجالان توسط دستگاه ایدئولوژیک و فرقهایی در عمل پیاده میشود. اصرار بر این مسئله پیامدها و مخاطرات وحشتناکی نظیر کشتار و نزاع و افزایش خشونتهای قومی و مذهبی را به دنبال دارد.این موضوع در رژیمهای کمونیستی شوروی و کوبا اثبات شده است. این مسئله در تضاد با ادعای آزادی، حقوق بشر و… است.
۲۲- تلاش برای جاانداختن رهبری بلامنازع اوجالان و دیدگاههای وی با سوء استفاده و تاکید برخواست و حقوق مردم کردستان.
۲۳- زندگی با ناز و نعمت سران آنها در اروپا وتشویق و ترغیب جوانان و دختران فریب خورده و فرستادنشان به میدان مرگ.
۲۴- جملاتی نظیر آزادی رهبر(اوجالان) و اراده او آزادی و اراده خلق کُرد می باشد و … بیانگر روحیه توتالیتری و مستبدانه پ.ک.ک و اخلافش می باشد. این موضوع در امتداد فاشیسم است.
۲۵- رفتار و افکار آنان مغایر با سنت و فرهنگ مردم منطقه و نیز شریعت مبین اسلام و مذهب اهل سنت است. به همین دلیل در میان مردم دارای پایگاه و ثبات نباشند.
۲۶- گفته شده است که اغلب مطالب و نوشته های منسوب به عبدالله اوجالان توسط دیگران تهیه و منتشر می گردد.
۲۷- خصلت میلیشیایی آنان در نهایت منجر به بی نظمی و آشوب و بهره برداری سوء از مطالبات فرهنگی و حقوق ابتدایی نظیرزبان مادری و مذهب می شود.
۲۸- فساد درونی و سوء استفاده از دختران فریب خورده و جوان.
۲۹- آقای اوجالان دارای شخصیت و روحیهای برتری جویانه است و گفته میشود که هرگونه صدایی مخالف با خودش را سرکوب می کند: این یعنی دیکتاتوری شخص. برخوردش با برخی از اعضای گسسته از حزب و برادرش عثمان اوجالان این را نشان می دهد.
۳۰- افکار و آمال شخصی اوجالان توسط تشکل های متعدد با آنچه مسئله کُرد خوانده می شود مخلوط می گردد تا از آن بهره برداری شود.
۳۱- این گروههای مضمحل شده وتاجر مسلک، عمدتاً به دنبال منافع و مطامع نابهنجار و گاهاً غیرانسانی خودشان هستند که آن را از مردم مخفی نگه داشته و سعی می نمایند تا با مسائل و دغدغه های مشروع و قانونی مردم کُرد و بازی با آن، آن را پنهان دارند.