به گزارش انجمن بی تاوان،محمدرضا علیزاده فرزند لقمان کودک ارومیه ای است که در ۱۳ سالگی ربوده شده و به گروهک تروریستی پ.ک.ک منتقل شده است.
محمدرضا علیزاده متولد ۱۳۸۳ بوده و هنگامی که به پ.ک.ک منتقل شده است فقط ۱۳ سال داشته است و در هنگام کشته شدن در سال ۲۰۱۹ ۱۵ ساله بوده است.
محمدرضا متاسفانه در خانواده ای بدسرپرست رشد یافته و در سنین کودکی به دلیل طلاق پدر و مادر و سپس فوت پدر در بهزیستی نگهداری می شده است.
بنا به اظهارات بهزیستی و بستگان وی و مستندات موجود، محمدرضا در طول مدت حضور در بهزیستی چندین بار اقدام به فرار نموده است.او همچنین از مدرسه فرار کرده و درس نخوانده است.
با مشاهده تصاویر محمدرضا علیزاده که در رسانه های گروه تروریستی پ.ک.ک منتشر شده است،او نمونه تمام عیار یک کودک سرباز است که پ.ک.ک و سران بی وجدان آن به این کودک بی سرپرست نیز رحم نکرده و از وضعیت بد او سوء استفاده نموده و او را ربوده و به قندیل برده اند.
محمدرضا علیزاده بعد از فرار از بهزیستی به شهرستان بوکان رفته و در یک کارگاه نجاری مشغول به کار می شود و پس از آن دیگر کسی از وضعیت او اطلاعی پیدا نمی کند تا اینکه خبر کشته شدنش در صفوف گروه تروریستی پ.ک.ک قلب هر وجدان آگاهی را به درد می آورد.
تا وقتی که بساط تروریست ها در هر اسم و لباسی برچیده نشود، کودکانی امثال محمدرضا همچنان گرفتار اینچنین جنایتکارانی خواهند بود.
شکست پ.ک.ک در اقناع افکار عمومی کردها، آنها را بر ادامه سیاست کودک ربایی و استفاده از آنها به عنوان کودک سرباز مصممتر کرده است.هر چند امروزه بسیاری از گروههای بینالمللی شناخته شده به عنوان گروههای تروریستی، چه گروههای مخالف کشورها و چه کارتلهای قاچاق انسان و مواد مخدر رویکرد خود را در استفاده از کودکان تغییر دادهاند، اما هنوز گروههایی مانند پ.ک.ک کودکان را به عنوان سربازان جنگی و اولین قربانیان خود انتخاب میکنند.
این در حالی است که کنوانسیونهای مختلف بینالمللی، استفاده از کودکان و نوجوانان را در میادین جنگی ممنوع کرده است.
در پیشنویس کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل، «کودک سرباز» به کسی گفته میشود که کمتر از ۱۸ سال سن دارد و به عضویت ارتش یا نیروهای شبهنظامی در میآید. این تعریف تنها شامل کسانی نمیشود که اسلحه به دست میگیرند یا مین خنثی میکنند، بلکه مواردی چون آشپزی، باربری، پیامرسانی، جاسوسی، سوءاستفاده جنسی و ازدواج اجباری را نیز در بر میگیرد. اغلب این کودکان با زور و تهدید، وابستگی به مواد مخدر یا پرداخت پول به کار گرفته میشوند.
از آنجا که کودکان خیلی راحت تحت تاثیر قرار میگیرند به راحتی هم در دام پ.ک.ک گرفتار میشوند. برای نمونه در راه مدرسه دزدیده میشوند یا آنها را فریب میدهند، یا خانواده مستأصل از فقر را راضی میکنند که فرزندان را با مبلغی ناچیز در اختیار آنها قرار دهند.
از سوی دیگر پ.ک.ک با قربانی کردن کودکان به راحتی میتوانند به اهداف خود برسند، چرا که کودکان نسبت به بزرگسالان برداشت کمتری از فاجعه در میادین جنگی دارند و به عبارتی دیگر جسورتر هستند. گاهی کارهای خطرناکی را انجام میدهند که بزرگسالان حاضر به انجام آن نیستند. جاسوسی میکنند، یا مواد منفجره را براحتی حمل میکنند.
تامین مالی این گروه از راههای مختلفی همچون قاچاق مواد مخدر، قاچاق انسان، قاچاق اعضای بدن انسان، اخاذی و ترورهای کور یا جاسوسی در برخی کشورها به دست میآید و تنها بخشی از هزینههای این گروه از این راهها تامین میشود.
پ.ک.ک از بدو تاسیس بنای خود را بر روی تاثیر بر کودکان گذاشت و با نگاهی به فعالیتهای این گروه که در رسانههایشان پخش میشود، در مییابیم که همواره در اردوگاههای این گروه مراکز آموزش کودکان فعال بوده است و در تصاویری که رسانههای وابسته به این گروه چه در سوریه و چه در کوهستان قندیل منتشر میکنند، شاهد کودکان کم سن و سال در صفوف پ.ک.ک و پژاک هستیم.