انجمن بی تاوان : در گروه تروریستی پ.ک.ک درسی بنام جاسوسی وجود ندارد، اما هرکس برای خود و دیگران یک جاسوس درجه یک است.این یکی از ابتکارات سیستم است. ناگفته نماند که همین کاراکتر هم خود یکی از قویترین نقاط منفی و ضعیف سیستم محسوب میشود.
چون بعد از مدتی انسانها به این نتیجه میرسند که جاسوس خود و دیگران شدهاند، آنوقت است که ذهنی آگاه و باشعور، این کار را قبول نخواهد کرد. در نتیجه پایههای اصلی به مرور زمان ریزش میکنند. این کارها همه بنام آزادی فردی و رسیدن به آزادی و استقلال است.
اکثر اعضای قدیمی این گروه تروریستی ، داوطلبانه و با دید خدمتگزاری به سازمان ملحق شدهاند. بعد از مدتی و پس از عبور از فیلترهای آموزشی و رفتاری متعدد، بخش اعظم شخصیت فرد تغییر کرده و به خواسته سازمان درخواهد آمد.
به عبارتی دیگر، فرد از قالب خود بیرون آمده و در قالب سازمان قرار میگیرد و دیگر خود وی نیست چرا که انحراف از قالب سازمان به معنی دشمنی و جاسوسی برای دشمنان بود که عواقب بدی داشت، ساده بودن پیوستن به گروهک هم از این حیث است که افراد به سادگی وارد آن میشوند، اما اگر بخواهند خلاف رویه تشکیلاتی عمل کنند فوراً مشخص میشوند و معلوم نیست چه بلایی بر سر آنها میآید.
راهکارهای گوناگونی برای نمایان بودن این امر وجود دارد. برای همین افراد بعد از مدت طولانی آنهم به شرط زرنگ بودن، قادر به درک آنها هستند، وگرنه برای همیشه قربانی آن ترفندهای روانی و شخصیتی خواهند شد.
آن دسته از افراد هم که این موضوعات را درک میکنند یا به خاطر وابستگی به رفقا و یا افرادی که میشناخته و کشتهشدهاند و یا هنوز فکر میکند که زندگی را باخته و بعد از این همهسال و گذشت بیش از نصف عمر، چه از دستشان ساخته است، میسوزند و میسازند و به دنبال جایگاه و مقامی هستند تا خود را بگونهای با شرایط حاضر وفق دهند.
آن دسته از افراد هم که معتقدند هر زمان ماهی را از آب بگیری تازه است، درصدد نجات از این محیط و سیستم هستند.
بهترین راهکار پ.ک.ک برای تازه کردن هوای محیط و استمرار سیستم، مشارکت نیروهای تازه نفس است. اعضای جدید از جایگاه خاصی در گروه برخوردارند. چون به وسیله همین افراد که هنوز خونشان گرم است و خبری از حقیقتها ندارند، از رادیکالیسم درونی سیستم محافظت میشود.
اکثراً آدمهای ساده و بیآلایش هستند یا به اصطلاح عامه مردم، خمیر زودپزند که به هر شکلی بخواهی، همانطور خواهند شد. در واقع سیستم بهترین کارهای درون سیستم و ماندگار آن را توسط این افراد به انجام میرساند.
قدیمیترها و آن دسته از افراد که بعد از قربانی کردن سالهای طلایی عمرشان یاد گرفتهاند گلیم خود را آب بکشند، به درد سیستم نخواهند خورد. چون آنها یا در پی انتقام از سازمان هستند و یا در پی یافتن منفعتهای از دست رفتهشان در گروه. البته تعداد اندکی از همین کادرهای مجرب سیستم هستند که پایههای استراتژیک و سیاسی گروه را نگه داشتهاند. همین تعداد اندک، با بهکارگیری انرژی اعضا که نقش بدنه را ایفا میکنند، سیستم را پویا و سرپا نگه میدارند.
یکی دیگر از افکار و رسومات داخلی پ.ک.ک که سعی بر تحمیل و تزریق آن به اعضا داشتند، این بود که هر آنچه خوب است، از آن گروه است و هر چیز و یا گفته و عمل بدی هم از آن افراد است.