۲۹ آذر ۱۴۰۳

«گوندی» ‌های پژاک

  • ۲۴ خرداد ۱۴۰۱
  • ۱۷۴ بازدید
  • ۰

انجمن بی تاوان : یکی از موضوعاتی که بطور مستمر اعضای ایرانی در پژاک و پ‌ک‌ک را عذاب می‌دهد، رفتار ناشایست سرکردگان پ‌ک‌ک با آنهاست. از دید سرکردگان پ‌ک‌ک و پژاک، اعضای ایرانی گروهی بچه‌اند که هیچ درکی از سیاست و دنیای واقعی ندارند و هنوز با نوشته‌های داخل کتاب‌ها زندگی می‌کنند.

این نوع شخصیت که پ‌ک‌ک و پژاک بعنوان خرده بورژوا از آن یاد می‌کنند؛ از خطرناک‌ترین تهدیدات درونی محسوب می‌شود و لذا بدون هیچ تأخیری، با آن به مقابله و مبارزه برمی‌خیزند. اگر خود شخص قبول کند و بپذیرد، روند اجرای این مرحله با سرعت بیشتری پایان خواهد یافت و در غیر اینصورت از روش‌های خاص برای شستشوی مغزی و فرمت شخصیت استفاده می‌شود.

جایگزین محبوب و تعیین شده‌ توسط این فرقه‌ها که بسان لباسی هرکس مجبور به پوشیدن آن است، عملگرا بودن یا به قول خود پژاکی‌ها، «گوندی» بودن است. گوند کُردی روستاست و گوندی هم به معنی روستایی یا همان دهاتی. این شخصیت، محبوب‌ترین شخصیت در پژاک و پ‌ک‌ک است. اما چرا؟ فکر نکنم جواب این سؤال زیاد هم سخت باشد. از عمده دلایل آن، ساده فریب دادن این نوع شخصیت‌هاست. هنگامیکه پژاک و پ‌ک‌ک با چنین شخصیت‌هایی روبرو می‌شوند، زیاد خود را به زحمت نمی‌اندازند و با چند نمونه‌ی ساده و به دور از منطق و علم، طرف را گول می‌زنند و به برده و مرید خویش تبدیل می‌کنند.

این گروه که اکثریت را در این فرقه‌ها تشکیل می‌دهند؛ افرادی احساساتی و تک بعدی تمام هستند. به عبارتی دیگر این افراد هیچ وقت با دلیل و برهان درصدد تشریح یک موضوع و یا فرمول نیستند، درحقیقت توان این کار را هم ندارند. لذا بجای آن، از احساسات خود و دقیقاً از همان روشی که خود با آن فریب خورده‌اند؛ صحبت می‌کنند و اگر مخاطب را در حالتی خنثی یا منفی مشاهده کنند، بلافاصله از کوره درمی‌روند و هرچه از دهنشان دربیاید، تحویل مخاطب می‌دهند که چرا قانع نمی‌شود؟

برخی هم که خواستار مقاومت در برابر این روش هستند، پس از مدتی توان مقابله را هم از دست می‌دهند و به بخشی از بدنه‌ی همان جامعه‌ی کوچک فرقه‌یی و برده‌داری تبدیل می‌شوند. شاید عمده دلیل این تحول در این نوع افراد، جو حاکم شخصیت‌های دسته‌ی اول و حمایت تمام و کمال فرقه‌ها از آنها باشد. از اینرو دسته‌ی دوم در انزوا قرار می‌گیرند. در این حالت اگر راهی پیدا کنند، جدا می‌شوند و فرار می‌کنند و در غیراینصورت به ناچار باید قاطی دسته‌ی اول بشوند. در واقع این رمز ماندن و خوش گذراندن در این فرقه‌هاست. چراکه برای این نوع افراد هیچ اهمیتی ندارد که در محیط اطرافشان چه اتفاقاتی رخ می‌دهد و یا اینکه دیگران با چه چشمی آنها را می‌نگرند. مهم برای آنها فقط خوش‌خدمتی به سرکردگان و خود نزدیک کردن به آنهاست تا شاید از این طریق چیزی به دست بیاورند و به قول خودشان یک گام از دیگران جلوتر بیافتند.

ارزش و بها دادن به این نوع طرز تفکر، یکی از مهم‌ترین دلایل ماندگاری این فرقه‌ها طی این سال‌ها بوده است. برای نمونه در سال‌های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۴ وقتی با انتقادات شدید اعضای ایرانی مواجه شدند، بلافاصله خود را در معرض خطر احساس کردند‌ و لذا یکی یکی و با روش‌های مختلف آنها را حذف کردند. ضعف‌ این فرقه‌ها در همین است. به زبان روز اگر بخواهیم در یک جمله این ضعف را تعریف کنیم باید بگوئیم که این فرقه‌ها در مقابل آپدیت شدن، مقاومت می‌کنند و هنوز هم عاشق و حامی نسخه‌های قدیمی نرم‌افزارهای خود هستند و نمی‌خواهند به هیچ قیمتی آنها را از دست بدهند. پس نباید عمر زیادی داشته باشند، چراکه به روز شدن بخشی تفکیک‌ناپذیر از جامعه‌ی بشری است و مقاومت در برابر آن به مثابه‌ی نابودی است.

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *