به عقیدهی اوجالان در کنگرهی اخیر این فرقه، به سادگی میتوان اتحاد چپها و علویهای درون پک ک را در شخص جمیل بایک و بسه هوزات مشاهده کرد. این دو جناح با هم متحد شدند و مراد کارایلان را از سر کار برداشتند تا دیگر اثری از روند ناسیونالیستی در پکک و دیگر فرقههای زیر مجموعه وجود نداشته باشد.
انجمن بی تاوان آذربایجان غربی : عثمان اوجالان برادر سرکردهی دربند پکک و پژاک در جزیرهی امرالی که سال ۲۰۰۳ بعد از تأسیس پژاک بدلیل اختلاف نظر با سایر سران فرقه از گروهک جدا شده به حکومت اقلیم کردستان پناهنده شد ،و اکنون در شهر کویه سکونت دارد؛ وی در خصوص تحولات اخیر پکک و فرقههای زیر مجموعهی آن گفته که در درون پکک دو خط مشی متفاوت وجود دارد، یکی خط مشی ناسیونالیستی به سرکردگی مراد کارایلان و طرفدارانش و دیگری خط مشی سوسیالیست شکست خوردهی شوروی سابق با سرکردگی جمیل بایک که این روزها به همراه بسه هوزات سرکردهی پکک شدهاند و این به معنای اتحاد علویهای درون پک ک با خط مشی سوسیالیستی چپ گراست.
اوجالان در مصاحبه با آوینه بیان کرد، از همان ابتدای دههی ۹۰ میلادی، کشمکش و جنگ این دو جبهه شروع شد تا اینکه در سال ۱۹۹۳ میلادی، جناح ناسیونالیست پیشی گرفت، اما در کنگرهی نهم ورق برگشت و خط مشی چپ سوسیالیستی حاکمیت را عهدهدار شد و این به مثابهی پایان کار ناسیونالیست ها بود.
گفتنی است عثمان اوجالان نیز خود در جناح ناسیونالیستی بود که بعد از تحولاتی که وی به آنها اشاره کرده، به ناچار فراری میشود و در کویه سکنی میگزیند. اوجالان دههی نود را اوج تنشها و مبارزات داخلی پکک بخاطر رسیدن به اقتدار درون فرقهیی توسط این دو جناح میداند و معتقد است هرکدام از طرفین برای رسیدن به کرسی اقتدار، حاضر به انجام هرکاری بودند.
اوجالان میگوید:« اکنون جناح چپ به سرکردگی جمیل بایک که بعنوان شخصیت چپگرای درون فرقهیی شناخته شده است؛ حاکمیت را برعهده دارد. اتحاد جمیل بعنوان جناح چپ با شخصیتهای علوی، گروهی جدید را برسر کار آورده که در آخرین کنگرهی این فرقه، سرکردگی آن به جمیل بایک و بسه هوزات سپرده شد.»
گفتنی است بسه هوزات از کُردهای زارا و علوی منطقهی درسیم (تونجلی) است که نزدیک به دو دهه در مقامهای مختلف مسؤلیت فرقه یی داشته است.
به عقیدهی اوجالان در کنگرهی اخیر این فرقه، به سادگی میتوان اتحاد چپها و علویهای درون پک ک را در شخص جمیل بایک و بسه هوزات مشاهده کرد. این دو جناح با هم متحد شدند و مراد کارایلان را از سر کار برداشتند تا دیگر اثری از روند ناسیونالیستی در پکک و دیگر فرقههای زیر مجموعه وجود نداشته باشد.
اوجالان دربارهی دشمنی این گروهها با کارایلان میگوید:« این گروهها ضد کارایلان هستند و میخواهند وی را تضعیف و در نهایت برکنار کنند. برعکس گروه کارایلان درصدد تضعیف جبههی مقابل نیست.» وی همچنین در خصوص موضع سران حکومت اقلیم کردستان بدنبال انتخاب جمیل و بسه در کنگره معتقد است که باید از این پس منتظر رفتاری متفاوت و موضعگیریهای جدید سران حکومت اقلیم درخصوص پکک و دیگر زیرشاخههایش باشیم، چراکه سران اقلیم با برکناری کاریلان کاملاً مخالف هستند.
در ادامه اوجالان به این نکته هم اشاره کرده که این تغییرات کاملاً درجهت عکس پیشرفتهای صلح و آشتی است و عبدالله اوجالان نیز همیشه از کارایلان حمایت کرده، چراکه جمیل بایک توانایی انجام این کار را ندارد و در کمترین زمان ممکن، جریان کنونی این فرقهها را به سمت و سویی خشن تر سوق میدهد. همچنان که تجربههای قدیمی در این زمینه را به وضوح در تاریخ پکک میتوان مشاهده کرد.
اوجالان دلایل خود را درخصوص پیشبینی شکست این جناح در آیندهیی نزدیک به این گونه بیان میکند:
جمیل بایک شخصیتی محافظهکار است که با ذهنیتی سوسیالیستی پوسیده و شکست خورده فعالیت میکند و همچنین دارای رفتار و منشی کاملاً استالینی است. همچون استالین تندرو، خشن، بیرحم و ضددمکراسی است. به جرأت میتوانم بیان دارم که جمیل بایک و بسه هوزات کاملاً دمکراسی ستیز هستند و هیچگونه ابعاد روشنفکری هم ندارند.
اوجالان در پایان به این نکته هم اشاره دارد که پکک یک نیروی دمکراتیک نبوده و نیست، اما از جوانب دمکراسی در راستای نیل به اهداف فرقهیی خود خوب استفاده کرده است. مثلاً عضویت در این فرقه برای هرکس آزاد است، اما استعفا و کنارهگیری ممنوع و در صورت مشاهدهی همچنین مواردی، بلافاصله برخوردهای خشن و زندانی کردن روی میدهد و هیچ کس اجازه ندارد به گروه و یا فرقهیی دیگر بپیوندد و یا اینکه کلاً با این نوع کارها خداحافظی کند.