۲۸ آبان ۱۴۰۳
  • خانه
  • >
  • یادداشت روز
  • >
  • نظریه رادیکالیزه شدن ساختاری (مطالعه موردی؛ گروه تروریستی پ.ک.ک)

نظریه رادیکالیزه شدن ساختاری (مطالعه موردی؛ گروه تروریستی پ.ک.ک)

  • ۳ خرداد ۱۴۰۱
  • ۴۸۹ بازدید
  • ۰

انجمن بی تاوان : هنگامی که می‌خواهیم پایه‌های رادیکال‌سازی را درک کنیم، اغلب بر نیروهای فشار و کشش تمرکز می‌کنیم. در حالی که تمایل به یافتن مسیری در میان این عوامل برای اطمینان از تعادل تحلیل وجود دارد، اغلب بر این ایده تکیه می شود که ایدئولوژی باید علیرغم واقعیت غالب نیروهای ساختاری نقش ایفا کند. مفهوم رادیکال‌سازی ساختاری در مطالعه‌ای که اخیراً در Studies in Conflict and Terrorism منتشر شده است، برجسته شده است، که بر اهمیت نگاه کردن به عوامل فشار و کشش به عنوان تغییراتی در فشار تأکید می‌کند. در مورد مسائل ساختاری فراگیرتر که اساس ایده های رادیکالیزه شدن به طور کلی است. ما مسائل مربوط به درگیری های قومی و اجتماعی در مناطق جنوب شرقی ترکیه را به عنوان یک مطالعه موردی در نظریه پردازی این مفهوم بررسی می کنیم.

هدف این مطالعه ارائه تصویری کامل از علل رادیکالیزه شدن در مناطق شرقی و جنوب شرقی ترکیه است. با توجه به شرایط جغرافیایی منحصر به فرد، این تحقیق نشان داد که چگونه گروه های تروریستی با تنوع ایدئولوژیک ممکن است یک جامعه را جذب و افراطی کنند. این با تأکید بر پویایی ساختاری و سیستمی به عنوان تأثیرگذار در رادیکال‌سازی در میان پ‌ک‌ک، حزب‌الله کرد و داعش، بر عوامل زمینه‌ای به‌عنوان پیش‌بینی‌کننده‌های اصلی افراط‌گرایی تأکید می‌کند، که همگی منعکس‌کننده باورهای قومی-ناسیونالیستی و اسلام‌گرا هستند. یافته‌ها نشان می‌دهند که مشکلات سیستمی ناشی از ظلم و بی‌عدالتی دولتی، که توسط عوامل جغرافیایی، اقتصادی و جمعیتی تشدید می‌شود، به‌عنوان نیروهای محرکه رادیکال‌سازی در ترکیه. برخلاف سایر تحقیقات در مورد رادیکال‌سازی، که متغیرهای ساختاری را نشان می‌دهد که به سمت رادیکالیزه شدن پیش می‌روند در حالی که ایدئولوژی می‌کشد، این مطالعه نشان می‌دهد که چگونه جنبه‌های ساختاری هر دو در مناطق شرقی و جنوب شرقی ترکیه فشار می‌آورند و می‌کشند. ظلم و ستم طولانی مدت به عنوان پایه ای برای اجتماعی شدن اولیه برای کردها در شرق و جنوب شرقی ترکیه عمل می کند، در حالی که سرکوب جوامع را به حاشیه می برد و روایت های هویتی متضاد را ایجاد می کند، خواه اسلام گرایانه یا قومی-ناسیونالیستی. دهه‌ها سرکوب رسمی هویت کرد، به حاشیه راندن سیاسی، نقض حقوق بشر، مهاجرت اجباری، و فرار اقتصادی باعث خصومت شدیدی شده و برخی را به سمت پ‌ک‌ک، حزب‌الله کرد یا داعش سوق داده است.

این یافته ها تحقیقات قبلی را تأیید می کند که نشان می دهد بین سرکوب دولتی و خشونت سیاسی ارتباط وجود دارد. در سطوح خرد و متوسط ​​مطالعه، تحقیقاتی که بر ارتباط نارضایتی‌های شخصی و گروهی در شیوه‌های رادیکال‌سازی تأکید می‌کنند، و همچنین تحقیقاتی که بر نقض آشکار نیروهای دولتی به عنوان عامل واکنش پوپولیستی تأکید می‌کنند، مورد توجه قرار می‌گیرند. در برخی از مناطق، فقدان توسعه اقتصادی منجر به محرومیت نسبی و کمبود فرصت اقتصادی شده است، که به شکایت علیه دولت دامن می‌زند و به طور همزمان مفاهیم تبعیض و فقدان وضعیت را توسعه می‌دهد. نابرابری اقتصادی با محدودیت هایی که بر نمایندگی سیاسی کردها وجود دارد، به ویژه پس از فروپاشی روند صلح تشدید شده است. این شرایط اقتصادی جذابیت سازمان های رادیکال را افزایش می دهد، که ممکن است هم فرصت مالی و هم راه حلی برای نابرابری ها فراهم کند. در نتیجه، یافته‌های ما از ادبیاتی حمایت می‌کند که بر اهمیت انزوای اجتماعی-اقتصادی و سیاسی از نظر خشونت سیاسی تأکید می‌کند.

یافته‌های ما، که به دورافتادگی جغرافیایی و مناطق کوهستانی به‌عنوان عواملی که افراط‌گرایی را ترویج می‌کنند، اشاره می‌کنند، از تحلیل خطر درگیری‌های قومی به عنوان تابعی از فاصله و ناهمواری زمین پشتیبانی می‌کنند. توپوگرافی شرق و جنوب شرقی ترکیه مانع دسترسی دولت، توسعه اقتصادی و ارائه خدمات می شود و شهروندان را به جستجوی کار با سازمان های غیر دولتی سوق می دهد. در همین حال، نزدیکی به مرزهای ایالتی فرصتی را برای جوامع محلی فراهم می کند. چشم انداز اقتصادی جایگزین در بازار سیاه فرامرزی، که توسط روابط خانوادگی بین دولت ها تقویت می شود، بدون توجه به ایدئولوژی، عوامل کششی برای همکاری یا ارتباط با سازمان های تروریستی فعال در آنجا ایجاد می کند. به‌عنوان پایه‌ای برای رادیکال‌سازی، مفهوم ما از رادیکال‌سازی ساختاری تأثیر همپوشانی چندین عامل سیستمی، جمعیتی، جغرافیایی و اقتصادی منحصر به فرد در مناطق شرقی و جنوب شرقی ترکیه را برجسته می‌کند. اگرچه تعمیم‌پذیری این مطالعه یک محدودیت است، اما با برجسته‌کردن اینکه چگونه تأثیر متقابل عوامل ساختاری می‌تواند عواملی را ایجاد کند که بر افراط‌گرایی و استخدام در گروه‌های مختلف ایدئولوژیکی که در یک محل فعالیت می‌کنند، تأثیر می‌گذارد، به درک نظری رادیکال‌سازی کمک می‌کند.
برای گسترش درک ما از این فرآیندها، تحقیقات بیشتری در مورد رابطه بین این گروه ها و اینکه چگونه ویژگی های ساختاری خاص رادیکالیسم را ترویج می کنند، مورد نیاز است. ما معتقدیم که تأثیر جابه‌جایی بر رادیکالیزه شدن موضوعی است که ارزش بررسی بیشتر را دارد.

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *