متاسفانه خیلی از جوانان کرد در این فکر هستن که این گروه ها به اصطلاح ناجی کرد هستن که می توان این افکار رو ناشی از بی سوادی یا شستوشوی کامل مغزی دانست.
انجمن بی تاوان آذربایجان غربی : در این مقاله به گوشه ی از جنایت ها و خیانتهای گروهک کردستیز پژاک اشاره می گردد، تا ماهیت پشت پرده ی این فرقه ی تروریستی هویدا شود.
واژه پژاک – مخفف پارتیا ژیانا ئازادا کوردستانی ( حزب حیات آزاد کردستان ) – اسمی بی معنا است، زیرا پارتیا ( حزب ) : حزب سیاسی چارچوب تعریف شده و مشخصی دارد اما آنچه در پژاک می بینیم با هیچ معیاری سازگاری ندارد نه هماهنگ با فرهنگ مردم کرد و خواسته های آن است، نه ایدئولوژی تعریف شده ای دارد .
مبنای تئوریک آن هم گفته های اوجالان است ( دزد ادبی حرف بزرگان که بیشتر اعضا، بیسواد آنها را کورکورانه قبول می کنند) . و بنا به رویه این فرقه ، اوجالان را تا حد خدایی بزرگ می کنند. فرقه اوجالان پرست پژاک، هیچ وجه تشابهی با حزب سیاسی ندارد لذا حزب نیست.
نام فرقه تروریستی پژاک بی پایه و اساس است.
پژاک همیشه تلاش دارد تا خود را چهرهیی معصوم و دموکراتیک معرفی نماید، ولی رفتارو کردار این فرقه فرزندخواندهی پ.ک.ک بیشتر نشانگر تروریست بودن آن است تا دموکراتیک بودن. این فرقه ، به هیچ عنوان ارزشی برای آزادی و حقوق بشر قائل نیست هر جنبش آزادی بخشی دارای ویژگی و مولفه مشخص است اما در چارچوب فکر و فعالیت این فرقه این مسایل نمی گنجد. برای تبیین و مطرح کردن مواردی در خصوص پژاک که در افکار عمومی کردستان وجود دارد، می توان – بدون اثبات صحت و سقم آن- متذکر شد ؛ حال تبغیات حکومت و یا شایعه مخالفان پژاک است یا خیر ، به هر حال در افکار عمومی کردها این مسایل مطرح می شود که خواه ناخواه ۷-۸ میلیون نفرند و ۱۰/۱ جمعیت کل ایران را تشکیل می دهند.
۱٫ فریب دختران و زنان ، اعضا فرقه – که بنا به جامعه ای سنتی و عقب مانده – از ترس ، شرم و یا آبروی خود هرگز نتوانستند به زیستن عادی شان برگردند و درباره تجاوز به خود توسط این گروهک ضد انسان، حرفی برزبان نمی آورند، تا بتوان واقعیت ها را برملا کرد . این فرقه فقط توانسته بعضی از افراد بی سواد و کم سواد را فریب دهد و پس از شستشوی مغزی، کاری کند که افراد نتوانند به راحتی از آن جدا شوند ، یعنی راه بازگشت آنان را به جامعه بست. پژاک که تاکنون افراد غیر نظامی زیادی را ترور کرده است با حرف های دهن پرکن، دختران ساده کرد روستایی را فریب می دهد [نمونه اسامی دختران عضو پژاک که به خاطر تجاوز جنسی خودکشی کرده اند : دوله نودیده ( کد زیلان)، شیرین آمود ( کد آیتن)، رحیمه یاشار ( کد ریحان)، سحر فیلیز ( کد سوزدار)،هدیه زنگین ( کد بریوان)، سونگول سالمان ( کد روزرین)، فاتما بایسال ( کد ژیندا)، امینه عثمان ( کد آهین )و …]. اوجالان درباره ” ارزش و احترام ” به زنان صحبت کرده است در حالی که در فرقه اش، زنان و دختران هیچ جایگاهی ندارند و در بسیاری از موارد مورد تجاوز قرار می گیرند. پیش از این گزارشهایی در مورد فساد اخلاقی رهبران «پ.ک.ک» و سوء استفاده آنان از دختران پیوسته به «پ.ک.ک» منتشر شده بود. در صدر این افراد هم نام عبدالله اوجالان قرار دارد. و هرگز پژاک و پ ک ک سعی نکردند که این شبه را روشن کنند و اگر شایعه ای بی اساس است برای مردم توضیح دهند.
۲٫ وادار کردن مردم به همکاری، آنهم به زبان گلوله و تهدید ؛ که در صورت عدم همکاری از طریق عوامل خود به دولت خبر می دهند که نامبرده با پژاک همکاری داشته و دارد و فرد در بن بست قرار گرفته، راهی جز پذیرش خواسته هایشان ندارد. در جامعه افرادی جوان را فریب داده و جذب گروه می کنند ، زیرا از نظر آنها هدف وسیله را توجیه می کند.ادعای برابری، حق و حقوق می کنند اما عوامل شان به خاطر انتقامگیری گزارش کرده اند که فلانی همدست دولت است و وی را بدون دلیل و دادگاهی در برابر دیدگان زنان و کودکان در روستاهای مناطق کردنشین به گلوله بسته اند.
….
۳٫ ممنوعیت ازدواج در پژاک، اما داشتن روابط نامشروع مخفی ، امری رایج است. پ ک ک و پژاک ادعا می کنند که اعضای آن نباید ازدواج کنند و یکی از شعارهای اصلی این فرقه توجه خاص به حقوق زنان و احترام به آن می باشد اما در عمل چنین نیست.
۴٫ خودکامگی اوجالان، رهبر خودخوانده امی ، سرمنشاء و رهبر این فرقه است ، فردی خود – انتصاب و تحمیل گر است که برای خود ماموریتی خاص قائل است و می خواهد که همه تکریم و ستایش مخصوص رهبر برایش قایل باشند و او حق و درستی مطلق است و هرچه او بگوید صحیح و مطلق است.
۵٫ تظاهر به عدالت و برابری ، اما تعظیم دربرابر اوجالان، یعنی در پژاک و پ ک ک اگر کسی مطیع کامل رهبر مطلق نبود و یا نظرات مخالف ارائه دهد باید عملا از صحنه کنار برود و هیچ اعتراضی هم وارد نیست. چون در منطق شان ، اعتراض کردن به معنای کوچک شمردن و خودبزرگ بینی است. در پژاک مقوله تخصص ، مدنظر نیست. معیار و ملاک برای دادن مسولیت به کسی، به میزان وابستگی تمام و کمال و اطاعت محض آن فرد به رفتار و گفتار فرمانده بستگی دارد و اجرای آنها بدون ارائه هیچ نظری.
۶٫ حامی همیشگی اغتشاشات و آشوب ها و ترورها ، که آنها را جنبش دموکراتیک ملتها میخواند. اگر پژاک هرگونه آشوب و اغتشاش را نشان دموکراتیک بودن میداند چرا خود به هیچ طرز فکر و رفتار بغیراز خود اجازه نمیدهد و با وحشتناکترین شیوه سرکوب میکند؟ آیا کسی در این فرقه حق دارد حتی یک انتقاد کوچک از اوجالان داشته باشد؟ مسلما نه. هرکس باید تفکرات اوجالان را قبول داشته باشد و بدون چون و چرا عملی کند. هیچ کس اجازه ابراز وجود و نظرات متفاوت را ندارد. قانون (یا با من یا علیه من) بر این فرقه حاکمیت دارد. یا باید هرآنچه که تحمیل میشود بدون قید وشرط مورد پذیرش و عملی شود یا اینکه بعنوان مخالف و دشمن معرفی میگردی که شاید شانس توبه کردن هم نباشد. اینها گوشه یی از موارد نقض دموکراسی و حاکمیت سیستم خودمحور و دیکتاتوری اوجالان است.
