بعد از اعلام خبر کشته شدن جعفر پورنگ از اعضای سابق گروه تروریستی پ.ک.ک، مصاحبه ای با آقای محمود پورنگ پدر جعفر ترتیب داده ایم که به شرح ذیل می باشد.
ابتدا خودتان را معرفی کنید و نسبتتان با جعفر را بفرمایید؟
محمود پورنگ هستم.متولد سلماس و ساکن ارومیه.پدر جعفر پورنگ هستم که در تاریخ ۹۳/۳/۳ به عضویت گروه تروریستی پ.ک.ک درآمد.
دارای دو فرزند دختر و دو فرزند پسر هستم.در شهر ارومیه ساکن هستم و به شغل کارگری مشغولم.
بعد از سال ها بی خبری از پسرم هفته گدشته فهمیدم که در صفوف گروه تروریستی پ.ک.ک در شمال سوریه کشته شده است.
بیوگرافی مختصری از پسرتان جعفر را بگویید.
جعفر در سال ۱۳۷۷ در سلماس به دنیا آمده بود.تا کلاس دوم ابتدایی درس خواند و بعد از آن ترک تحصیل کرد.به دلیل مشکلات مالی به همراه من مشغول کارگری شد.
جعفر پسر سربه زیر و ساکتی بود و همیشه کمک حال خانواده بود.
نحوه عضویت و ملحق شدن جعفر به پ.ک.ک را شرح دهید.
هنگامی که جعفر به پ.ک.ک ملحق شد قسم می خورم تا آن موقع در خانه و اطراف ما کسی از پ.ک.ک حرفی به زبان نیاورده بود.تا آنجا که حتی من فکرمیکردم جعفر اصلا اسم پ.ک.ک هم به گوشش نخورده بود.
آن موقع جعفر ۱۴ سال داشت یعنی در واقع کودکی بیش نبود.درست است با من کار میکرد اما همچنان در حال و هوای کودکی و بازی های بچه گانه بود.
یک روز که باهم سرکار رفته بودیم حوالی ساعت پنج عصر بود که کمی زودتر از من اجازه گرفت و گفت می خواهم همراه دوستانم به پارک برویم.
من به خانه برگشتم.تا اونوقت جعفر هرگز تا وقتی هوا تاریک نشده بود به خانواده برمیگشت اما اونروز تا نصف شب جعفر به خانه برنگشت.سراسیمه و نگران به کلانتری محل مراجعه کردم و خبر مفقود شدن جعفر را به پلیس اطلاع دادم.مدتی گذشت از جعفر خبری نشد.
تا اینکه بعد از چندماه فردی ناشناس با ما تماس گرفت و گفت که از طرف گروه پ.ک.ک تماس می گیرد و جعفر به پ.ک.ک ملحق شده است و در آنجاست.
واکنش شما بعد از شنیدن خبر ملحق شدن جعفر به پ.ک.ک چه بود؟
بعد از شنیدن خبر پیوستن جعفر به پ.ک.ک شوکه شده بودیم.مادرش به مدت چندین روز از شدت ناراحتی در بیمارستان بستری بود.
من بلافاصله موضوع را با نیروهای نظامی و امنیتی در جریان گذاشتم.اما متاسفانه به نتیجه ای نرسیدیم.
از آن روز به بعد من به بهانه کار به شمال عراق رفتم و کار هر روزم شده بود به دنبال جعفر رفتن.در شمال عراق به جاهایی که احتمال می دادم از جعفر خبری باشد رفتم.
حتی در پنجوین به گروهی برخورد کردم که گفتند از اعضای پ.ک.ک هستند.از آن ها جویای حال جعفر شدم گفتند جعفر به سوریه فرستاده شده است و من را با ضرب و شتم از آنجا دور کردند.
آیا در این سال ها با جعفر تماسی داشتید؟
هرگز در این سال ها نتوانستیم باجعفر ارتباط پیدا کنیم.حتی با آن شماره ای که خبر پیوستن جعفر به پ.ک.ک را به ما اعلام کرد تماس گرفتیم.فردی در پاسخ به ما با فحاشی و تهدید پشیمانمون کرد.
درخواست شما از مجامع حقوق بشری برای برخورد با اقدامات گروه تروریستی پ.ک.ک خصوصا در به کارگیری کودکان و نوجوانان به عنوان کودک سرباز چیست؟
بعد از ملحق شدن جعفر به پ.ک.ک چون ما با این گروه تروریستی و اقدامات وحشیانه اش آشنا شدیم فهمیدم که بیشترین تعداد اعضای این گروه را کودکان و نوجوانان که با فریب یا ربایش به عضویت درآمده اند تشکیل می دهند و این گروه به شدت از کمبود شدید نیرو رنج می برد، در صورتی که مجامع حقوق بشری تدابیری بیندیشند که مانع عضو گیری سران این گروه از بین کودکان و نوجوانان شوند،تردیدی ندارم که در زمانی اندک عمر پ.ک.ک و سایر نهادهای اقماری آن به ویژه پژاک به اتمام می رسد.
پیام شما و همسرتان و خواهران و برادر جعفر به سران پ.ک.ک چیست؟
از تاریخ ۹۳/۳/۳ که جعفر از ما جدا شده و به پ.ک.ک ملحق شده است،انزجار و نفرت قلبی مان نسبت به این گروه و سرانش صدچندان شده است.
با خانواده ام عهد بسته ام که با آگاه کردن جوانان کرد و خانواده هایشان نسبت به جنایت های پ.ک.ک و اقدامات وحشیانه اش و ماهیت کردستیز آن هرچه زودتر مردم کرد از شر پ.ک.ک و سایر گروه های معاند کردی خلاص شوند.
سران پ.ک.ک افراد دروغگویی بیش نیستند.آن ها حتی به ما در مورد محل کشته شدن جعفر هم دروغ گفتند.
آن ها را جعفر به سوریه فرستاده بودند و جعفر در آنجا کشته شده است.در حالی که در رسانه هایشان می گویند جعفر در خاکورک کشته شده است.
فکر می‌کنید راه ریشه‌کن کردن این گروه‌ها چیست؟
من عاجزانه از تمام خانواده های کرد و فرزندانشان می خواهم به هیچ وجه فریب تبلیغات و وعده های دروغین پ.ک.ک و پژاک را نخورند.
پ.ک.ک تمام اعضایش را از میان افراد بی سواد انتخاب میکند.با تحصیل و کسب شناخت و آگاهی نسبت به این گروه های تروریستی به ماهیت آن ها پی برده و هرگز فریب آن ها را نخورند.
