حزب عدالت و توسعه در حالی وارد انتخابات پارلمانی ترکیه میشود که علاوه بر دست و پنجه نرم کردن با پ.ک.ک همچنان بر مواضع خود در سوریه پافشاری میکند و از سوی دیگر نمیخواهد تا پای مصر به مذاکرات چند جانبه سوریه باز شود.+
انجمن بی تاوان آذربایجان غربی به نقل از ایلنا،بیست و پنجمین انتخابات پارلمانی ترکیه در حالی برگزار میشود که حزب عدالت و توسعه در آمارها و نظرسنجیها تا حدود زیادی از رقبای خود جلوتر است. بیشک رجب طیب اردوغان که به عنوان سکاندار حزب آکپارتی در صدد تغییر ساختار پارلمانی به ریاستجمهوری است، بیشترین نگاهها را معطوف حزب خود و مواضع آن در قبال سایر احزاب کرده است. همچنین مساله پ.ک.ک، انفجارهای اخیر سوروچ و آنکارا، پرونده سوریه به علاوه برخورد دولت حاکم بر آنکارا با موضوع پناهجویان از مواردی خواهد بود که بر فضای سیاسی و انتخابات پارلمانی ترکیه تاثیر خواهد گذاشت.
از این رو گروه بین الملل خبرگزاری کار ایران (ایلنا) در نشستی که با حضور «فیروز دولت آبادی»؛ سفیر پیشین ایران در ترکیه و «محمدعلی دستمالی» تحلیلگر مسائل ترکیه برگزار کرد، به بررسی و تحلیل اوضاع داخلی و همچنین سیاست خارجی این کشور و تاثیر آن بر انتخابات پارلمانی پرداخت که مشروح این گفتوگو در ادامه از نظر خواهد گذشت.
ایلنا: باتوجه به اینکه فردا مجدداً انتخابات پارلمانی در ترکیه برگزار خواهد شد و با توجه به جابهجایی متغیرها و فراز و فرودهایی که در ماهها و هفتههای اخیر در ابعاد داخلی و خارجی ترکیه شاهد بودیم، وضعیت فعلی ترکیه را چگونه ارزیابی میکنید؟
دولت آبادی: وضعیت فعلی در ترکیه، وضعیت شکننده و حساسی است. به گونهای که حزب عدالت و توسعه درگیر مسائل سیاسی و اقتصادی داخلی است. در بعد داخلی در حوزه امنیتی در گیریهایی که با پ.ک.ک شروع شده و به مناطق داخلی ترکیه کشیده شده از یک طرف، تظاهرات و جریانات سیاسی که مخالف سیاستهای اردوغان در سوریه و مسائل کردها هستند به همراه سقوط ارزش لیر ترکیه در ماههای اخیر و نگرانی از وضعیت آینده که آیا دولت یکپارچهای بر سر کار خواهد آمد یا خیر، از سوی دیگر، در مجموع شرایط نامتعادلی را در ترکیه ایجاد کرده است.
در حوزه بینالمللی هم سیاست ترکیه نتوانسته حمایتهای جدی برای فعالیتهایش در سوریه و همچنین جریانهای تروریستی و عربستان به ارمغان بیاورد. علاوه بر این سیاستها باید گفت که حمایتهای مالی، لجستیکی و نظامی پس از پنج سال با شکست روبهرو شده و تروریستها در حال بازگشت به خانه اول خود هستند. لذا شرایط فعلی را نمیتوان یک شرایط مناسب و متعادل برای ترکیه ارزیابی کرد.
دستمالی: باید گفت که حزب عدالت و توسعه در طول ۱۳- ۱۴ سال فعالیت خود هیچگاه تا به این حد در شرایط سخت و دشواری قرار نگرفته است.حتی در سالیانی که دستگاه قضایی ترکیه در اختیار لائیکها و قضات پان ترکیسم بود و احتمال این داده میشد که پرونده حزب عدالت و توسعه مانند حزب اربکان در هم پیچیده شود و حزبشان به تعطیلی کشیده شود، به اندازه حالت کنونی در تنگنا نبودند.
حزب عدالت و توسعه از منظر محبوبیت سیاسی و اجتماعی در میان هواداران خودش مشکل خاصی ندارد اما مخالفت احزاب دیگر و هواداران آنها به نقطه نگران کنندهای رسیده است و نه تنها در چارچوب احزاب سیاسی قدرتمند ترکیه بلکه در درون جامعه ترکیه هم یک قطببندی خطرناک و جدی را شاهد هستیم.
به نظر میرسد در حالت فعلی یکی از مشکلات اصلی در ترکیه، تداوم جنگ با پ.ک.ک است. طولانیترین دور مذاکرات صلح از اواخر سال ۲۰۱۳ شروع شد و در آن مدت گامهایی خوبی هم به نفع کردها و هم به نفع عدالت و توسعه برداشته شد. اما شواهد نشان میدهد که رویکرد حزب عدالت و توسعه به مساله صلح و توافق با کردها یک رویکرد منفعتطلبانه و عمل گرایانه بود و در مقابل هم این انتقاد به کردها و حزب پ. ک. ک وارد است که چرا در شرایطی که امتیازات فراوانی را به دست آوردند و حزب دموکراتیک خلقها به عنوان مهمترین نهاد اقماری رسمی پ. ک. ک توانسته چیزی در حدود ۸۰ کرسی را در انتخابات به دست بیاورد، هنوز پ. ک. ک نتوانسته قدرت را به دست نمایندگان منتخب مردم بسپارد؟
تا جایی که شاهد موج جدیدی از درگیریها در این بین بودیم و نکتهای که حائز اهمیت است واکنش بسیار تند ترکیه و خصوصاً نیروی هوایی این کشور به پ.ک.ک بود. در یکی از این عملیاتها که چند هفته گذشته اتفاق افتاده بود، در مدت حدود یک ساعت، ۵۷ فروند جنگنده ترک به سمت اقلیم کردستان عراق رفته و مواضع پ.ک.ک را بمباران کردند که در تاریخ رزمی نیروی هوایی ترکیه چنین رقمی از حضور جنگندهها سابقه نداشته است. لذا باید گفت این فضایی که در ترکیه وجود دارد یک فضای خوب و مطلوب ارزیابی نمیشود و حتی روی اقتصاد این کشور هم تاثیر گذاشته است اما تاثیری نیست که اقتصاد این کشور را به بنبست کشانده باشد.
در راستای این موضوعات، تاثیراتی هم بر روی محور اجتماعی این کشور شاهد هستیم. به گونهای که کسی باور نمیکرد که در شهر توکیو با چنین جمعیتی، ترکها و کردها مقابل سفارت ترکیه به جان هم بیافتند و بحرانی را در پایتخت ژاپن که یکی از آرامترین پایتختهای دنیا به حساب میآید به وجود بیاورند. تا جایی که هواداران پ.ک.ک و طرفداران داوود اوغلو در توکیو به جان یکدیگر افتادند و مشابه آن در آلمان و سوئد هم اتفاق افتاد و این نشان می دهد که این موج از قطببندیهای سیاسی و اجتماعی میتواند آینده ترکیه را با خطر مواجه کند. بنابراین باید گفت انتخاباتی که فردا برگزار خواهد شد تا جایی تکلیف این موضوع را روشن خواهد کرد. البته نباید از پیامدهای بعد از انتخابات غافل شد اما به هر حال این انتخابات به منزله مرحله فینال و تعیین کننده برای تمامی احزاب خواهد بود.
ایلنا: در انتخابات گذشته حزب عدالت و توسعه نتوانسته است دو سوم آراء لازم را کسب کند. در امتداد این موضوع ما شاهد این بودیم که اردوغان بر تغییر نظام و ساختار سیاسی از پارلمانی به ریاست جمهوری اصرار داشت و تا کنون هم موضعش را تغییر نداده است. به نظر شما دلیل ناکامی آکپارتی چه بوده است و آیا تشکیل دولت چند حزبی پس از انتخابات متصور است یا خیر؟
دولتآبادی: به نظرم دلیل شکست اردوغان در دور قبل، تصمیمها و سیاستهای دولت در قبال سوریه بوده و باعث شده که روند توسعه اقتصادی ترکیه متوقف شود و همچنین موجب شده تا بحران بسیار عمیقی جامعه ترکیه را فرا بگیرد. همچنین آلودگیهایی که در جریانات متعصب مذهبی ترکیه با داعش به وجود آمده که بمبگذاریهای اخیر هم در همین راستا ارزیابی میشود، باعث شده تا حزب عدالت و توسعه در انتخابات گذشته ناکام بماند.
در این دوره هم احتمال پیروزی این حزب خیلی زیاد نخواهد بود.گرچه قرائن اولیه نشان میدهد که تا ۴۴ درصد از آرا به عدالت و توسعه تعلق دارد، اما طی روز و حتی ساعات آینده این آرا میتواند به جناح یا حزب دیگری انتقال داده شود و اگر کوچکترین اشتباهی کند مجدداً به شرایط قبل باز میگردد. در اینجاست که دولت مجبور است برای تشکیل کابینه امتیازاتی را به احزاب مخالف خود ارائه کند یا اینکه باز هم به سمت انتخابات زودرس بعدی برود که هر دو حالت وضعیت خوبی را برای حزب اردوغان به وجود نخواهد آورد و حتی شرایطشان از حالت فعلی هم بدتر خواهد شد.
ایلنا: اگر قرار بر تشکیل دولت ائتلافی باشد؛ حزب عدالت و توسعه میل دارد تا با کدامیک از احزاب در تشکیل دولت ائتلافی وارد مذاکره و تشکیل دولت شود؟
دولتآبادی: گمانهزنی این موضوع در حالت فعلی بسیار سخت و حتی غیر ممکن است. چراکه احزاب مخالف در دور قبل حاضر به ائتلاف نشدند یا شرایطی داشتند که حزب عدالت و توسعه ترجیح داد که به سمت انتخابات زودرس روی بیاورد. اما در این دور از انتخابات شرایط تا حدودی متفاوت است و احتمال اینکه حزب عدالت و توسعه با جریان ملی گرا (M.H.P ) ائتلاف کند، بسیار زیاد است.
دستمالی: دو پیشبینی در این بحث وجود دارد. اول اینکه به احتمال قوی حزب عدالت و توسعه با یک رای ناپلئونی میتواند برنده انتخابات شود. تا جایی که در انتخابات پیشین عدالت و توسعه تنها به ۱۸ کرسی نیاز داشت تا دولت را تشکیل دهد. لذا باتوجه به ابتکار عملی که اردوغان و داوود اوغلو به خرج دادند و چهرههایی مانند علی بابا جان و بشیر اَتالای را به صحنه آوردند، این چهرهها میتوانند تا حدودی زیادی این خلاء را بر طرف کنند. نکته دیگر اینکه نقطه اطمینان دیگری به نام حزب سعادت به رهبری پروفسور کمال آک که از شالگردان قدیم اربکان به حساب میآید هم در این بین وجود دارد که میتواند در صورت نیاز سه الی چهار کرسی را برای داوود اوغلو تامین کند.
نکته دیگر اینکه حملات برخاسته از حزب عدالت و توسعه در مقابل پ.ک.ک باعث شده تا رضایت نسبی در ملیگرایان ترک به وجود آید که تا ممکن است لغزشهایی در آراء طرفداران حزب حرکت ملیگرای ترکیه به رهبری دولت باغچلی اتفاق بیافتد و این آراء به سمت حزب عدالت و توسعه سرازیر شود. لذا در این صورت احتمال اینکه عدالت و توسعه با ۲۷۷ یا ۲۷۸ رای بتواند دولت را تشکیل دهد؛ بسیار بالا میرود.
اما در حالت دوم اگر فرض را بر این بگیریم که حزب عدالت و توسعه از دوره قبل هم کمتر رای بیاورد، تنها حزبی که چراغ سبز نشان داده و به نظر میآید با داوود اوغلو ائتلاف کند، حزب حرکت ملی به رهبری دولت باغچلی است. باید توجه کرد سهمی که کمال قلیچدار اوغلو، رهبر حزب جمهوریخواه خلق برای ائتلاف از داوود اوغلو درخواست کرده بود به قدری سهم بالایی بود که عملاً هویت حزب عدالت و توسعه را به زیر سوال میبرد.
دولت باغچلی، رهبر حزب حرکت ملی سه شرط را برای ائتلاف ارائه کرد. اول اینکه اردوغان مانند روسای جمهوری پیشین به داخل قلمرو اختیارات خود بازگردد و در سیایت روزمره و سیاست اجرایی کشور دخالت نکند. دوم اینکه پرونده مذاکرات صلح با پ.ک.ک به عنوان یک پرونده خیانت ملی متوقف شود و سوم هم دادرسی درباره پرونده وزرایی که محکوم به فساد هستند، با قاطعیت ادامه پیدا کند و به زندان بروند. بنابراین باید گفت حداقل مسکوت کردن پرونده صلح با پ.ک.ک میتواند در دستور کار داوود اوغلو قرار بگیرد و از این جهت باید بگوییم اگر حزب عدالت و توسعه شکست بخورد، احتمال ائتلاف آن با حزب حرکت ملی بسیار زیاد خواهد بود.
به هر حال باید این نکته را مد نظر داشت داست که اگر دولت ائتلافی شود یا اینکه به صورت مستقل تشکیل شود، باز هم شرایط به ضرر کردها خواهد بود. خصوصاً اگر ائتلافی با حزب حرکت ملی صورت بگیرد، این موضوع تشدید خواهد شد و گفتوگو با پ.ک.ک و دیدار با اوجالان و همچنین رفع موانع فعالیت سیاسی حزب دموکراتیک خلقها به رهبری صلاح الدین دمیر تاش کاملاً متوقف خواهد شد و در پارلمان ترکیه شاهد درگیری بسیار سخت میان احزاب خواهیم بود.
ایلنا: در انتخابات هفتم ژوئن برخی اخبار حاکی از آن بود که صلاح الدین دمیرتاش ادعایی مبنی بر اینکه برنده نهایی انتخابات بوده است مطرح کرده. آیا چنین ادعایی صحت دارد؟ دلیل اظهارات دمیرتاش چه بوده است؟
دولتآبادی: این اظهارات به نظر تا حدود زیادی غیر منطقی است.دلیلش هم کاملاً روشن است. ساختار انتخابات در ترکیه به گونهای است که امکان تقلب در آن وجود ندارد و تحت نظارت اتحادیه اروپا برگزار می شود و مکانیزمهای پیشرفتهای بر آن حاکم است که این اظهارات دمیرتاش را غیر منطقی و مردود جلوه میدهد.
ایلنا: در روزهای اخیر آقای داوود اوغلو نخست وزیر ترکیه و هم حزبیهای ایشان اظهار کردهاند که به هر صورتی که باشد با کردها و کلاً بحث اقلیم کردی مقابله خواهند کرد که نمونههایی از آن را در اخبار روزهای گذشته شاهد بودیم. در خلال آن هم به خصوص در ماههای گذشته بحث به زمین گذاشتن سلاح پ.ک.ک از سوی حزب عدالت و توسعه مطرح بوده است.آیا ادامه حملات به کردها و حتی پ.ک.ک میتواند تاثیری بر جایگاه حزب اردوغان در انتخابات پالمانی داشته باشد؟
دولت آبادی: اینکه حزب عدالت و توسعه با قاطعیت سخن از زدن پ.ک.ک به میان میآورد به این دلیل است که آنها فکر میکنند تودههای غیرکرد از آک پارتی حمایت میکنند و برآوردشان بر این مبنا است که تنها ۱۱ درصد و شاید هم رقم کمتری از این مقدار متعلق به کردها خواهد بود. نتیجتاً این درصد از آراء اگر هم با حزب اردوغان هم سو نباشند، خیلی مشکلی ایجاد نخواهد کرد و اگر هم موضع رادیکالی برای کردها بگیرند در مقابل تودههای غیر کرد میتوانند آرای آنها را به دست بگیرند. هم زمان با این بحث، موضوع کنار گذاشتن سلاح توسط پ.ک.ک را هم مطرح کردهاند تا جریانات محافظهکار و رفورمیست را هم بتوانند در کنار خود داشته باشند. لذا باید گفت که این موضوع یک مساله هوشمندانهای است که میتواند احتمال برد اردوغان را افزایش دهد.
ایلنا: قبل از اینکه مذاکرات سوریه شروع شود مقامهای آنکارا به خصوص داوود اوغلو موضع نسبتاً تندی درباره مصر اتخاذ کرده بودند و اعلام کردند که مصر نباید در این مذاکرات حضور داشته باشد. به نظر شما متمایل شدن مصر به سمت سوریه و فاصله گرفتن آن از عربستان و ترکیه بر چه پایهای استوار است؟
دولت آبادی: باید گفت مصر بزرگترین فاکتور شکست ترکیه در معادلات عربی – ترکی است. فاصله گرفتن آنها از عربستان، همراهی آنها با ایران و مقابله آنها با جریانات تروریستی مانند داعش، نشان میدهد که مصر علاوه بر اینکه از اخوان المسلمین فاصله گرفت اما این موضوع باعث نزدیکی آنها به جریانهای سنتی عربستان نخواهد بود. شاید مصریها توانسته باشند با پول عربستان جریانات اخوانی را زمین بزنند اما در عمل حاضر نشدند به سمت سعودیها گرایش پیدا کنند. از همین رو باید گفت که با سیاستهای عربستان مخالف هستند و در حال حاضر مقداری به سمت ایران گرایش دارند.
باید توجه داشت که اساساً دولت ترکیه یک دولت اخوانی است و شکستش در مصر یک شکست بسیار سنگینی بوده است. به طوری که آنها سرمایهگذاری های زیادی را در خصوص اخوان در مصر و سوریه صورت دادهاند که شکست خوردهاند. در خصوص ایران هم باید گفت که دولت ترکیه پنج سال مسیر جدایی از ایران را طی کرده که باعث شده تا به ترکیه ضرباتی وارد شود و حتی تروریسم تا داخل خاک ترکیه نفوذ کند و حتی بخش عمدهای از جامعه سنتی این کشور آلوده به داعش شده است و به راحتی نمیتوانند از این موضوع خلاصی پیدا کنند. لذا تنها کشوری که میتواند ترکیه را از باتلاق سوریه بیرون بیاورد، ایران است و همین موضوع میتواند سیاست ترکیه در قبال منطقه را بهبود ببخشد.
ایلنا: در ماههای گذشته شاهد دو انفجار تروریستی در شهر سوروچ و آنکارا بودیم. آیا میتوان تاثیر این انفجارهای تروریستی را در انتخابات پارلمانی ترکیه نافذ دانست؟
دستمالی: بدون شک و با توجه به دادههایی که دراختیار است عاملین و مسببین این دو انفجار اعضای گروهک تروریستی داعش بودند. در همان روزهای اول حزب دموکراتیک خلقها که انفجارها در میان اعضاء این حزب رخ داده بود حزب عدالت و توسعه را متهم اصلی این حوادث خواندند و قاطعانه بر آن پافشاری کردند. اما در بررسی ها مشخص شد که عامل انفجار سوروچ یک جوان کرد آدیامانی بوده و برادر همین جوان کرد هم در آنکارا دست به تدارک و عملیاتی کردن انفجار دوم میزند و بدین ترتیب به این نتیجه میرسیم که در خط مرزی ترکیه و سوریه و به ویژه در برخی از شهرهای کردنشین و حتی ترک نشین آن ناحیه، دسته قابل توجهی از جوانان کرد و ترک به داعش جذب شدهاند که این خطر بسیار جدی قلمداد میشود و علاوه بر کردها حزب عدالت و توسعه را هم تهدید میکند.
دلیلش هم این است که حزب عدالت و توسعه از اقدامهای داعش و ترددهای مرزی چشمپوشی کرد.نباید فراموش کرد که در طول مرز ۹۰۰ کیلومتری ترکیه و سوریه یک تهدید بسیار بزرگی علیه ترکیه وجود دارد و اگر ما هم در مرز خود چنین تهدید امنیتی داشتیم به صورت قاطعانه نمیتوانستیم داعش را هدف قرار دهیم و ریسک این مساله را بالا میبرد.
معتقدم که دو انفجار مذکور حاوی دو پیام بودند.پیام اول برای کردها این بود که به تمامی پیروزیهایی که شما در شمال سوریه به دست آوردید و سه منطقه اَفرین، کوبانی و جزیره را به زیر نظر خود درآوردید به زودی پاسخ داده خواهد شد. پیام دوم هم برای ترکیه این بود که من فعلاً در جمع کردها دست به عملیات خواهم زد تا به تو (دولت ترکیه) اعلام کنم که در همه استانهای ترکیه میتوانم اجرای عملیات کنم.
شک نداشته باشید که اگر داعش این انفجارات را در قونیه یا استانبول و یا در جمع ترکها و طرفداران حزب عدالت و توسعه صورت میداد، نیروی هوایی ترکیه در لحظه به این عملیاتها پاسخ میداد و داعش را در مرز سوریه نابود میکرد. اما با توجه به اینکه حساسیت جدی نسبت به کردها در ترکیه وجود ندارد و از منظر آنکارا همه آنها تروریست به حساب میآیند، به آین موضوع پاسخی داده نشد.
از منظر دیگر باید به این نکته توجه داشت که این دو انفجار بیش از آن که روی سیاست یا انتخابات ترکیه تاثیر بگذارد، روی محور اجتماعی این کشور تاثیر گذار بوده است. شهر کوچک آدیامان به عنوان یک شهر کردنشین در مرز ترکیه و سوریه تا به این لحظه ۴۰۰ نفر از جوانان آن به داعش پیوستهاند. روزنامههای ترکیه نوشته بودند که یک قهوهخانه کوچک در این مرز قرار دارد که تمام افراد تحت تعقیب و افرادی که از سوی داعش گزینش و جذب شدهاند در آنجا عبور و مرور میکردهاند و از همانجاست که اهمالکاری سرویس اطلاعایت ترکیه (میت) نمایان میشود.
لذا اگر ترکیه بخواهد بر این تهدید فائق آید باید با جمهوری اسلامی ایران همکاری و هماهنگی داشته باشد. کما اینکه یکی از پیروزیهای ارزشمند دوران سفارت دولتآبادی در ترکیه، امضای پیماننامه امنیتی ایران و ترکیه بود و در چارچوب همان پیماننامه تهران و آنکارا میتوانند اقدامها و همکاری خوبی را با یکدیگر و در مقابل با داعش داشته باشند. اما در ابعاد مرزی و داخلی آنکارا ناچار است برای مبارزه با داعش با کردها همکاری کند. چراکه در عراق و سوریه مهمترین سپری که در مقابل داعش وجود دارد، کردها هستند و اگر آنکارا تصور کند که ضربات داعش بر کردها به نفع ترکیه خواهد بود، باید گفت این محاسبات کاملاً غلط است.لذا نباید این موضوعات را تنها بر روی انتخابات بررسی کنیم به گونهای که این تحلیلها کوتاهمدت خواهد بود و باید منتظر باشیم تا ببینیم تصمیمگیری ترکیه در مقابله با داعش چه خواهد بود.