۷٫ توهم و دروغی به نام زندانی سیاسی ، آنهم در ساختن کمپین های امضا ” دفاع از حقوق زندانیان سیاسی ” و مخالفت با ” سرکوب اوپوزیسیون ” . اما زندانی سیاسی در قوانین هر کشوری تعریف مشخصی دارد و افرادی که این گروهک ها ، آنها را زندانی سیاسی می نامند ، در واقع اعضای آنها هستند که حین عملیات تروریستی مسلحانه دستگیر شده اند . آیا یک تروریست مسلح می تواند زندانی سیاسی تلقی شود ؟ اگر این فرد دستگیر نشود و افراد بی گناهی را ترور کند آیا همین گروهک های طرفدار حقوق زندانیان سیاسی آنها را برای محاکه تحویل مقامات قضایی می دهند ؟ یا تشویق به ترور بیشتر می کنند ؟.شاید اگر روزی دادگاهی منصف برای دادخواهی، تشکیل شود باید سرکردگان این فرقه های تروریستی در آن محاکمه شوند که با فریب گروهی از جوان های بی سواد و ساده لوح آنها را وادار به ترور افراد بی گناه کرده اند و به هنگام دستگیری آنها را زندانی سیاسی می نامند .
۸٫ فریب افکار عمومی و شهید سازی در فرقه پژاک ، خوره ای که به جان جوانان کرد ایرانی افتاده، امری رایج است زیرا هیچ ابایی هم از دروغ گفتن و وقاحت ندارد. یکی از سیاستهای مداوم و کارآمد پژاک، پروژه شهیدسازی است. با دست خود جوانان خام و ناآگاه، این مرز و بوم را به کُشتن میدهد و بعدا آنان را شهید میخواند. زمانی که یکی از جوانان ساده لوح و فریب خورده و شتشوی مغزی داده شده، برای عملیات تروریستی به ایران می فرستد و کشته میشود؛ پژاک با تمام نیرو و با اوج بزرگنمایی، شخص را قهرمان و بُتی می سازد و به مردم تحمیل میکند که پرستش کنند.
۹٫ موج سازی و مرثیه های احساسی ، امری است که پژاک برای اصالت غیرواقعی، در سایت رسمی خود، عکس و مشخصات افرادی را منتشر نموده، با این ادعا که از کشتهشدگان این گروه اند؛ اما برخی ازآنها اصلا ایرانی نبودهاند، یا برخی از آنها قبل از تاسیس پژاک کشتهشده اند، یا بعضیها در ایران کشته نشده بلکه در درگیری با نیروهای ترکیه کشته شدهاند. مثلا افرادی چون فرزادکمانگر، فرهادوکیلی و علی حیدریان که – رسانه های دولتی اعلام کردند که درسال ۸۵ برای انجام ماموریت بمبگذاری که از سوی پژاک به آنها محول شده بود؛ به تهران میآیند و تقریبا با ۱۰ کیلو TNT – دستگیر و بعد اعدام میشوند، که همانا اعدام چاره درد نبوده و نیست، اما. ( شیرین علمهولی – به تهران میآید و پس از انفجار بمب در اوایل خرداد ۸۷ ، دستگیر و بعدا اعدام میشود).نکته قابل تامل اینکه، پژاک مسئولیت بمبگذاری را برعهده میگیرد و در سایت خود میگوید و حتی حاج احمدی باافتخار در مصاحبه با روزنامه ایتالیایی میگوید: ما مدتی قبل در تهران اقدام به بمبگذاری موفق نمودیم
۱۰٫ استفاده ابزاری از کودکان ، نشانه دیگری از اینکه پژاک برای اهداف خود ، حد و مرزی را نمی شناسد و حتی به کودکان نیز رحم نمی کند. در اساسنمامه پژاک با نوشتن موارد فریبنده ۱۸ سال سن تمام، می خواهد حتی تروریسم خود را در چارچوبی حقوقی جلوه دهد اما کودکان چه می کنند ؟ فرقه ای که حتی به اساسنامه خود نیز معتقد نیست چگونه می تواند ادعای ” مبارزه ” برای کرد کند ؟ چند نمونه از موارد متناقض مربوط به سن اعضا هنگام عضویت و پایین تر از ۱۸ سال بودن آنها می آوریم وبعضی از افراد حتی هنگام کشته شدن نیز پایین تر از ۱۸ سال سن داشتند
۱۱٫ پ ک ک . پژاک ، هر دو یکی است .