انجمن بی تاوان : گروه پ.ک.ک از سال ۱۹۸۴ وارد فاز مبارزه مسلحانه شد. این گروه از همان ابتدا با مغالطه مفهوم “دفاع مشروع” از این مفهوم در جهت تحریک افکار عمومی برای گسترش مشی مسلحانه خود استفاده کرد. فرقه ها و گروه های تروریستی که عموماً ماهیت حمله کنندگی و جنگ طلبی دارند و در نقطه مخالفِ دفاع مشروع قرار دارند در قرن معاصر مفهوم “دفاع مشروع” را مصادره کرده و با سفسطه و مغالطه این مفهوم مثبت را در جهت اهداف خود بکار گرفته اند.
ببرهای تامیل در سری لانکا، شورشیان مارکسیست – لنینیستِ فارک در کلمبیا و گروه موسوم به حزب کارگران کردستان پ.ک.ک از جمله گروههایی هستند که با استدلال های نادرست و وارونه به مغالطه در زمینه ی دفاع مشروع پرداخته اند. این گروه ها در واقع از یک مفهوم مثبت، تعریف و کارکرد ثانوی ارائه کرده آشوب را اعتراض می نامند، جنگ و خونریزی را دفاع مشروع می نامند . و همانند گروه های خشونت طلب و افراطی نظیر داعش، القاعده و امثالهم خشونت را به اشکال مختلف توجیه میکنند.
پایه و اساس پ.ک.ک با قتل و کُشتن انسان ها بنا نهاده شده است. یک صفحه فیسبوکی متعلق به پ.ک.ک در سالروز آغاز فعالیت مسلحانه پ.ک.ک و به نقل از جمیل بائیک یکی از سران پ.ک.ک می نویسد: «وقتی به میهن (کُردستان ترکیه) برگشتیم ما سوار اتوبوس و تاکسی نمی شدیم و پیاده رفت و آمد می کردیم تا پولِ خرید یک اسلحه کمری (کُلت) را پس انداز کنیم و بوسیله آن یک تُرک تندرو را به قتل برسانیم. وقتی یک تُرک را می کشتیم، صاحبِ دومین کُلت می شدیم. انقلاب باکوور (انقلاب کردستان ترکیه) اینگونه آغاز شد.»
سوابق فعالیت پ. ک.ک از همان بدو تأسیس نشان میدهد که این گروه اساساً کار خود را با ترور آغاز کرده و خشونت به عنوان محور فعالیتهای آن و روشی پذیرفته شده برای دستیابی به اهدافش شناخته میشود.
این گروه از همان ابتدا نه تنها در قبال تُرک ها و ارتش ترکیه بلکه در قبال کُردها نیز رفتاری خشن و افراطی را در پیش گرفت. در ۲۴ و ۲۵ نوامبر سال ۱۹۸۹ اعضای مسلح گروه پ. ک.ک ۲۶ غیر نظامی کُرد را در منطقه ی حکاری به قتل رساندند که در بین آنها ۶ زن و ۱۳ کودک نیز وجود داشتند.
در ۶ فوریه ۱۹۹۰ اعضای مسلح پ. ک.ک با برنامه ی قبلی کدخدای سابق یک روستا را همراه با زن و فرزندانش در منطقه ی سلوپی در ماردین به قتل رساندند. در میانه ی مارس همان سال پ. ک.ک یک کارمند اداره جنگلداری ترکیه در منطقه ی آلازیغ را ربودند و سپس به قتل رساندند.
پ. ک.ک همچنین در قبال آندسته از کردهای ترکیه که تحت نام پاسداران یا نگهبانان روستا با دولت ترکیه همکاری می کردند، رفتار خشونت آمیزی داشت. در یک برخورد بسیار وحشتناک در ۱۰ ژوئن ۱۹۹۰ نیروهای پ. ک.ک به شیوه ای برنامه ریزی شده ۲۶ روستایی را به قتل رساندند و سپس خانه های ۴ نگهبان روستا را در حالیکه نگهبانان و خانواده هایشان را ناچار کرده بودند در داخل خانه ها بمانند، آتش زدند.
بنا به برآوردها تا سال ۲۰۰۰ حدود ۳۰ الی ۳۵ هزار نفر در نتیجه ی جنگ دولت و گروه پ. ک.ک کشته شده اند. اما ارقام ممکن است بالاتر هم باشد.
در سال ۱۹۹۰ نرخ سواد در استان ماردین در مقایسه با ۷۷ درصد نرخ متوسط ملی ۴۸ درصد بود و تنها ۷۰ درصد از کودکانِ واجب التعلیم در مدارس حضور می یافتند و تنها ۹ درصد از آنها دوره متوسطه را به پایان می رساندند. همین مساله یکی دیگر از عواملی بود که فضا را برای فرصت طلبی و موج سواری پ. ک.ک فراهم کرد.
به عبارتی میتوان گفت که پ. ک.ک حرکت چند لایه ای را دنبال کرد و در کنار سایر تحرکات به تقویت ناسیونالیسم کُردی به عنوان نیروی سیاسی معارض با نظم منطقه ای موجود برخاست. با توجه به شرایط سیاسی منطقه، این گروه از هر امکانی بهره برد و بدون آنکه حساسیت چندانی برانگیزد، از پتانسیل رقابت میان بازیگران منطقه با ترکیه – که در اصل مخالف این تفکر و جریان هستند – استفاده کرد”.
اگر چه پ. ک.ک در مقاطعی به ظاهر از خود انعطاف نشان داده و بصورت موقت آتش بس یکجانبه اعلام کرده است اما سیاست محوریِ پ. ک.ک بر بکارگیری خشونت، جنگ و درگیری استوار بوده است. این گروه پس از دستگیری عبدالله اوجالان در سال ۱۹۹۹ بصورت یکجانبه اعلام آتش بس کرد اما در سال ۲۰۰۴ به آتش بس ۵ ساله خود پایان داد. پ. ک.ک در سالهای بعد و از جمله پس از سال ۲۰۱۰ نیز چند بار اعلام آتش بس کرد اما بار دیگر آتش بس اعلام شده را پایان یافته اعلام می کرد. پایان دادن به آتش بس های مکرر و شروع مجدد حملات به اهداف نظامی و غیر نظامی در خاک ترکیه از سوی پ. ک.ک سئوالاتی را ایجاد کرد.
“کلیچ بوغرا قانات” استادیار علوم سیاسی در دانشگاه دولتی PNN, ERIE و پژوهشگر بنیاد SETA در واشنگتن دی سی بر این عقیده است که در بیشتر موارد پ. ک.ک از طریق آنچه او آن را “حملات انحرافی” بر هدفهای مدنی و نظامی می نامد به اهدافش نایل آمده است.