ایلنا: پس از ورود روسیه به سوریه نظارهگر رفتار معتدلتری از ترکها در پرونده سوریه و حتی در خصوص شخص بشار اسد بودیم. آیا ممکن است ترکیه و خصوصاً حزب اردوغان از این اعتدال و ملایمت در مقابل سوریه بخواهد در جهت کسب آراء در انتخابات به نفع خود بهره ببرد؟
دولت آبادی: به نظرم این سیاست ترکیه، سیاست فاصله گرفتن از گذشته است و تنها به انتخابات هم مربوط نمیشود و حتی اگر برنده انتخابات هم بشود با ز هم تغییری در سیاست آنها صورت نمیگیرد.اما در مقابل اگر نگاهی به جایگاه بشار اسد بیاندازیم میبینیم که در طول پنج سالی که عدالت و توسعه در ترکیه علیه سوریه فعالیت داشت، جایگاه سیاسی اسد تا حدود زیادی تثبیت شد و تقریباً از خطر اینکه گروههای تروریستی بخواهند سرنگونش کنند فرار کرده است و حتی امکان دارد از بابت تسلط بر سوریه در هفتههای آینده شاهد اتفاقات تازهای باشیم. به این جهت باید گفت ترکیه درک کرده است که مواضع آمریکاییها و اروپاییها و حتی ایرانیها در قبال سوریه تغییری نخواهد کرد و ترکیه در این بین خود را تنها میبیند و درصدد است تا به اصالت گذشته خود برگردد.حتی درخواست و میل داوود اوغلو برای همکاری با ایران نشات گرفته از همین چرخش سیاسی خواهد بود و آنها را به سمت همکاری با ایران ترغیب میکند
دستمالی: اولاً باید بگویم که با این تحلیل که در داخل کشور ارائه شده و میگوید ترکیه در سوریه شکست خورده است، مخالف هستم. چراکه ترکیه همچنان در سوریه در حال سرمایهگذاری است و اساساً ترکیه برای رسیدن به الگوی قدرت منطقهای نیاز دارد تا در سوریه نفوذ داشته باشد. در همین راستا ما شاهد این هستیم که اردوغان همچنان لجوجانه بر مواضع خود در قبال آموزش معارضان سوری پافشاری میکند چونکه هزینههای سنگینی برای این موضوع دادهاند و حتی این پرونده به یک موضوع ناموسی برای حزب عدالت و توسعه تبدیل شده است و نمیتوانند با این موضوع کنار بیایند. کسی نمیتواند این موضوع را انکار کند که حضور و روش کار ایران در سوریه ترکیه را حریص نکرده است و ترکیه به دنبال این است که یا از جمهوری اسلامی ایران پیشی بگیرد و یا اینکه هم طراز با ما از سوریه برداشت کند.
از این جهت بحث و مهلت شش ماههای که از سوی ترکیه به اسد داده شده است با آغاز فصل سرما و کم شدن و محدود شدن دید جنگندهها همراه خواهد بود و به نظرم اردوغان در طول این شش ماه با آمریکا مذاکراتی را خواهد داشت تا بتواند در پایان این شش ماه از فصل سال و خصوصاً در ابتدای سال آینده حمله جدی را بر علیه سوریه تدارک ببیند تا بتوانند مخالفان سوری را به جایگاهی برسانند تا اگر قدرت را در دست نمیگیرند، بتوانند سهم جدی از قدرت در دست داشته باشند.
ایلنا: موضوع تشکیل اقلیم کردی در شمال سوریه یکی از مباحثی است که طی هفته گذشته بازتاب بسیار زیادی در رسانهها و مجامع بین المللی داشته است. عده ای بر این باورند که این سناریو از سوی ترکیه طراحی شده و دستهای دیگر این اظهارات را کاملاً مردود میدانند. با توجه به دادههای موجود چه تحلیلی را میتوان در این خصوص ارائه کرد؟
دستمالی: کسی که شناخت اندکی از جغرافیای سوریه و کردهای این منطقه داشته باشد به راحتی میتواند بفهمد چنین تحلیلی که گفته میشود این موضوع سناریوی طراحی شده از سمت ترکیه است کاملاً مردود و مخدوش است. به نحوی که در حالت فعلی و با خوشبینانهترین شرایط در سه منطقه کردنشین جزیره، افرین و کوبانی به علاوه کردهای دمشق و حلب مجموعاً بیش از دو میلیون و ۵۰۰ هزار نفر کرد نداریم و به این معنی است که ظرفیت این منطقه خیلی کوچکتر از این است که ترکها بخواهند کردهای ترکیه را مجبور به کوچ کردن به این مناطق کنند.
نکته دیگر این است که این سه منطقه از هم گسسته هستند. به عنوان مثال قامشلی که مرکز جزیره در استان حسکه است، به ترکیه و اقلیم کردستان عراق چسبیده است و پس از آنکه تل ابیض و چند شهر کوچک دیگر را رد میکنید به کوبانی میرسید و پس از آن چندین شهر وجود دارد که جمعیت ترکمن و عرب در آنجا ساکن هستند و پس از آن به افرین میرسید. لذا امکان اینکه این سه نقطه را به یکدیگر متصل کرده و یک اقلیم کردی جدیدی تاسیس شود منتفی است.
در این منطقه کوچک؛ بیش از ۱۶ حزب کردی فعالیت میکنند و موضوع مهم این است که در این مناطق پ.ک.ک قدرت را در دست دارد و نگرانی اردوغان هم از بابت این مساله است. در اینجا باید بگویم که ترکیه از قدرت گرفتن کردها نگران نیست، بلکه از قدرت گرفتن پ.ک.ک نگران است که این موضوع با یکدیگر متفاوت است.یعنی اگر در این سه منطقه احزاب وابسته به مسعود بارزانی قدرت را در دست داشتند، اردوغان نه تنها ناراحت نمیشد بلکه خیلی هم ابراز خوشحالی میکرد. کما اینکه در حالت فعلی هم روابط اردوغان و بارزانی از حیث نفتی و سیاسی بسیار جدی و نزدیک است. تا جایی که ترکیه از بازار اقلیم کردستان سالانه هشت میلیارد دلار برداشت میکند.
از این رو باید بگوییم که ترکها با کردهای مورد نظر خودشان رابطه خوبی دارند و اساساً اختلاف پ.ک.ک با ترکها یک اختلاف ایدئولوژیک است و باید دانست که مساله شمال سوریه یکی از مسائل جدی پیش روی حزب عدالت و توسعه خواهد بود و بر مسائل مذاکرات صلح، کردهای پ.ک.ک و کیفیت روابط اردوغان با بارزانی تاثیر خواهد گذاشت. چراکه اردوغان میخواهد به هر نحوی که شده سهم بیشتری به احزاب کردی سوری وابسته به بارزانی در ائتلاف ملی مخالفان سوریه مقیم استانبول بدهد تا در آینده در سه منطقه مذکور امکان نفوذ بیشتری داشته باشد.
ایلنا: توافقنامهای در روزهای اخیر میان ترکیه و آلمان منعقد شده است که از آن به عنوان «توافق کثیف« نام برده میشود و محتوای آن در خصوص مهاجرانی است که از سوریه به اروپا روانه شدهاند. از این رو شاهد این بودیم که سیاستهای ترکیه مقداری در خصوص پناهجویان تغییر پیدا کرده است. با این تفاسیر، آیا حزب عدالت و توسعه در صدد جلب رضایت افکار عمومی کشورش در انتخابات از این طریق است یا نمیتوان چنین سناریویی را متصور دانست؟
دولتآبادی: در اینکه انتقال جریان مهاجران به اروپا و یونان و حتی آلمان، با کمک ترکیه صورت گرفته است تردیدی نخواهد بود. جامعه ترکیه توانایی جذب این مقدار از جمعیت را ندارد. مضاف بر اینکه باید در نظر داشت تمامی این مهاجران کردها نیستند و حتی درون آنها ترکمن و عرب و ملیتهای دیگر هم وجود دارد و جذب آنها در جامعه ترکیه با وضعیت اقتصادی فعلی غیر ممکن است. لذا هدایت آنها به سمت اروپا از طریق ترکیه صورت گرفته تا این موج را به سمت اروپا روانه کند.
دلیل مذاکرات مقامهای ترکیه با مرکل هم بر این اساس است که با مقاومت اروپاییها بحرانی در آنجا در حال رخ دادن است که مجدداً موج این بحران به سمت ترکیه بر میگردد و ترکها برای مقابله با موج دوم این بحران با آلمانها به مذاکره نشستهاند. فکر نمیکنم با فشارهایی که بر روی مرکل در آلمان است، بتواند کمک زیادی به ترکیه بکند.
دستمالی: ترکیه تا کنون برای آوارگان سوری شش میلیارد دلار پول خرج کرده است در حالی که در این کشور یک لیتر بنزین به قیمت شش هزار تومان فروخته میشود. اگر بخواهیم پیامدهای اجتماعی این موضوع را مد نظر قرار دهیم، باید نگاهی به شهرهای استانبول و غازی عینتاب، بارها و بارها آوارگان سوریه ماشینها را آتش زدند و درگیریهایی در آنجا رخ داد و واکنشهای اجتماعی بسیار زیادی پدید آمده است. صدها و حتی هزاران زن و کودک سوری در استانبول که قلب مراکز توریستی ترکیه محسوب میشود مشغول تکدیگری هستند و این موضوع برای ترکیه تبعات خواهد داشت.
در نتیجه خیلی طبیعی است که ترکیه دنبال چنین پروندهای و ایجاد روابط با آلمان باشد تا موج پناهندگان را از خود دور کند.اما بحث بر این است که کشورهای اروپایی مانند آلمان و فرانسه و کشورهایی که درگیر پرونده مهاجران هستند، گفتهاند که میزان پولی که قرار است هزینه این موضوع شود را به ترکیه بدهید تا مهاجران در همین کشور پوشش داده شوند و به سمت اروپا نیایند که تاکنون این اکر محقق نشده است.
باید توجه کرد که ترکیه در صدد است تا آوارگان را نه در خاک خود بلکه در منطقه حائل مستقر کند که یک هدف هوشمندانه امنیتی پشت این قضیه خوابیده است. فرض کنیم که ایران میخواهد در خاک عراق و در شرایطی که عراق با ما دشمن است یک اردوگاهی احداث کند و تمامی حمایتها و مخارج آنها را ما تامین کنیم. از همین موضوع میتوانیم اقدامهای زیادی را خصوصاً برای تامین امنیت مرز صورت دهیم. ترکیه هم به دنبال چنین مدلی است تا از این راه یک جامعه تحت الحمایه آنکارا در خاک سوریه ایجاد کند و اگر این موضوع با حمایت مجامع جهانی عملی شود یک پیروزی بزرگ نصیب ترکها خواهد شد. لذا اگر بخواهد این حجم از آوارگان را در خود جای دهد متحمل هزینههای زیادی خواهد شد.
