به گزارش انجمن بی تاوان، نیمه های شب گذشته بار دیگر نام یک جوان ایرانی عضو گروه تروریستی پ.ک.ک در زمره کشته های درگیری این گروهک با ارتش ترکیه بر رسانه های وابسته به تروریستها نقش بست.
اکبر اسماعیل نژاد شهروند سلماسی اولین قربانی تروریسم پ.ک.ک در درگیری های هفته اخیر می باشد که در منطقه زاپ کشته شده است.
در همین راستا صبح امروز خبرنگار انجمن بی تاوان با حضور در جمع خانواده اکبر پای درد دل و صحبت های این خانواده زجرکش نشست.
اکبر اسماعیل نژاد فرزند عبداله متولد سال ۱۳۷۱ بوده و تا پنجم ابتدایی درس خوانده است.وضعیت معیشتی خانواده تعریف چندانی ندارد و تمام زحمت مادر بیمار و سایر اعضای خانواده به دوش برادر بزرگتر افتاده است.
اکبر نیز که تا سال ۹۰ در جمع خانواده حضور داشت تا حدودی کمک دست مخارج خانواده بوده است.
خانواده از نعمت پدر محروم بوده و مادر نیز بر اثر شدت بیماری در گوشه ای افتاده و با شنیدن خبر کشته شدن اکبر وضعیت چندان مساعدی ندارد.
بارها و بارها طی مصاحبه با خانواده های قربانی تروریسم پ.ک.ک و پژاک اعلام شده است که این خانواده ها و حتی فرزندانشان کوچکترین تمایلی به گروهک های تروریستی ندارند و هرکدام به نحوی در دام این جنایتکاران افتاده اند.
اکبر اسماعیل نژاد نیز یکی از صدها نوجوان و جوان کُرد می باشد که به سودای پول و درآمد بیشتر راهی اقلیم کردستان عراق می شود و در دام جنایتکاران پ.ک.ک و پژاک می افتد.
خانواده می گوید اکبر در سال ۹۰ به خاطر وضعیت بد معیشتی خانواده راهی عراق می شود و تا سال ۹۳ هر ۶ ماه یکبار برای دیدن خانواده در رفت و آمد بوده است.
تا اینکه اوایل سال ۹۴ یکی از دوستانش با خانواده تماس گرفته و خبر مفقود شدن وی را به اطلاع خانواده می رساند.
با شنیدن این خبر برادرش راهی اقلیم کردستان عراق می شود و از طریق نمایندگی وزارت امور خارجه پیگیر وضعیت اکبر می شود که متاسفانه راه به جایی نمی برد و بی نتیجه به روستا برمی گردد.
بعد از مدت ها یکی از دوستان اکبر تصویری از وی با لباس مخصوص تروریست های پ.ک.ک که در سوریه گرفته شده است به دست خانواده می رساند و خانواده را در شوک فرو می برد.
فرشاد از دوستان اکبر نحوه پیوستنش به پ.ک.ک را اینگونه توضیح می دهد : ” اکبر همیشه از شرایط کار در اقلیم ابراز نارضایتی می کرد و حقوق کارگری را کفاف نمی دانست.او این نارضایتی را در هر جمعی مطرح می کرد.یک روز فردی ناشناس با اکبر تماس گرفت و پیشنهاد کار بهتر و درامد بیشتر به وی داد.ما هر ۳ باهم کار می کردیم و همیشه باهم بودیم.اکبر ابتدا پیشنهاد این فرد را قبول نکرد چرا که می گفت ما ۳ نفر هستیم و تنها نمی آیم. به احتمال زیاد این فرد انقدر اکبر را وسوسه کرده بود که یک شب او از خابگاه خارج شد و دیگر برنگشت تا اینکه یک روز بعد از مدت ها تصویری از خودش برای من ارسال کرد و ما فهمیدیم که اکبر به گروه تروریستی پ.ک.ک پیوسته است.”
آنچه که از زبان خانواده و دوست اکبر اسماعیل نژاد شنیدیم، متاسفانه سرنوشت مشترک سایر عناصر ایرانی ملحق شده به پ.ک.ک و پژاک می باشد که قربانی مرزنشینی، بیکاری، محرومیت و مهمتر از همه وضعیت نابه سامان اقلیم کردستان عراق می باشند که مامن امنی برای گروهک های تروریستی به ویژه پ.ک.ک و پژاک بوده که به راحتی جوانان ایرانی را قربانی جنگ بیهوده یک گروه ترکیه ای و ارتش ترکیه می نمایند.