۲ دی ۱۴۰۳

انحراف ایدئولوژیک در گروه تروریستی پژاک

  • ۲۲ دی ۱۴۰۰
  • ۴۳۰ بازدید
  • ۰

انجمن بی تاوان آذربایجان غربی : گروهک ها برای بهره گشی  از مشکلات اجتماعی از جمله مشکلات زنان و جوانان از متدهای گوناگون و وارونه استفاده می کنند یعنی شیوه نگاه کردن وآنالیز کردن مسائل را برعکس میگیرند و یا اینکه راه راست را انتخاب نمیکنند بلکه راه کچ را انتخاب می کنند  با ذکر چند مثال مسئله بهتر به مفهوم خواهد رسید ؟ مثال : پکک میگوید که آزادی اوجالان آزادی کردستان است ویا می گویند  که آزادی اوجالان آزادی زنان است و آزادی اوجالان ازادی جوانان است و یا اینکه پژاک ادعا میکند کودار یک سیتم آلترناتیف برای جامعه ایران است ویا اینکه  پژاک از تمام مخالفان ایران با قدرتمندتر است . و یا اینکه اوجالان رهبر خلق کرداست مگر انتخاباتی در سراسر کردستان شده؟که همه کردها وی را قبول کرده اند؟پس افرادی مانند مسعود بارزانی و جلال طالبانی و … چی هستند ؟

اگر مسئله های فوق را طبق ایدئولوژی  پکک و پژاک تحلیل کنیم انچه که مابین تفکر و عمل هست ضد یکدیگر هستند .زیرا یکی از متدهای علمی که در پکک و پژاک مورد استفاده جهت آنالیزهای ایدئولوژیکی و تحلیلی از ان استفاده مکنند قانون ” کل و جز “است مثال:یک کادر از لحاظ شخصیتی مکمل نیست اما اگر یک مشکل داشت مثلا:دزد باشد .اما به این معنا نیست که این کادر کلا به درد نمی خورد اما در عوض با شجاعت است پس ما می توانیم از آن استفاده کنیم  پس خصوص  دزد بودن در شخصیت کادر به ای معنا نیست که این کادر کلا خراب است  پس جزئ از ان خراب است . اگر در یک تابور چند نفر مشکل اخلاقی دارند به این معنا نیست که کل تابور مشکل اخلاقی دارند و جزئ از تابور مشکل دارند …اگر یک کادر در پژاک با زور از مردم پول بخواهد و مردم را اذیت کند  به این معنا نیست که کل پژاک زور گو است .

پژاک از فرمول فوق برای تمامی تحلیلات و آنالیزهای خود از ان استفاده مکنند  و این قانون برای گروهک مبدا و عقیده است .و به یک معیار ارزیابی و تحلیلی آموزشی تبدیل شده است .

اما آنچه که ضد همدیگر هستند این است که اگر اوجالان جزئ از کردستان است  و اگر اوجالان جزئ از جوانان و زنان باشد چگونه و با چه قانونی علمی ثابت میشود که آزادی اوجالان آزادی کردستان و آزادی زنان و جوانان است ؟

اگر بهتر اینکه بگوییم آزادی کردستان آزادی اوجالان است با منطق تر است ویا اینکه آزادی کردستان آزادی زنان و جوانان است.و یا اینکه بگوییم ایران خود یک کل است و کودار اگر جزئ از ایران باشد چگونه می تواند برای ایران آلتر ناتیف باشد و کاملا آشکار است که گروهکها در ارائه برنامه و پروگرام و در ارئه متدهای علمی برای حل مشکلات اجتماعی در انحراف هستند .

آنچه که در این مسئله بعد مهمتری دارد که چگونه گروهکها ایده خود  را بر مردم  وجامعه فرض میکند حال اینکه خود میدانند که شعار آنها هم از بعد علمی و هم از بعد علم اجتماعی  اشتباه است و آنچه را که به آن عقیده دارند برعکس می گیرند  . و در ایده فرض گرایی  بر جامعه از متد “زور “و “خشونت”وتحکم گرایی ودگماها استفاده مکند  زیرا ماهیت گروهکها در قدرت نظامی “ملیتاریزم “است و شیوه مدیریت هم در داخل گروه و خارج از گروه نظامی است و شیوه مدیریت در مرور ز مان به یک اندیشه و ذهنیت ملیتاریزم تبدیل شده است و در رفتارآنها برخورد با کلیه مسائل ها اعم از داخل و خارج از گروهک از متد زور ترس و رعب و تهدید …استفاده میکند مثلا:در گروه اگر کادری به انجام کاری اعتراض کند تنبیه میشود و اگر از دستورات سرپیچی کند به مرگ تهدید میشود .در خارج از گروه اگر کسی رهبر گروهک را انتقاد کند تهدید به مرگ میشود و یا اگر کسی کمک مالی نکند تهدید می شود.

هر  گروهکی خود آینه ای است که منعکس کننده درون  ذهنیت و تفکر رهبر فرقه است رهبر هیچ محدودیتی برای خود قایل نیست او میتواند رویاها  و تمایلاتش را در جهانی که پیرامون خود به وجود می آورد زنده نماید و او می تواند عضوها را به سمتی هدایت کند که خواسته های او را بر آورده کنند  ذهنیات رهبر فرقه بانی نظامی است که او وارد عمل می کند و هیچ انتقادی مجاز نیست  وقتی او عاقبت پیروان خود وادار نماید  تا هر عملی که او دستور میدهد انجام دهند میزان موفقیت در پذیرفته شدن در یک گروهک به درجه انطباق و تسلیم و اطاعت کادر بستگی دارد .

و امروزه هم پژاک از متد زور و فرض گرایی و تحکم  استفاده میکند وکه انعکاس ذهنیت و تفکر ان است   هر گروهی از جمله دمکرات و کومله اگر پژاک را انتقاد کنند با تهدید روبرو می شوند اگر کسی فرار کند تهدید میشود اگر کسی رهبر را شکایت کند و انتقاد کند تهدید میشود  و متدی که پژاک از ان برای ابراز نظریه در هر موردی و یا انتقاد از هر سیاستی ویا دادن بیانیه ها همیشه از ماهیت تهدید و تحکم گرایی به همراه است مثلا :مگویند که پژاک ناجی خاورمیانه است .و یا پژاک از قرارداد های نفتی کردستان عراق با ایران نگران است و واهمه دارد و یا دیگر احزاب کردی پژاک را به رسمیت نمی شناسد .پژاک حتی عامل حوادثهای طبیعی از جمله”زلزله و سیل غیرمنتظره و… دولت رامتهم می کند

در این بیانیه ها کاملا آشکار است که پژاک سعی بر این دارد که می خواهد گفتمان خود را بر دیگر احزاب فرض کند و همیشه روزنه ای را برای تهدید باز نگاه می دارد و تحکم گرایی را بر اطرافیان فرض می کند ودر مرور زمان دیدگاهی تنگ نظرانه و وارونه برای پژاک درست شده است وهمانند قورباغه ای در ته چاه جهان را به اندازه دهانه چاه مبیند و امروز هم پژاک و کادرهایش مانند قورباغه ته چاه به دنیا نگاه میکنند و باید خودشان را از رئالیته “رهبر که همه چیز را می داند “رهایی یابند و خود رااز معیار سنجش رهبر به مسائل ها بدور نگه دارند . واز تقلید کور کورانه بپرهیزند بلکه با دیدگاهی نو حقیقت گرا به مسئله بیندیشند و خود را قربانی اتوپیای رهبر نکنند و باید بدانند که آزادی اوجالان آزادی کردستان و زنان نیست . کودار یک سیستم آلترناتیف برای ایران نیست و نخواهد شد.

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *