۳۰ فروردین ۱۴۰۳
  • خانه
  • >
  • یادداشت روز
  • >
  • کمال بورکای سیاست مدار کُرد ترکیه: مشخص نیست اوجالان برای کردها چه می خواهد

کمال بورکای سیاست مدار کُرد ترکیه: مشخص نیست اوجالان برای کردها چه می خواهد

  • ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۳
  • ۳۱۶ بازدید
  • ۰

واقعاً مشخص نیست اوجالان برای کُردها چه می خواهد. این منطقی نیست که برای حل معضل کُرد، پشت درهای بسته و صرفاً با یک نفر مذاکره صورت بگیرد. طرف های مرتبط با این معضل مشخص هستند و دولت باید با کل جنبش سیاسی کُرد گفتگو کند.
انجمن بی تاوان آذربایجان غربی : کمال بورکای سیاست مدار و نویسنده ی ۷۷ ساله ی کُرد ترکیه، به خاطر فعالیت های سیاسی خود چندین بار به زندان رفت. بورکای رهبر حزب سوسالیست کردستان (PSK) شد ولی بعدها از آن کاره گیری کرد و ناچار شد به خاطر فعالیت های سیاسی اش به مدت ۳۲ سال از کشور خود دور بماند. وی در سال ۲۰۱۱ به ترکیه بازگشت و رهبری حزب حق و آزادی (HAKPAR) را برعهده گرفت. اگر چه این حزب کُردی در انتخابات شهرداری های ترکیه نتیجه ی چندانی به دست نیاورد، اما بورکای دارای اعتبار سیاسی و فکری ویژه ای نزد فعالان سیاسی و رسانه ای کُرد و ترک است. او نزد مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان و مام جلال طالبانی رئیس جمهور عراق نیز اعتبار و احترام ویژه ای دارد. بورکای به درخواست تورگوت اوزال رئیس جمهور وقت ترکیه در سال ۱۹۹۳ در لبنان و سوریه، همراه با مام جلال و احمد ترک با عبداله اوجالان، رهبر پ.ک.ک دیدار کرد و در مذاکرات صلح مشارکت کرد. اما آن مذاکرات به نتیجه ای نرسید و بعدها بین پ.ک.ک و بورکای نیز اختلافات عمیقی به وجود آمده و اوجالان در بسیاری از کتاب ها و سخنرانی های خود به تندی به کمال بورکای حمله کرده است. بورکای نیز بر این باور است که پ.ک.ک در گذشته مرتکب خطاهای بزرگی شده. وی اعلام کرده که در دادگاه جرایم سنگین دیاربکر، اسناد مهمی را در مورد برخی اقدامات غیرقانونی پ.ک.ک در اختیار قضات گذاشته است. بورکای به زبان های ترکی و کُردی کُرمانجی، شعر، مقاله و مطالب تحلیل می نویسد و چند قطعه از اشعار او از مشهورترین ترانه های ترکیه به شمار می آند که از میان آنها می توان به ترانه ی «حتی یک گربه ندارم» (bir kedim bile yok) اشاره کرد. این مصاحبه توسط چند جوان کُرد مقیم آنکارا به نام جوانان عضو انجمن ابتکار عمل صلح صورت گرفته و در نشریه ی این گروه و همچنین در پایگاه خبری تحلیلی ilkhaber ترکیه نیز منشتر شده است.

