✍️ندا قهرمان زاده
در بیان این که تروریسم چیست و چه اهدافی را در بردارد باید بیان کرد که واژه تروریسم دارای آشفتگی معنایی بوده و تا به امروز معنای دقیقی از آن به ارمغان نیامده است. هر چند که اقدامات تروریستی بسیار شایع و خطرناک است بعدهای آن روز به روز در حال گسترش است و تهدیدی عظیم علیه بشریت و دولت ها می باشد. تعاریفی که از تروریسم و ابعاد آن ارائه شده بیش از آن که منطبق بر عینیت گرایی و پذیرش دوگانگی ارزش و واقعیت باشد برگرفته از ساخته های گفتمانی و تبلیغی است. عدم ارائه تعریفی از تروریسم موجب دشوار شدن فعالیت سرکوبگرانه علیه آن در عرصه بین المللی می شود، برای مثال؛ در کنوانسیونهای بین المللی تنها به ذکر مورد به مورد عناوین جرائم پرداخته میشود و این شیوه از جرم انگاری در درون خود خلاءهای بالقوه ای دارد.
مواد ۲ و ۳ اعلامیه مربوط به اقدامات برای محو تروریسم بین الملل منضم به قطعنامه شماره ۴۹٫۶۰ به صورت ضمنی این تعریف را از تروریسم ارائه مینماید اقدامات روشها و اعمال تروریستی متضمن نقض فاحش اهداف و اصول ملل متحد است و میتواند موجب تهدید علیه صلح و ثبات جهانی شده، روابط دوستانه میان دولت ها را به مخاطره اندازد مانع از همکاری بین المللی گردیده و حقوق بشر آزادی های بنیادین و مبانی دمکراتیک جامعه را تضییع نماید. همچنین کنوانسیون سازمان همکاری اسلامی برای مبارزه با تروریسم بین المللی وفق ماده ۲ این سند بیان میکند تروریسم عبارت است از هر کار خشونت آمیز با تهدید به ارتکاب چنین کاری صرفنظر از انگیزه ها یا نبات ناظر بر اجرای یک طرح جنایی فردی یا جمعی با هدف ترساندن مردم با تهدید به صدمه زدن به آنها یا به خطر انداختن جان حرمت آزادی ها، امنیت، حقوق آنها یا ایراد زبان به محیط زیست یا هر تأسیسات با اموال عمومی و خصوصی با اشغال با تصرف آنها یا به مخاطره انداختن یک منبع ملی یا تأسیسات بین المللی با تهدید ثبات تمامیت ارضی، وحدت سیاسی یا حاکمیت دولتهای مستقل با در نظر گرفتن تعاریف مذکور در این اسناد بین المللی و با تکیه بر نظریات اندیشمندان برجسته در عرصه حقوق جزا به طور مختصر و اجمالی میتوان چنین تعریفی ارائه کرد که؛ تروریسم استفاده با تهدید به استفاده از خشونتی غیر قانونی و گسترده برای دستیابی به اهداف علیه دولتها و حاکمیت ها و همچنین گاها علیه ادیان و مذهب ها می باشد.
حضور زنان در این گروه های مجرمانه پدیده ای جدید نمیباشد. از قرن نوزدهم میلادی تا به اکنون زنان در گروه های تروریستی حضور داشته اند اما سوالهایی که ایجاد میشود بدین صورت است که زنان چه نقشی در گروه های تروریستی داشته اند؟ آیا نقش آنها از قرن نوزدهم میلادی تا به الان دچار تغییر شده است؟ آیا زنان از ابتدای تشکیل گروهک های تروریستی در عملیاتهای مجرمانه دخالت داشته اند؟ در بیان پاسخ این سوالات با تکیه بر مطالعات اندیشمندان و نتایج به دست آمده میتوان پاسخ داد که زنان در ابتدای تشکیل گروه های تروریستی نقشهای جنسیتی حامی و افقی داشته اند. در میدانهای عملیات همانند مردان فعالیت نداشته و تمامی عملیات مهم و اجرایی بر عهده مردان بوده است. جایگاه زنان در تروریسم ابتدانا فقط به صورت استفاده جنسی مردان گروه جهت ایجاد محرک و انگیزه برای ایفای بهتر عملیات تروریستی بوده و استفاده ابزاری از زنان به عمل می آمد از آغاز قرن بیست و یکم میلادی ابعاد عملیات تروریستی بسیار گسترش و تحول یافته است و تروریسم زنان در حال تغییر است به نحوی که مشارکت زنان در تروریسم به صورت گسترده در حال افزایش است و اقدام زنان به بمب گذاری انتحاری که از جمله عملیات مهم تروریستی است در چندین دهه گذشته به طرز بی سابقه ای افزایش یافته است.
به دنبال تغییرات استراتژی گروه های تروریستی در راستای جذب زنان بیشتر و استفاده از آنها در نقش های فعالی همچون مدیریت رهبری و پیکارجو زنان انتحاری زنان تدارکاتی و…. تعداد زنان به صورت قابل توجهی در گروه های تروریستی افزایش یافته است. یکی از دلایل تمایل زنان برای پیوستن به تروریسم می تواند. افسردگی و انزوای ناشی از محدودیتهای جامعه ای که در آن زندگی میکنند نسبت به زنان باشد. در اکثر جوامع علی الخصوص جوامع اسلامی زن دراجتماع نقش فعالی ندارد، به اصطلاح می توان گفت زنان در این کشورها از جامعه طرد می شوند و جامعه آنها را صرفا متعلق به خانه و وظایف همسری و مادری می داند. چنین مواردی می تواند زنان را به سمت تروریسم با انگیزه به دست آوردن منزلت و جایگاه در آن گروه سوق دهد. در این پژوهش با تکیه بر نظریات جرم شناختی از جمله نظریه فشار عمومی در باب تروریسم و نظریات جرم شناختی فمینیستی اقدام به واکاوی نقش زنان و دلایل و انگیزه های پیوستن به گروه های تروریستی،همچنین زمینه های فراهم کننده و هدایت کننده زنان به سمت تروریسم مورد مطالعه قرار می گیرند.
ادامه دارد…