سرویس بین المل انجمن بی تاوان آذربایجان غربی :انقلاب اسلامی ایران که پیروز شد، دستاندازی غربیها به سفره رنگارنگ ثروتهای این سرزمین نیز به پایان رسید، اما غربیها و در رأس آنها آمریکا تلاش کردند عقدههای فروخورده ناشی از راندهشدن از ایران را با خصومت آشکار با ملت و نظام جمهوری اسلامی جبران کنند.
این عقدهگشایی با تحمیل جنگی نابرابر آغاز شد و در ادامه نیز با تشکیل گروههای تروریستی متعددی ادامه پیدا کرد که جملگی به اتفاق دیگر گروههای تروریستی باقیمانده از دوران پهلوی، تلاش محکوم به شکستی را برای نابودی دستاوردهای انقلاب اسلامی آغاز کردند.
برای کالبدشکافی بیشتر تشکیل و پیدایش گروههای تروریستی در ایران، دکتر محمدصادق کوشکی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و تحلیلگر تاریخ معاصر به سوالات ما پاسخ گفت.
منشأ پیدایش گروهکها و سازمانهای تروریستی چیست و چه عاملی سبب شد قدرتهای استکباری بعد از جنگ جهانی دوم، به سمت گروههای تروریستی و تجهیز آنها بروند؟
تاریخ معاصر در جهان حاضر چند مقطع در این خصوص دارد. این گروهها تحت تأثیر فضای جنگهای چریکی چپگرایانه و مارکسیستی ملتهای آزادیبخش و حرکتهای استقلالطلبانه در کشورهای آسیایی، آفریقایی و امثال آن اقدام میکردند و رفتهرفته این موج تبدیل شد به یک موج فراگیر که با دیکتاتوری و دخالتهای امپریالیستی مقابله میکرد. در کشور ما، در یک مقطع گروههای تروریستی گروههایی بودند که در زمان پهلوی با مشی مسلحانه و برای تقابل با حکومت پهلوی تأسیس شدند، ضمن اینکه این گروهها تلاش میکردند تحت تأثیر همین موج یادشده، باشند. گروههایی همانند مجاهدین خلق، چریکهای فدایی خلق و گروههای کمشمارتری در همین راستا تشکیل شد که مشی مسلحانه داشتند و ادعا میکردند خواهان مبارزه با نظام دیکتاتور طرفدار غرب هستند. این گروهها بهدنبال حذف نظامهای دیکتاتوری طرفدار غرب و تشکیل نظامهای سوسیالیستی در کشورهای خود، از جمله ایران بودند. این ظاهر زیبا در کشور ما دیری نپایید و خیلی زود به جریان تروریسم تبدیل شد که مجاهدین خلق، چریکهای فدایی و امثال آن، از سردمداران آن بودند. البته در کشور ما موج دیگری هم ایجاد شد که برخلاف موج اول مربوط به بعد از جنگ جهانی دوم نبود و به تاریخ ۳۰ ساله اخیر برمیگردد. از تاریخ یاد شده، گروههایی با حمایت آمریکا و برخی کشورهای غربی در گوشه و کنار جهان شکل گرفت که هدف اصلی آنها موازیسازی با گروههای رهاییبخش و مسلمان همانند گروههایی بود که در فلسطین و لبنان فعالیت و با رژیم صهیونیستی مبارزه میکردند و گرایشهای شدید ضدآمریکایی نیز داشتند. به طور مشخص، این گروهها برای موازیکاری با برخی گروهها همانند حزبالله، جهاد اسلامی فلسطین و امثال آن تشکیل شد و هدفشان هم این بود که گروههای مبارز جهان اسلام را به خود جذب کرده و مانع جذب آنها در گروههای اصیل شوند و دوم اینکه فضایی را فراهم کنند که موجب نفرت از گروههای اسلامی و مبارزه مسلمانان و اسلام سیاسی شده و زمینهای برای اسلامهراسی ایجاد شود. اما هدف سوم آنها نیز این بود که قدرت جهان اسلام را زیر سوال ببرند و کاهش دهند. مشخصترین موج یاد شده در این مورد، در پاکستان ایجاد شد که به تعداد زیادی درگیری منجر شد و تعداد زیادی از مردم در حرکتهای تروریستی قربانی شدند. در عراق بعد از اشغال و در سوریه در حال حاضر همین رویکرد را شاهد هستیم و این نشان میدهد که موج دیگری از تروریسم با منشأ غربی در حال شکلگیری است. با این تفاسیر، ما هم از تروریسمی با منشأ غربی صحبت کردیم که در طول سه دهه اخیر ایجاد شده و هم از تروریسم با منشأ شرقی و کمونیستی گفتیم که بعد از جنگ جهانی دوم شکل گرفت.