* شما در سال ۱۹۳۷ میلادی در مازگیرت درسیم به دنیا آمده اید. یعنی همان سالی که کشتار کُردهای علوی صورت گرفت. اگر ممکن است در آغاز مصاحبه، به آن دوران بازگردیم و درباره ی آن رویدادها برایمان صحبت کنید. کودکی و جوانی شما در مناطق کُردنشین ترکیه چگونه سپری شد؟
– من در اثنای رویدادهای ۱۹۳۷ و ۱۹۳۸ در استان درسیم به دنیا آمدم. آن چه که از آن به عنوان عصیان درسیم نام برده می شود، در واقع یک کشتار و پاکسازی برنامه ریزی شده و مهندسی شده برای از بین بردن کُردهای علوی بود. البته از آن جایی که در منطقه ی ما یعنی مازگیرت، درگیری در نگرفت، کشتار جمعی و تبعیدهای گروهی نیز در کار نبود. اما به هر حال مردم منطقه ی ما نیز از آن درد و مصائب بزرگ، سهم خود را گرفتند.
در آن دوران شرایط اقتصادی بسیار دشواری بر مناطق ما حاکم بود و در دوره ی جنگ جهانی دوم نیز به معنای واقعی کلمه قحطی و گرسنگی را تجربه کردیم. در آن زمان بسیاری از روستاها مدرسه نداشتند و من از محدود کودکانی بودم که شانس رفتن به مدرسه را پیدا کردم. من در مدارس شبانه روزی درس خواندم و بعدها به مدت سه سال در روستاهای اطراف وان و آنکارا به عنوان معلم خدمت کردم. بعداً در آنکارا در رشته ی حقوق ادامه تحصیل دادم. البته در همان دوران دانش آموزی و در دوره ی فعالیت انستیتوهای روستایی، به شعر و ادبیات و هنر علاقمند شدم و در سن ۱۸ سالگی چندین شعر و حکایت نوشتم.
در دوران دانشجویی در سالیان ۱۹۵۰ تا ۱۹۶۰ میلادی با معضل کُرد و با اندیشه های چپ آشنا شدم. در سال ۱۹۶۴ به عنوان وکیل مدافع مشغول به کار شدم و پس از مدت اندکی وارد دنیای سیاست شدم. از آن دوره تاکنون همواره دو جریان، زندگی مرا پیش رانده است: یکی سیاست و دیگری، نوشتن. در جلد نخست خاطراتم به همه ی این مسائل پرداخته ام و این کتاب که با حال و هوای یک رمان نوشته شده، در استانبول منشتر شده است.

* شما دوبار ناچار شدید از ترکیه خارج شوید و مجموعاً ۳۳ سال از عمر خود را در خارج از کشور سپری کرده اید. دوری از وطن و زندگی در حال و هوای تبعید چه تأثیری بر شما گذاشت؟
– هر دوبار، ناچار شدم به خاطر کودتای نظامی ترکیه را ترک کنم و به خارج از کشور بگریزم. نخستین بار در سال ۱۹۷۲ مجبور شدم کشور را ترک کنم و با اعلان عضو عمومی پس از دو سال به ترکیه بازگشتم اما بار دوم اندکی پیش از کودتای نظامی سال ۱۹۸۰ به خارج رفتم و این بار ناچار شدم به مدت ۳۱ سال در غربت بمانم. فرقی نمی کند برای کار و تحصیل به خارج بروید یا به عنوان یک تبعیدی و فراری. زندگی در غربت سخت است اما در حالت دوم و تحمل غربت به عنوان یک تبعیدی، دشوارتر است. در سال ۱۹۸۱ پدر و مادر من فوت کردند و من پس از ۳۰ سال توانستم بر سر مزار آنها بروم. هر دو دخترم را به مدت ۱۵ سال ندیدم و این حسرت های بزرگ در اشعار من بازتاب یافته اند.
البته اقامت در اروپا برای ما امتیازاتی هم داشت. صدها هزار تن از ترکیه ای ها برای کار و تحصیل به آن جا آمده بودند و ما تنها نماندیم. از این گذشته کار و فعالیت فرهنگی و سیاسی برای ما در خارج از کشور راحت بود و تمام آن چیزهایی که به عنوان هویت و فرهنگ کُردی در ترکیه ممنوع بود، در اروپا به عنوان بخشی از آزادی و حق انسانی ما به شمار می آمد.

* شما در دهه ی ۱۹۷۰ به خاطر نوشتن چند مقاله و برخی فعالیت های سیاسی چند بار زندانی شدید. از آن دوره تاکنون، ترکیه در حوزه های حقوقی و سیاسی تا چه اندازه تغییر کرده است؟
– در سال ۱۹۶۷ مقاله ای در مورد معضلات کُردهای ترکیه نوشتم که چهار ماه و نیم حبس برایم به ارمغان آورد. در آن دوران، کسی نمی توانست بگوید قومی به نام کُرد و زبانی به نام زبان کُردی وجود دارد و چنین چیزهایی جرم بود. در آن دوره بسیاری از روشنفکران و فعالان سیاسی کُرد زندانی شدند و در سال ۱۹۸۰ و در دوران کودتا هم در کل ترکیه هزاران نفر زندانی شدند.
اما شرایط فعلی متفاوت است و در روزنامه ها و مجلات به راحتی درباره ی مشکلات کُردها، تحلیل ارائه می شود و دستگاه رادیو تلویزیون دولتی TRT هم یک شبکه ی خود را به بخش ۲۴ ساعته ی برنامه های کُردی اختصاص داده است و علاوه بر این در برخی دانشگاه ها، زبان و ادبیات کُردی تدریس می شود. با این حال معضلات ما به شکل بنیادین هنوز هم حل نشده اند و در حالی که ۹۰ سال از عمر جمهوری ترکیه سپری شده. کُردها هنوز هم مشکلات بزرگی دارند. امیدوارم حل این معضل نیاز به سپری کردن ۹۰ سال دیگر هم نداشته باشد.

* در حال حاضر در ترکیه، یک روند سیاسی به نام «روند حل سیاسی معضل کُردها و مذاکره با پ.ک.ک» آغاز شده است. این روند را چگونه می بینید و از نظر شما معضل کُردها را باید چگونه حل کرد؟
– بنیاد همه ی این معضلات، پیمان لوزان و نادیده گرفتن موجودیت کُردها و تلاش برای از بین بردن زبان و فرهنگ آنهاست. کُردها در جنگ جهانی اول در آناتولی، همراه با ترک ها علیه نیروهای اشغال گر بیگانه جنگیدند. اما بعدها تکثر و رنگارنگی قومی و فرهنگی آناتولی نادیده گرفته شد و تلاش کردند تا کل اقتدار و امکانات در اختیار یک قوم واحد باشد. هدف اصلی نیز ایجاد یک ملت، براساس محوریت ترک ها بود. این سیاست با واکنش های فراوانی روبرو شد و معضل کُردها که در اواخر عمر امپراطوری عثمانی هم وجود داشت، یک بار دیگر ظهور کرد و در دوران جمهوری نیز کُردها حق خود را به دست نیاوردند. کُردها با خشونت، انکار و فشارهای بزرگ روبرو شدند اما بالاخره در ترکیه، موجودیت آنها پذیرفته شد. ابتدا پروژه ای به نام «گشایش سیاسی برای کُردها» شکل گرفت و حالا هم که مقطع سیاسی حل و صلح در جریان است. من معتقدم که حل معضلات کُردها و موضوع صلح کاملاً با هم مرتبط هستند. تا زمانی که یک راهکار عادلانه ارائه داده نشود، معضل حل نمی شود.
اگر پ.ک.ک سلاح های خود را بر زمین بگذارد، چنین چیزی یک گام مهم و تأثیرگذار خواهد بود اما این موضوع نمی تواند به خودی خود منجر به حل معضل شود. ابتدا باید همه ی حقوق مبنایی کُردها به رسمیت شناخته شود. راهکار عادلانه باید بر مبنای حقوق شهروندی همسانی باشد. می توان مانند بسیاری از کشورهای دیگر راهکار همزیستی مسالمت آمیز و ایجاد نظام سیاسی فدراتیو را به عنوان یک راهکار مناسب پذیرفت. البته مقطع فعلی هم دارای فراز و نشیب هایی است و رسیدن به حل نهایی چندان آسان نیست. اما من معتقدم که نهایتاً به ایستگاهی می رسیم که موضوع فدرالیسم در دستور کار قرار می گیرد.

* برخی ها معتقدند که در ترکیه معضل ترور وجود دارد و نه معضل کُرد. بین این دو موضوع چه تفاوت هایی می بینید؟ آیا معضل کُردها تهدیدی علیه ترکیه است؟
– خشونت چرا در ترکیه به وجود آمد؟ به خاطر این که حاضر نشدند براساس مبانی همسان و عادلانه، حق کُردها را بدهند و مدام آنها را انکار کردند. دلیل اصلی بروز خشونت ها نیز همین است. آن چه که از آن به عنوان ترور نام برده می شود و نام واقعی آن خشونت است، نتیجه ی سیاست های غلط حکومت ترکیه است. آنهایی که می خواهند معضل کُردها را به عنوان معضل ترور جلوه دهند، طرفدار همان سیاست قدیمی هستند. موجودیت کُردها، بخشی از واقعیت این کشور است و اذعان به حقوق کُردها و هویت آنها، هیچ ضرری به حال ترک ها و ترکیه ندارد. دولت باید در قالب یک طرح فدرالی امکان آن را فراهم کند که کُرد و ترک در کنار هم و بدون تنش زندگی کنند. در دنیا، ده ها دولت به این شکل عمل کرده اند. اگر دولت ترکیه می خواهد به عنوان دولت کُردها نیز شناخته شود، ناچار است قدم در این راه بگذارد. چرا باید آزادی و همسانی کُردها ضرری به حال ترک ها داشته باشد؟ چنین ادعایی منطقی نیست. اتفاقاً تجربه ی ۹۰ سال اخیر، این واقعیت را به ما نشان می دهد که تا زمانی که کُردها، در این کشور حقوق و مطالبات خود را به دست نیاورند، خشونت ادامه پیدا می کند، منابع کشور از دست می رود و توسعه ی سیاسی، دموکراسی و اقتصادی هم غیرممکن خواهد بود.

* یعنی شما هم مانند سرّی ثریا اُندر، بر این باورید که معضل کُردها در عین حال معضل ترک ها نیز هست؟
– برخی ها معتقدند که اگر حقوق کُردها به رسمیت شناخته شود، آن وقت، ترک ها دارای معضل خواهند شد. این واقعاً حرف خنده داری است. من فکر می کنم چنین نیست که ترک ها خواهان عدم اعطای حقوق کُردها باشند و اتفاقاً در این خصوص، از سیاست مداران نیز آگاه تر و مسئولیت پذیرتر هستند. البته نمی خواهم بگویم که در این مسیر اندیشه های نژادپرستانه ی برخی از چهره های ترک، بی تأثیر است. اما می توان از این موانع گذشت. برخی از سیاست مداران و روشنفکران در این خصوص خود را در موقعیت فرادست می بینند و از موضع بالا به مردم و مسائل ترکیه نگاه می کنند اما مردم و شهروندان عادی، دیدگاه عینی تر و واقعی تری دارند. به عبارتی می توان گفت که معضل کُردها به نوعی اثر و حاصل همین رویکرد غلط است که نزد برخی از سیاست مداران و روشنفکران نژادپرست ترک مشاهده می شود.

* آیا معضل کُردهای ترکیه می تواند منجر به حل معضلات ارامنه، علویان و دیگر اقلیت های ترکیه شود؟
– حل معضل کُردها به خودی خود و به شکل اتوماتیک، مشکل علویان و دیگران را نیز حل نمی کند اما یک فضای دموکراتیک و مساعد برای رسیدن ترکیه به آرامش و صلح داخلی فراهم می آورد و راه برای حل معضلات آنان نیز باز می شود. معضل کُرد، در واقع یک سنگ بزرگ بر سر راه دموکراسی ترکیه است.

* آیا تدریس زبان کُردی در مدارس ترکیه، می تواند منجر به تجزیه ی ترکیه شود؟ در کل، درخصوص آموزش زبان مادری، دیدگاه شما چیست؟
– آموزش به زبان مادری یکی از حقوق مبنایی همه ی خلق ها و همه ی انسان هاست و برای آنها مانند شیر مادر حلال و مشروع است و بحث کردن بر روی صحت و یا عدم صحت چنین موضوعی، یک عیب آشکاراست. جالب است که ترکیه از دولت بلغارستان خواست به ترک های مقیم آن کشور، زبان ترکی آموزش داده شود و در کشورهای بالکان و خاورمیانه هم برای آموزش ترک ها از دولت های آن کشورها تقاضامند ایجاد امکانات شد. اما وقتی که پای کُردها و زبان کُردی به میان می آید، این حق را برای کُردها مناسب نمی دانند و وانمود می کنند که آموزش به زبان کُردی، کشور را تجزیه می کند. صدالبته که آموزش زبان کُردی نه تنها ترکیه را تجزیه نمی کند، بلکه آن را از یک عیب و شرم بزرگ نجات می دهد. البته آموزش به زبان کُردی در ترکیه، آن گونه که در بسته ی اصلاحاتی دولت آمده، از راه مدارس بخش خصوصی میسر نیست و از مدرسه تا دانشگاه باید چنین امکانی وجود داشته باشد. در اقلیم کردستان عراق چندین دانشگاه وجود دارد که زبان کُردی زبان اصلی آنهاست و در کنار آن از زبان عربی و انگلیسی هم بهره می گیرند و در عراق فدرال نیز، زبان کُردی به عنوان دومین زبان رسمی، پذیرفته شده است.

