انجمن بی تاوان : «ما وفادارترین متحدان آمریکا در سوریه هستیم.ما را فراموش نکنید»این عنوان مقاله ای است که توسط مظلوم عبدی،فرمانده نیروهای دموکراتیک سوریه در واشنگتن پست انتخاب شده است،منطقی که اکنون براستراتژی رهبران سازمان های سیاسی که مدعی نمایندگی کردها درسوریه،عراق، ایران و ترکیه هستند،حاکم است.
شکی نیست که،درباره ایده تبدیل شدن به نیروی نیابتی برای اتحاد آمریکا،غرب واسرائیل وشرکت در جنگ های رو به رشد حمایتی یا ترکیبی،علیه کشورهای منطقه،درازای حمایت از تمایلات جدایی طلبانه آنها،هرگز در میان افکار عمومی کرد و نخبگان سیاسی و فرهنگی آن اتفاق نظر وجود ندارد.بخش قابل توجهی از آنها با چنین گزینه انتحاری مخالفت می کنند،زیرا این گزینه،کردها را در برابر بقیه مردم منطقه قرار می دهد، البته نه فقط در مقابل رژیم های سیاسی بلکه پیوندهای تاریخی،فرهنگی و اجتماعی برادری را که آنها را با این مردم متحد می کند نادیده می گیرد.
علاوه بر این، دادههای زیادی در مورد وجود اختلاف نظردر برخی از احزاب سیاسی که قبلاً به آنها اشاره شد،مثلاً «پکک» در مورد مناسب بودن گزینه گنجاندن در استراتژی غرب علیه منطقه وجود دارد،یعنی انجام کارکردی مشابه با آنچه که موجودیت صهیونیستی برای آن تأسیس شده است،بر اساس ملاحظات واقع بینانه،به یاد داشته باشیدکه برخلاف کشورها و مردم منطقه،که با وجود بحران هایی که در حال حاضر گریبانگیر آنها شده است،ماندگار هستند،حضور نظامی غرب،صرف نظر از اینکه چقدر طول بکشد، محکوم به ناپدید شدن است.
قرار است درک واقعیت های تاریخی و جغرافیایی،آن دسته از نیروهای سیاسی را که واقعاً مشتاق منافع مردم کرد هستند را به سوی توافق هایی با کشورهای منطقه سوق دهدکه حقوق این مردم را تضمین کند و بی عدالتی ها و انواع تبعیض را که در معرض آن قرار دارند از بین ببرد، بدون اینکه وحدت نهادهای ملی موجود را تهدید کند.
علیرغم ماهیت متفاوت رژیم های کشورهایی مانند سوریه، عراق، ایران و ترکیه و اختلافات و حتی درگیری هایی که گاهاً بین برخی از آنها رخ می دهد، این عقیده در بین رهبران و افکار عمومی آنها ریشه دوانده است که غرب برروی استفاده از کارت کرد به عنوان ابزار اصلی بی ثبات کردن و تهدید تمامیت ارضی این کشورها حساب بازکرده است.سخنان فوق به این معنا نیست که رژیمهای مختلف در منطقه مسئول آزار و اذیت کردها در بسیاری از موارد نیستند بلکه بحث باید بر چگونگی فراهم کردن شرایط لازم برای راهحلهای پایدار متمرکز شود تا امکان تغییر شرایط را بر اساس واقعیت موجود فراهم کند.
در مورد گزینه دیگر،یعنی تسلیم شدن در برابر غرب رو به زوال،که سازمان های مسلح کرد در چهار کشور به آن اشاره کردند.این امر قادر است به درگیری بین آنها و این کشورها دامن بزند ودارای عواقبی است که هزینه آن را باید مردم از جمله مردم کرد بپردازند.
ایده بهره برداری از تضادهای قومی و فرقه ای در منطقه برای تضعیف دولت های مرکزی این مناطق،اساساً ایده ای اسرائیلی است و بخشی جدایی ناپذیر از استراتژی پیرامونی است که رژیم صهیونیستی از دهه پنجاه و شصت قرن گذشته آن را دنبال می کرد و هدف آن تلاش برای اتحاد با کشورهای غیر عرب همسایه، و با کشورهایی است که این رژیم،آنها را به عنوان اقلیت در کشورهای عربی طبقه بندی کرد.
جاناتان رندال روزنامه نگار آمریکایی درکتاب مهم خود با عنوان «ملتی در تفرقه» اشاره می کند که اسرائیل در اوایل دهه شصت با برقراری روابط با ملا مصطفی بارزانی،رئیس حزب دمکرات کردستان،امکانات نظامی ومالی زیادی برای او فراهم کرد.با شروع درگیری بین نیروهای وی و ارتش عراق،اسرائیل در آن دوره از او حمایت کرد و این روابط بعدها شاهد توسعه مستمر بود.
با این حال،نقطه عطف واقعی در تاریخ به کارگیری آرمان کردها،حمایت کیفی و چند بعدی ای بود که ایالات متحده از جنبش کرد عراق در سال ۱۹۹۱، پس از جنگ به اصطلاح آزادیبخش کویت،ارائه کرد.آمریکا بر روی کردستان طرح پرواز ممنوع را اجرا کرد و به کردستان اجازه داد تا به منطقه ای خارج از کنترل دولت عراق تبدیل شود.
واشنگتن بر ایجاد یک شبه دولت کرد در شمال عراق نظارت داشت،قدرت و توانایی های آن با گذشت زمان به ویژه پس از تهاجم آمریکا در سال ۲۰۰۳ افزایش یافت که این امرمقدمه ای برای تغییر شکل خاورمیانه بر اساس زمینه های فرقه ای و قومی بود.گروه های نومحافظهکار صهیونیستی که پشت این پروژه ایستاده بودند،تلاش کردند آنچه را که پس از حمله ارتشهای غربی به منطقه پس از جنگ جهانی اول رخ داد، تکرار کنند، زمانی که این منطقه تجزیه و اسرائیل در قلب آن کاشته شد.
آنها معتقد بودند که نهاد نوظهورکُرد،وظایف مشابهی را که توسط رژیم صهیونیستی انجام میشود،در چارچوب فرآیند تقسیمبندی جدید که آنها برنامهریزی کرده بودند، انجام خواهد داد.در واقع از منظر سازمانهای ملی کردهای مسلح در کشورهای دیگر مانند ایران و ترکیه و اخیرا نیز سوریه،این منطقه به یک داستان موفقیت و الگو و پناهگاه برخی از آنها تبدیل شده است.آنها مانند گروه های کرد ایرانی یا ترک از آن به عنوان پایگاه پشتیبان برای عملیات خود در ترکیه و ایران استفاده می کنند.
تضادهای سیاسی و ایدئولوژیک بین برخی از این سازمان ها مانند«پکک» و«حزب دمکرات» که هر ازگاه به درگیریهای خونین بین آنها منجر میشد،مانع از درونیسازی گروههای مسلح سابق و سایرگروههای کردی نشد. زیرا آنها معتقد بودند که موفقیت در دستیابی به اهداف مورد نظر به توانایی آنها در ایجاد اتحاد با ایالات متحده و غرب بستگی دارد.
شایان ذکر است که حزب پژاک،شاخه ایرانی حزب کارگران فعال علیه ترکیه،در سال ۲۰۰۴، یعنی یک سال پس از حمله به عراق، اقدام مسلحانه خود را علیه ایران آغاز کرد و بسیاری از سران آن مانند الهام احمد بعدها به نیروهای دموکراتیک سوریه پیوستند و در روابط نزدیک تر با آمریکایی ها و اسرائیلی ها همکاری کردند.همانطور که در رسوایی قاچاق نفت سوریه پس از امضای قراردادی برای این منظور بین احمد و موتی کاهانه تاجر اسرائیلی مشهود بود.
حمله به عراق منجر به ازدیاد سایتهای نظامی و مراکز آموزشی برای گروههای مسلح کرد ایرانی در کردستان شد که از آنجا با حمایت آمریکا و اسرائیل به ایران حمله کردند.با اتفاقات اخیر ایران، میزان نقش این گروه ها و شبکه های آنها در قلمرو جمهوری اسلامی مشخص شد.
در مورد نیروهای سوریه دموکراتیک نیز،آنها از جنگ بین المللی و منطقه ای علیه سوریه استفاده کردند،آنها در این جنگ به عنوان نیروهای کمکی برای نیروهای آمریکایی در جنگ با داعش،مناطق وسیعی از شرق سوریه را به کنترل خود درآوردند و به استراتژی واشنگتن برای محروم کردن دولت سوریه از منابع خود کمک کردند.
همه این گروهها از تجربه کردهای عراق الهام گرفتهاند و مهمترین درس آنها گنجانده شدن در برنامه کاری آمریکا و پیگیری اهداف ویژه در چارچوب آن است.
با این حال،تحولات مربوط به پیامدهای جنگ اوکراین بر ژئوپلیتیک منطقه و آنچه ما از تلاشهای روسیه برای نزدیکتر کردن دمشق و آنکارا میبینیم،و اعتدال در لحن مخالفان روسیه و ایران با مداخله نظامی ترکیه علیه قسد(نیروهای سوریه دموکراتیک) در سوریه و استفاده همزمان از کارت کرد در ایران و ترکیه (انفجارهای استانبول)که همه اینها ممکن است به تلاقی بیشتر کشورهای منطقه در مقابله با سازمان های جدایی طلب کرد منجر شود،بیانگر آن است که هر کس در ازای خدماتی که ارائه کرده روی وفاداری آمریکایی شرط بندی کند،پس از مدتی پشیمان خواهد شد.