فرجام سخن:
دولتآبادی: در تحلیلهای حوزه بین الملل، موضوعات به قدری حساس و ظریف است و تا حدی بر روی مرز قدم بر میدارد که یک اشتباه کوچک میتواند سرنوشت یک دولت و حتی کشور را تغییر دهد. سیاستمداران در این لحظات است که ارزششان مشخص میشود و سعی میکنند که تا از بروز خطا جلوگیری کرده و از فرآیند بُرد نگهداری کنند. لذا برای فردی مانند اردوغان که مقداری عصبیمزاج است و احتمال هر نوع موضعگیری که تعادل سیاسی ترکیه را به هم بزند، خیلی نمیتوان پیشبینی دقیقی را ارائه کرد. اما باید واقعیتی را در نظر گرفت که دولت آینده به هر شکل با حزب عدالت و توسعه شکل خواهد گرفت. به شکلی که یا رای اکثریت مطلق را به خود اختصاص میدهد یا اینکه زیر ۵۰ درصد آرا را کسب میکند و به ائتلاف روی میآورد و در این حالت بازهم حزب حاکم، حزب عدالت و توسعه خواهد بود.
مساله دیگر این است که عدالت و توسعه در ترکیه باشد یا نباشد برای ما خیلی نگرانکننده نیست. به گونهای که زمانی که این حزب در اکثریت مطلق قرار داشت، شرایط ما در خصوص تحریمها و حتی بحث شورای امنیت سازمان ملل بسیار سختتر از این حالتها بود و ترکیه نتوانست به شرایطی دست یابد که بتواند کاری از پیش ببرد و تعیینکننده باشد و اگر هم به موفقیتی در مسائل منطقه مانند سوریه دست پیدا میکرد، باز هم به نتیجه مطلوب و دلچسبی دست پیدا نمیکرد. بنابراین تمامی تحرکات سوریه به دور از فکر بوده است و حتی تا به این اندازه فکر نمیکردند که دچار چنین بحرانهایی شوند و از سوی دیگر هم راهی به جزء همکاری با ایران ندارد. چراکه معادلات سوریه به نحوی نیست که به نفع ترکها تمام شود. از همین رو باید گفت سالهای آینده هم شاهد حضور حزب عدالت و توسعه در ترکیه خواهیم بود.
دستمالی: فکر میکنم این روزها سختترین روزهای حیات دانشگاهی و سیاسی داوود اوغلو باشد. داوود اوغلو در حالتی سکان حزب عدالت و توسعه را در دست گرفته است که اردوغان با شیوه رهبری خودش الگویی را در ترکیه به وجود آورد که شاید این الگو را داوود اوغلو نتواند به شکل تمام و کمال اجرایی کند. به عنوان مثال فصاحت و بلاغت اردوغان و حتی تند صحبت کردن و کاریزمای وی، انتظاراتی را در جامعه و مردم ترکیه به وجود آورد که آن را در داوود اوغلو ندیدند یا کمتر مشاهده کردند.
اساساً همین عامل در شکست حزب عدالت و توسعه در انتخابات قبلی کم اثر نبود. با تمام این تفاسیر از آنجا که اکثریت در دست آنها است و در بدنه اجتماعی ترکیه هم نفوذ بالایی دارند، گفتمان عدالت و توسعه پیش خواهد رفت. ولی نباید این واقعیت را هم فراموش کرد که هیچگونه جایگزین یا رقیب جدی در ترکیه وجود ندارد که بخواهد جای حزب عدالت و توسعه را بگیرد.
برای مثال حزب جمهوری خلق به عنوان یک حزب تابع نظریات لائیستی و کمالیستی دچار انشقاق داخلی و ضعف درونی شده است و حتی در انتخابات گذشته یک درصد از آراء خود را از دست داد. حزب حرکت ملی به رهبری دولت باغچلی با اندیشههای پان ترکیسمی، اساساً پروژه و برنامهای برای هدایت و اداره ترکیه خصوصاً در زمینه اقتصاد ندارد. حزب دموکراتیک خلقها به رهبری دمیرتاش که به عنوان نهاد اقماری پ.ک.ک به حساب میآید، اساساً استقلال سیاسی و هویت مستقل ندارد که بخواهد برای ترکیه کاری کند. در نتیجه زمانی که این چهار حزب را با یکدیگر مقایسه میکنیم، میبینیم گفتمان پیروز و گفتمانی که شانس برنده شدن در انتخابات را داشته باشد اساساً حزب عدالت و توسعه است.