* در حال حاضر در مذاکرات صلح بین ترکیه و پ.ک.ک گونه ای از ابهام وجود دارد. مشخص نیست که اوجالان و حزب صلح و دموکراسی (BDP) چه درخاست هایی ارائه داده و دولت هم تا چه اندازه حاضر است درخواست های آنها را قبول کند. حتی برخی ها بر این باورند که دولت اردوغان در این مسیر، فاقد نقشه ی راه و برنامه ی منسجم است و آیا اگر نقشه ای دارد، آن را با افکار عمومی در میان نمی گذارد. شما چه فکر می کنید؟ دولت باید چه نقشه ای برای ادامه ی راه ترسیم کند؟
– مذاکرات صلح براساس گفتگوهای بین عبدالله اوجالان و هاکان فیدان، رئیس سرویس اطلاعاتی هیئت (MIT) آغاز شد. اما معلوم نیست که این گفتگوها بر چه مبنایی صورت گرفته و چه راهکارهایی اتخاذ نشده و تصمیم آنها شامل چه بندهایی می شود. آن چه که با مردم در میان گذاشته شد این بود: پ.ک.ک سلاح ها را بر زمین می گذارد و نیروهای خود را از ترکیه خارج می کند.
ما از مدت ها پیش، از این موضوع دفاع کرده ایم که باید پ.ک.ک بدون قید و شرط سلاح های خود را بر زمین بگذارد. چرا که سلاح در خدمت حل معضل نیست و اتفاقاً مانعی بر سر راه حل این مشکل بزرگ است، البته حل معضل کُردها تنها از این راه میسر نیست و معضلی که در طول عمر نود ساله ی جمهوری ترکیه و پیش از آن نیز وجود داشته، به شکلی عادلانه و مدنی حل نشده و به همین خاطر، پدیده ای همچون پ.ک.ک به وجود آمده است و در واقع پ.ک.ک یکی از نتایج سیاست های انکارگرایانه بوده است. پ.ک.ک، نه یک علت بلکه یک معلول است. در نتیجه برای حل مشکلات کنونی، باید تلاش شود که علت ظهور پ.ک.ک از میان برداشته شود نه خود پ.ک.ک.
در مورد اصل مذاکرات صلح نیز باید بگویم؛ واقعاً مشخص نیست اوجالان برای کُردها چه می خواهد. این منطقی نیست که برای حل معضل کُرد، پشت درهای بسته و صرفاً با یک نفر مذاکره صورت بگیرد. طرف های مرتبط با این معضل مشخص هستند و دولت باید با کل جنبش سیاسی کُرد گفتگو کند و حزب ما (HAKPAR) نیز باید به عنوان یکی از طرف های مذاکره شناخته شود. مذاکرات باید شفاف باشد، برنامه و نقشه ی راه مشخص باشد و اطلاعات کافی در اختیار مردم هم بگذارند. اعتماد، چنین به دست می آید. اما حکومت دارای یک طرح و برنامه ی جدی، فراگیر و گسترده نیست. برای حل چنین معضلات بزرگی، باید گام های جسورانه و بلند برداشته شود. اگر حکومت واقعاً حاضر است معضل کُردها را حل کند، چنین چیزی نیاز به معامله و چانه زنی ندارد و باید حقوق کُردها را به رسمیت بشناسد. به نظر من نباید بر سر حقوق یک خلق، معامله کرد.

* می دانید که در سال ۲۰۱۱ و در بمباران هوایی اولودره ۳۴ جوان غیرنظامی کُرد جان خود را از دست دادند اما پرونده ی این رویداد به فرجام روشنی نرسید. در مورد این موضوع چه تحلیلی دارید؟
– به اعتقاد من بمباران اولودره تلاشی بود برای تداوم درگیری ها. این عملیات از سوی کسانی هدایت شد که از جنگ و درگیری سود می برند و با این اقدام خود به دنبال این افتادند که حکومت را به گوشه ی رینگ رانده و به بی اعتمادی موجود، دامن بزنند. متأسفانه حکومت در این مورد گامی برنداشت، مقصرین را معرفی نکرد و کسی مورد بازخواست قرار نگرفت.

* در ترکیه قانونی به نام حد نصاب ده درصدی انتخابات وجود دارد و در انتخابات سراسری، فقط احزابی می توانند به مجلس راه پیدا کنند که توان جذب ده درصد از کل آرای ماخوذه را داشته باشند. شما در مور این قانون چه دیدگاهی دارید؟
– این قانون یک عیب بزرگ و جای شرم و تأسف است و من آن را به عنوان سدی در مقابل چپ ها و کُردها می دانم و معتقدم حتی حدنصاب ۳ درصدی هم عادلانه نیست. اگر حزبی می تواند با کسب آرای لازم برای تصاحب یکی دو کرسی در مجلس ملی ترکیه پیروز شدو اعتماد مردم را به دست بیاورد، چرا باید پشت در بماند؟ من معتقدم که حد نصاب باید به طور کلی از میان برداشته شود.

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *