انجمن بی تاوان: معاهده سور و پیمان لوزان دو قراردادی بودند که کردها در آغاز قرن بیستم با آنها روبرو شدند.معاهده سور یک توافق مهم بود که به کردها و همه اقلیت های داخل امپراتوری عثمانی این فرصت را داد تا روش خود را انتخاب کنند و درباره خود تصمیم بگیرند. تشکیلات سیاسی ترکیه که از این قرارداد هراسان شده بودند، برای سرنگونی معاهده سوو تلاش کردند و در نتیجه لوزان امضا شد. اگرچه لوزان بسیار مفصل بود، اما به سه نتیجه منتهی شد.
اولین؛ سرزمین کردها تقسیم شد و کردها به مردمی نادیده گرفته شدند که نامشان در هیچ سند بین المللی نیامده بود.
دومی؛ به تعبیری لوزان سند تأسیس دولت ترکیه شد.جمهوری امروز ترکیه بعد از لوزان سیستم خود را ایجاد کرد.
سوم اینکه؛ ترک ها موجودیت خود را در لوزان تضمین کردند، اما از مناطقی مانند قبرس، موصل کرکوک و باطوم نیز بیرون آمدند که در رویاهای خود از یک ترکیه بزرگ است که به نام Misak-ı Milli تجسم یافتند. به عبارت دیگر، ایده پیمان ملی از بین رفت.
این درهم آمیختگی های تاریخی پیوند بین مفاهیم سوو-لوزان و حتی پیمان ملی را از نظر تاریخی آشکار می کند. وقتی همه کسانی که از طرف کردستان و کردها سیاست می کنند، پارادایم سیاسی خود را مشخص می کنند، باید این سه گانه خط مشی سیاست را بشناسند، طرف خود را انتخاب کنند.
خوب، بیایید در اینجا به سؤال زیر برسیم: «نگرش عبدالله اوجالان، و پکک و زیرمجموعههایش نسبت به معاهده سور، پیمان لوزان و پیمان ملی چیست؟
عواقب خط مشی اوجالان بزرگترین مصیبت ها را نسیب کردها کرده است
به نظر می رسد پ ک ک در سه ماه گذشته ساختارهاو زیرمجموعه خود را علیه توافقنامه لوزان بسیج کرده است. کنفرانس ها و جلساتی برگزار کردند. آنها گفتمان های زیادی را توسعه دادند. اما اینکه آنها در این مورد صادق هستند یا نه، محل بحث است. زیرا می بینیم که عبدالله اوجالان در صورتجلسه دفاعیات خود و بازجویی هایش در جزیره امرالی دست به اعترافی زد که هر همه کس مبهوت شد زیرا هر کردی می پنداشت که اوجالان برای کردها مبارزه می کند اما مشخص شد که اوجالان از پتانسیل کردها برای بقای دولت ترکیه استفاده می کرد و با صراحت پا از گلیم فراتر گذاشت و به مسئولان ترکیه گفت اگر شماها به من امکان بدهید من می توانم چهار بخش کردستان را به خدمت دولت در بیارم و خودم مانند یک سرباز ترک برای دولت کار کنم ، اوجالان با معاهده سور که به کردها در ترکیه که حق اداره خود را می دهد، مخالفت می کند. می بینیم که او از لوزان دفاع می کند و عبدالله اوجالان از پیمان ملی دفاع می کند در می یابیم که اوجالان کلا در راستای منافع ترکیه گام و اظهار نظر می کند.
به گفته عبدالله اوجالان، «معاهده سور خطر بزرگی برای سرزمین های آناتولی و بین النهرین است». زیرا کردها و ارمنیها مالک زمینهای خود در سور خواهند بود و ترکیه زمین کوچکتری خواهد داشت. با این حال، میساکی ملی راهی برای رهایی ملی است. از سوی دیگر اوجالان در مورد میساکی ملی ترکیه چنین می گوید: «ترک ها و کردها مانند آن زمان باید در چارچوب پیمان ملی متحد شوند و ترکیه جدید و آینده ای جدید را ایجاد کنند.
و دوباره مشخص می شود که اوجالان برای اینکه امکاناتی از دولت بگیرد دوباره کردها را قربانی سیاست خود می کند و همیشه برای منافع ترکیه کار می کند.
دفاعیات اوجالان که با مفاهیم و استدلال های ایدئولوژیک مزین شده که بوی خیانت در ان به مشام می رسد ، در واقع اوجالان با لباس کردی و با ذاتی ترکی بدنبال شکار کردها در جهت منافع ترکیه است.
بر اساس تمام مفاهیمی که اوجالان از سال ۲۰۰۰ استفاده کرده است، جلوگیری از تبدیل شدن کردها به یک کشور است. اوجالان ابتدا سعی کرد کردها را وادار کند که بی تابعیتی را به عنوان یک چیز خوب بپذیرند و مفهومی مانند «دولت» یعنی «غیر دولتی» را مطرح کرد. بعدها، اوجالان هزاران صفحه نوشت تا کردها را متقاعد کند که دولت شرور است، و حتی تا آنجا پیش رفت که بر خلاف هر جای دیگری گفت که کلمه دولت در عربی به معنای “تجاوز به زن جوان” است. اوجالان مدعی شد که جامعه بدون دولت آزاد است، گویی هیچ جنبه مثبتی وجود ندارد که دولت به مدت ۵۰۰۰ سال به جامعه بشری خدمت کرده است.
پس از ارائه مفاهیمی مانند مدرنیته دموکراتیک تخیلی که وجودی رئال ندارد، از سیستم کنفدرال دموکراتیک بدون هیچ انضمامی را به عنوان الگو برای کردها، دانست و گفت: «حتی اگر به ما دولت بدهند، ما دولت نمی خواهیم.
ما هرگز دولت نخواهیم خواست، ما مخالف تغییر مرزها نیستیم.» (این اظهارات اوجالان برای اولین بار بعد از دستگیریش در زندان امرالی مطرح شد )و درست پس از آن، او برای کردستان ترکیه ، هدف “ترکی شدن” را تعیین کرد. حزب او و سازمان های زیرمجموعه اش همین خط را ادامه می دهند. در تاریخ نیز چنین رگه ای در میان کردها وجود داشته است.
اوجالان با اینکه از ابتدای تاسیس پ ک ک بیش از هزاران کرد را به کشتن داد و هزاران مردم از خانه شان اواره شدند و اما باز هم همیشه منافع ترکیه را ارجحیت دانست.
افرادی که اصالتا کرد بودند و در پیمان لوزان دست داشتند مانند اینونو، ضیا تورلی، دیاپ آقا و دهها نام دیگر که نمیتوانیم نام ببریم، از لوزان دفاع کردند، ترکیه را تأسیس کردند و به کردها خیانت کردند. روح آنها امروز در الگوی عبدالله اوجالان زنده است.
این شامل مدیران پکک مانند نیلوفر کوچ جمیل بایک دوران کالکان نیز میشود که میگوید ما نمیخواهیم مرزها را تغییر دهیم، دوران کالکان که میگوید ما ایده دولت را دور انداختیم و کاراسو که میگوید ما یک سیستم بدون تابعیت ایجاد خواهیم کرد. اینها لوزان را ویران نمی کند، بلکه باعث می شود کردها لوزان جدید را بپذیرند. انها فقط دنبال لوزان جدیدی می رود که رهبر آن اوجالان است و کردها را بیشتر تجزیه می کنند.