انجمن بی تاوان : در سال ۱۹۹۹ میلادی، اولین قطعنامه در مورد کودکان و درگیریهای مسلحانه توسط شورای امنیت سازمان ملل به تصویب رسید و بدین ترتیب، موضوع کودکان آسیبدیده از جنگ را در دستور کار این شورا قرار داد. این قطعنامه همچنین شش تخلف سنگین را که تعداد زیادی از کودکان را در زمان جنگ تحت تأثیر قرار داده بود، شناسایی و محکوم کرد و از دبیر کل خواست تا گزارشی در مورد این موضوع ارائه دهد. خاتمه دادن و جلوگیری از وقوع این شش تخلف جدی محور کار و وظایف نماینده ویژه است.
شش تخلف جدی به عنوان پایهای برای گردآوری اطلاعات و گزارش تخلفاتی که بر کودکان تأثیر میگذارد، عبارتاند از:
- ربایش کودکان؛
- قتل و ضرب و شتم کودکان؛
- استخدام یا استفاده از کودکان بهعنوان سرباز؛
- خشونت جنسی علیه کودکان؛
- حمله به مدارس یا بیمارستانها؛
- ممانعت از دسترسی کودکان به کمکهای انساندوستانه.
در این یادداشت کوتاه به ممانعت از دسترسی کودکان به کمکهای انساندوستانه اشاره خواهد شد. توقیف غذا و سایر کالاهای حیاتی مانند دارو و منع دسترسی به درمان و بهداشت و پزشک، توسط این شبهنظامیان پدیده جدیدی نیست. در طول تاریخ، گرسنگی بهعنوان یک روش جنگی مورد استفاده قرار گرفته است. هدف اصلی محاصرهها، تحمیل درد و رنج بر مردم غیرنظامی، که به عنوان یک «محصول جانبی» اجتنابناپذیر تلقی میشد، نبود، بلکه تسلیم ارتش دشمن، هدف اصلی این سیاست غیرانسانی بود. با این حال، در جنگهای امروزی، ممانعت از دسترسی به کمکهای بشردوستانه بهعنوان بخشی از یک سیاست عمدی برای هدف قرار دادن غیرنظامیان، بهویژه در زمان درگیریهای مسلحانه داخلی، به طور فزایندهای رد میشود. اما متاسفانه، اکنون کمکهای بشردوستانه اغلب به عنوان ابزاری برای چانهزنی در معاملات سیاسی استفاده میشود و بنابراین به طور منظم شاهد اخلال در روند ارائه این کمکها هستیم. از آنجایی که رسانههای بینالمللی به این موضوع توجه بیشتری میکنند، خودداری از کمکها نیز آشکارتر از گذشته شده است.دسترسی به کمکهای بشردوستانه در شرایط درگیری مسلحانه که در آن غیرنظامیان، از جمله کودکان، به شدت به کمک نیاز دارند، بسیار مهم است. محرومیت از دسترسی بشردوستانه مستلزم جلوگیری از عبور رایگان یا تحویل به موقع کمکهای بشردوستانه به افراد نیازمند و همچنین حملات عمدی علیه کارکنان نهادهای مختلف بشردوستانه است.
ممنوعیت طبق قوانین بینالمللی
ممانعت از دسترسی بشردوستانه به غیرنظامیان، از جمله کودکان، و حمله به کارکنان بشردوستانه که به کودکان کمک میکنند، بر اساس کنوانسیون چهارم ژنو و پروتکلهای الحاقی آن ممنوع است و ممکن است جنایت علیه بشریت و جنایت جنگی باشد. علاوه بر این، این یک اصل در حقوق بینالملل عرفی است. امتناع از ارائه کمکهای بشردوستانه به غیرنظامیانی که بر اثر درگیری به دام افتاده یا آواره شدهاند، همیشه یک واقعیت بوده است، اما اکنون بهطور فزایندهای بهعنوان یک تاکتیک جنگی مورد استفاده قرار میگیرد. نمونههای فراوانی از کودکانی که در مناطق محاصرهشده به دام افتادهاند یا از دسترسی به غذا، آب و کمکهای پزشکی، از جمله واکسن محروم هستند، وجود دارد. موافقت با ارائه کمک به جمعیت غیرنظامی از جمله کودکان نباید توسط طرفین درگیری به دلایل خودسرانه رد شود و هر یک از طرفین باید از مانعتراشی عمدی در تحویل تجهیزات کمکی به غیرنظامیان نیازمند در مناطق تحت کنترل خود خودداری کنند. شورا، مجمع عمومی و شورای حقوق بشر مکرراً چنین اقداماتی را محکوم کردهاند. همچنین ممانعت از دسترسی بشردوستانه به کودکان ممکن است چندین حقوق اساسی بشر از جمله حق بقا و حق رهایی از گرسنگی را که حقوق اساسی همه مردم است، نقض کند. در عملیات امدادی، کودکان مستحق توجه ویژه هستند و باید مراقبت و کمک مورد نیاز آنها ارائه شود.
تنها در سال ۲۰۲۰ میلادی، سازمان ملل بیش از ۴۱۰۰ مورد ممانعت از دسترسی به کمکهای بشردوستانه برای کودکان را گزارش کرده است که توسط طرفهای درگیری مسلحانه، دولتها و گروههای مسلح غیردولتی بهطور یکسان انجام شده است. حوادث شامل حمله به امدادگران، موانع بوروکراتیک و اداری، تعلیق یا انحراف کمکها، و تداخل در تصمیمات میشود. همه اشکال محرومیت از دسترسی بشردوستانه نقض قوانین بینالمللی نیست، اما همهی آنها عملیاتهای بشردوستانه را مختل میکنند و در بسیاری از موارد، تأثیر مخربی بر بقای کودکان گرفتار در درگیریهای مسلحانه دارند.
کمکهای بشردوستانه چیست؟
کمکهای بشردوستانه شامل تمام اقدامات اضطراری برای تضمین بقای کسانی است که مستقیماً تحت تأثیر درگیریهای مسلحانه بینالمللی یا داخلی قرار گرفتهاند. این کمکها، شامل کمکهای مادی- غذا، آب، پوشاک، دارو، سوخت، سرپناه، بستر مناسب، تجهیزات بیمارستانی و… است. برای اینکه کمکها، ماهیت انساندوستانه داشته باشد، تنها هدف آن باید پیشگیری و کاهش آلام بشری باشد. ذینفعان کمکهای بشردوستانه، غیرنظامیان نیازمند از جمله زندانیان و اسیران جنگی هستند.
چرا پژاک، ناقض حقوق کودکان است؟
گروه مسلح و ستیزهجوی پژاک، بارها و بارها توسط نهادهای مختلف منطقهای و بینالمللی، متهم به استفاده از کودکان بهعنوان سرباز است. کودکان عضو این گروه و سایر اعضای نوجوان آن که اغلب زیر سن قانونی هستند، یا ربوده شده و یا فریب داده شدهاند و اکنون به اجبار در عضویت این گروه مسلح باقی ماندهاند. فارغ از آنکه این کودکان، عملا از حقوق اولیهی بشر مانند حق دسترسی به مسکن، آب، تحصیل و غذای سالم محروم هستند و با حضور در کوهستانهای صعبالعبور، عملا در معرض مرگ تدریجی قرار دارند، پژاک بارها و بارها، عملا مانع از دسترسی نهادهای بشردوستانه و کمکهای امدادی به کودکان شده است. این کودکان، هدف حملات متعددی قرار گرفتهاند و بهدلیل فقدان خدمات امدادی مناسب و سیاستهای غیرشفاف و غیرانسانی پژاکف جان خود را از دست دادهاند. تاریخ مرگ، محل دفن و علت دقیق مرگ آنها مشخص نیست. پژاک، خبر مرگ اعضا را با تاخیر چند ساله اعلام میکند تا امکان پیگیری برای خانواده و نهادهای حقوق بشری فراهم نشود. صحت اخبار نیز به شدت زیر سوال است؛ چون این گروه مسلح امکان صحتسنجی اخبار را فراهم نمیکند. محن دفن جنازه اعضا، دلیل مرگ و زمان آن نیز کاملاً مبهم است. همین امر نیز این سیاست پژاک، را به سیاست ناپدیدسازی اجباری نزدیک میکند که جرم بینالمللی است. در واقع، کودکان در زمان حیات و مجروحیت، از دسترسی به خدمات درمانی محروم هستند و بعد از مرگ نیز پیکر آنها به خانواده تحویل داده نمیشود. هر دو مورد، جرم بینالمللی و مستوجب عقوبت کیفری برای سران پژاک است.