چرا سازمانهای تروریستی که در ایران فعالیت میکنند، گرایشهای فرقهای دارند؟ آیا این گرایشها در تمام گروههای تروریستی مرسوم است؟
در گذشته گروههایی بودند مثل کومله، دموکراتها و حزب رستگاری کردستان که شعارهای قومگرایانه و جداییطلبانه سر میدادند. گروههایی هم بودند که اوایل انقلاب در بلوچستان تشکیل شدند و با مشی مسلحانه و حمایت عربستان و عراق و هدایت سرویسهای غربی و آمریکا فعالیت میکردند یا گروهک ریگی که با حمایت عربستان، آمریکا و امارات فعالیت میکرد.
گروههایی با حمایت آمریکا و برخی کشورهای غربی در گوشه و کنار جهان شکل گرفتند که هدف اصلی آنها موازیکاری با گروههای رهاییبخش و مسلمان همانند گروههایی بود که در فلسطین و لبنان فعالیت و با رژیم صهیونیستی مبارزه میکردند و گرایشهای شدید ضدآمریکایی نیز داشتند
بسیاری از این گروهها الزاما ماهیت فرقهای نداشتند. حتی چریکهای فدایی، گروه پیکار در راه آزادی طبقه کارگر و گروهک اتحادیه کمونیستهای ایران که در سال ۶۰ حادثه آمل را ایجاد کردند، یا ایدئولوژی قومگرایانه داشتند یا ایدئولوژی چپ.
اتحادیه کمونیستها هم دیدگاههای مارکسیستی داشتند. در بین همه اینها، تنها سازمان مجاهدین خلق ماهیت صددرصد فرقهای دارد و فاقد ایدئولوژی است. البته قبل از انقلاب ماهیت چپ داشت و بعد از انقلاب و فرار رجوی به عراق، کاملا ماهیت فرقهای خود را به نمایش گذاشت.
چرا تا این اندازه گروههای تروریستی در ایران زیاد بوده است و آیا کشور دیگری هم هست که بهاندازه ایران، سازمان و گروهک داشته باشد؟
اکثر این گروهکها با حمایتهای آمریکا و کشورهای غربی شکل گرفتهاند که گروهکهای تجزیهطلب در کردستان، یا خوزستان نمونه بارز آن است. گروهکهایی هم در بلوچستان فعال بودند و با حمایت عربستان و بعضا با حمایت سرویسهای اطلاعاتی پاکستان شکل گرفتند.
در ترکمن صحرا هم گروههایی با ماهیت مارکسیستی شکل گرفت. مجاهدین خلق هم تاکنون از حمایت فرانسه، آمریکا، رژیم اسرائیل و حکومت بعث عراق بهره بردهاند. گروهک پژاک از حمایت ترکیه و اسرائیل بهره میبرد و اینها هیچکدام ماهیت خودجوش ندارند و از طرف کشورهای غربی و عربستان و برخی کشورهای منطقه تحریک میشوند. باید به این نکته اشاره کنم که فضای جغرافیایی جمهوری اسلامی گسترده است و چون دشمنان موقعیت حساس کشورمان و تسلیمناپذیری نظام ما را بخوبی میدانند، به این نکته وقوف کامل دارند که از یک مسیر نمیتوانند به کشور ما ضربه بزنند، بنابراین یکی از روشهای آنها تحریک کردن برای تجزیهطلبی است که به بهانه احقاق حقوق اقلیتها مورد استفاده قرار میگیرد، البته نباید شک کرد که فصل مشترک همه این گروهها وابستگی به خارج است.
دلیل اینکه این گروهکها با همه هزینهکردهای فراوان، نتوانستهاند پایگاه اجتماعی گستردهای در ایران برای خود ایجاد کنند، چیست؟
وقتی وابستگی به خارج از مرزها اصلیترین فصل مشترک گروههای تروریستی است بهطور طبیعی در داخل از آنها استقبال نمیشود و نخواهد شد. آنها دیدگاهها و تفکراتشان با جامعه اسلامی ایران همخوانی ندارد و ماهیت آنها اجازه پیوستن مردم به آنها را نمیدهد، چرا که آنها خشونتطلب هستند و اکثریت جامعه ما به دنبال صلح هستند.
این گروهکها با تسلیحات و سرمایه و ظرفیتهای تروریستی خود به تنهایی کاری از پیش نبردهاند. آیا اگر با هم متحد شوند، قادر خواهند بود به تجزیه کشور اقدام کنند یا لطمات شدیدی به مردم وارد کنند؟
اساسا ظرفیت این اتحاد وجود ندارد، چرا که هرکدام در مقطعی از زمان ایجاد شدهاند. حرکت آنها اصیل نیست و رهبران این گروهها همه فرصتطلب و قدرتطلب هستند. اگر به فرض همه آنها متحد شوند هم عنصری برای مقابله با ایران نیستند، زیرا با همه قدرتشان، از رژیم بعث عراق که قدرتمندتر نیستند و چون فاقد تفکر و ایدئولوژی هستند، کاری از پیش نخواهند برد