انجمن بی تاوان : معصوم کورکماز در سال ۱۹۵۶ در منطقه سیلوان دیاربکر به دنیا آمد. کورکماز که خانواده اش به باتمان مهاجرت کرده بود اودر ایام جوانی به هر نحوی به پ ک ک می پیوندد. در واقع تا سال ۱۹۸۲ نقش مهم و پیشرفته ای در سازمان نداشت. او در سال ۱۹۸۰ به لبنان رفت. پس از بازگشت از لبنان به شمال عراق برمیگرددو از آنجا به داخل ترکیه می رود. پ.ک.ک درسال ۱۹۸۴م تصمیم به جنگ مسلحانه می گیرد همزمان در سه مرکز دست به عملیات می زند وهمه عملیاتها در یکروز ودر یک ساعت مشترک شروع می شدند . دوران کالکان، عضو موسس پ.ک.ک، به این وظیفه که در آن زمان به او سپرده شده بود، عمل نکرد.. (عبدالله اکینجی) اقدامی که باید در شمدینلی انجام دهد، موفق نمی شود. از بین سه اقدام برنامه ریزی شده، تنها اقدام به رهبری محسوم کورکماز(عگید) نتیجه می دهد. تبدیل شدن ماهسوم کورکماز به یک فرد قابل مشاهده در PKK از اینجا شروع می شود که این موفقیت عگید آغاز جنگ مسلحانه در پ ک ک بعنوان گام روز پانزده اگوست که قهرمان ان همان عگید است .

چه کسی با پیشرفت معصوم کورکماز احساس ناراحتی کرد؟

پیشرفت ومطرح شدن ماهسوم کورکماز(عگید ) عده ای را در پ ک ک آزار می داد . زیرا کورکماز پس از اقدام عملیات شهر اروح انتقادات زیادی به پ ک ک و فرماندهی کرد. به گفته محسوم کورکماز، کل مقرهای پ ک ک باید به شمال کردستان(منظورش داخل خاک ترکیه ) منتقل شود او از دوران کالکان انتقاد کرده بود که جرا نیروها را در خنره ودره لولان نگه می دارد وبه همین علت دوران کالکان بدنبال انتقام گرفتن از عگید بود او از ماندن کادرهای پ.ک.ک در ستادهای شمال عراق مانند هفتانین و لولان و خنره انتقاد می کند. به گفته محسوم کورکماز، داشتن اردوگاه های پ.ک.ک در دره بکا در لبنان نیز اشتباه است. محسوم کورکماز استقرار پ‌ک‌ک در خط مرزی از طریق اتحاد با دولت‌های سوریه و ایران را فرصت‌طلبی می دانست . دولت هنوز در کوه های شمال کردستان مستقر نشده بود ، اگر پ.ک.ک فعالیت های خود را به داخل منتقل کند، چریک ها می توانند شهرها را از کنترل نیروهای دولتی خارج کنند.
محسوم کورکماز نه با گلوله های دشمن، بلکه با یک گلوله برنامه ریزی شده در داخل پ.ک.ک کشته می شود . در ۷ اسفند هنگام پیاده روی شبانه با یک گروه ۲۵ نفره در کوه گبار در کمین ارتش ترکیه می افتند. در این کمین تنها یکی دو نفر مجروح شدند، اما محسوم کورکماز با یک گلوله از پشت در ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفت. گروه به ماجرا مشکوک می شوند و تحقیقات را آغاز می کنند. در گروهی که وارد کمین شده اند گروه به دو نفر به نام های سلیم و فرهاد اهل روستای گینا شرناغ مشکوک می شوند . نگاه ها به این دو نفر می چرخد.. وضعیت مشکوک است. کمیسیون تحقیق این وضعیت مشکوک را به عبدالاه اوجالان اطلاع دادند . اما اوجالان هیچ کاری نکرد .

اندکی پس از این حادثه، فوزی اصلان برای تحصیل به لبنان رفت یکی دو ماه بعد، یک روز صبح در بین نیروی آموزشی خبری پخش شد : «که فوزی اصلان مقابل صخره ای نزدیک اردوگاه خودکشی کرداست و مرگش مشکوک بود

از چرایی و چگونگی خودکشی فیضی اطلاعی در دست نیست. یکی از مهم ترین مظنونان پرونده معصوم کورکماز به طرز مشکوکی کشته می شود ؟ کادره می گوفتند در حالی که مشکلی نبود ناگهان خودکشی کرد؟

مظنون دیگر، سلیم گویی ، هنوز در کمپ مخمور عراق زندگی می کند. پ.ک.ک کسانی که از صفوفش فرار کند را بعنوان خائن تلقی می کند اما برای سلیم که در کمپ است حقوق می دهد. سلیم قبل از ترک پ‌ک‌ک در مکان‌های خصوصی خارج از میدان‌های جنگ سالها ماند . سال ها در روسیه توسط پ ک ک نگهداری ومراقبت می شد .
محسوم کورکماز( نه به دست دولت، بلکه به دست پ.ک.ک کشته شد و ماجرا را سرپوش نگه داشتند. پ ک ک پرونده را بست . با وجود اینکه عامل این حادثه مشخص است، با وجود گزارش ها و شواهدی که وجود دارد، اوجالان و پ.ک.ک کشته شدن ماهسوم کورماز را پنهان می کنند. رویکردی که در بالا به فوزی و سلیم اشاره کردیم، این را به خوبی نشان می دهد.

پ.ک.ک سال هاست که ماجرای معصوم کورکماز را سرپوش گذاشته است. پس از سال ۹۲، اوجالان یک بار گفت که عگید تصفیه شد. اما به طور کلی از سال ۱۹۸۶ که ماهسوم کورکماز تیرباران شد تا سال ۱۹۹۸ یعنی تقریباً ۱۲ سال هیچکس به طور جدی درباره چگونگی کشته شدن محسوم کورکماز صحبت نکرد. هنگامی که شمدین ساکیک، یکی از اعضای کمیته مرکزی با نام کدسازمانی زکی، در مارس ۱۹۹۸ پ.ک.ک را ترک کرد، آنگاه پ.ک.ک در مورد موضوع محسوم کورکماز اظهار نظر کرد. عبدالله اوجالان مدعی شد که شمدین ساکیک به کورکماز شلیک کرده است. اما ۱۲ سال از این حادثه می گذرد و در این مدت شمدین ساکیک بارها نزد عبدالله اوجالانرفت وامد داشت و هر بار به بالاترین سطح منصوب میشد . تا زمانی که شمدین ساکیک بود ، یک روز هم در باره موضوع محسوم کورکماز مورد تحقیق قرار نگرفت.

پ ک ک برای هر از قتلی که در داخل پ ک ک صورت می گیرد انرا را به گردن افردی می اندازد که پ ک ک را ترک کرده باشد در مورد محسوم کورماز هم همین اتفاق افتاده است

واقعه معصوم کورکماز ،حقیقت مهم دیگری ،از پ.ک.ک را به ما نشان می دهد: که پ.ک.ک و سران ان جرات ندارند در مقابل مردم حرف راست را بگویید زیرا قتل صدها نفر در پ ک ک اشکار نشده است و اعلام نشده اند که چگونه ،و در نتیجه جه کاری کشته شده اند ؟
اما پ ک ک و سران ان همیشه اگر نفری از پ ک ک فرار کند کناهانشان را برگردنش او می اندازند.