۳ دی ۱۴۰۳

انتخاب خط سوم یا (طرف سوم ) از دیدگاه پ ک ک

  • ۵ بهمن ۱۴۰۰
  • ۲۳۳ بازدید
  • ۰

انجمن بی تاوان آذربایجان غربی : خط سوم از طرف پ ک ک به عنوان یک راهکار و سنتزی جهت ایجاد یک موقعیت سیاسی در خاورمیانه طراحی شده است.زیرا رهبر پ ک ک بر این باور است که در کشمکش های خاورمیانه طرف نباشد و تا بتواند از بحران های بوجود امده وخلاء مابین نیروهای مداخله گر بر دولتهای فعلی برای شان موقعیتی بدست بیاورند.
انچه که طبق دیدگاه پ ک ک برای خط سوم از لحاظ تئوری تعریف شده است به این عنوان است. “خط سوم ،خط مشی ونحوه سیاست گذاری برای ایجاد یک موقعیت اجتماعی ورویکرد سیاسی در خاورمیانه است وما در بحرانهای بوجود امده در خاورمیانه از نیروهای مداخله گر حمایت نمی کنیم و از یک طرف هم نیرهای فعلی مشروع را نیز قبول نمی کنیم”
آنچه که قابل سئوال است آیا در کشمکش ای خاورمیانه بدون طرف بودن امکان دارد و اگر دارد چرا سیاست فعلی پ ک ک با خط مشی ان در تضاد است برای روشن شدن موضوع نگاهی به تغییرات شمال سوریه بیندازیم “سیاست مبتنی بر خط سوم در واقع معنایی ندارد زیرا پ ک ک در شمال سوریه یک روز با امریکا حرکت می کند یکروز سر از مسکو در می اورند تا اینکه بتواند با حکومت مرکزی سوریه به یک توافق برسند مسئله “عفرین”در شمال سوریه شکل اشکار شکست خورده خط سومی بود که پ ک ک قبلا انرا مطرح کرده بود زیرا پ ک ک با تبعیت از خط سوم بر ان بود که می تواند مانع پیشروی نیروی ترکیه بشود و به همین علت هم با حکومت سوریه توافق نکرد و سبب شد که بیش از صد هزار نفر آواره شوند بیش از ۲۰۰۰کشته بشوند وعفرین بطور کلی بدست نیروهای ترکیه وجبهه النصر بیافتد وشهر غارت شدوحقیقت اشغال عفرین نتیجه شکست خورده خط سوم که از عبدالاه اوجالان مطرح شده است
پ ک ک در سال ۲۰۱۵٫۲۰۱۶خواست که با همین رویکردخط سوم در کردستان ترکیهبا سیاست “خندق” به دنبال ایجادیک موقعیت بود وان هم ایجاد خود مدیریتهای محلی بود در بعضی از محله های شهرها خود را سازماندهی کرد و با متکی از نیروهای محلی در صدد ایجاد یک سیستم خودمدیریتی محلی برامدند و بخصوص در شهرهای دیاربکر ،شرناغ و جزیره نتیجه چی شد؟
ترکیه با تمام قوا حمله کرد وشهر را با خاکیکسان کرد وبیشاز ۴۰۰۰هزار کشته جای گذاشت ونیروهای پ ک ک بیشرشانکشته شدند وعده ای اندک جان سالم به ر بردند
وپ ک ک همیشه از قانون دیالکتیک بحث می کند و دوگانگی بودن را در عالم طبیعت را به عنوان یک معیار ارزیابی می کردند و چیزی که برای ما جایی سوال است که پ ک ک قانون دیالکتیک علمی را هم زیر پا گذاشته است ؟زیرا طرف سوم در خاورمیانه تنها یک اتوپیا باشد
مثالهای زیادی امروزه در عمل و سیاست پ ک ک در کردستان سوریه و ترکیه و عراق قابل بحث است
همانگونه که ما اگاه هستیم طبق ایده پ ک ک سیستم خاورمیانه را به سه طرف تقسیم کرده است یکی اینکه حکومتهای و دولتهای فعلی خاورمیانه که بعنوان دولتهای اونیتر و محافظه کار شناخته می شود و دوم نیروهای مداخله گر خارجی مانند امریکا و اروپا که همیشه سعی بر این دارند که در دولتهایی که نمی توانند نفوذ کنند و انها را به بحران روبروکنند و انها را زیر سلطه خود در اورند
اما انچه که در بستر خاورمیانه خوابیده است خطی به عنوان خط سوم موجودیت ندارد و نامگذاری و ارائه طرف سوم تماما بر یک خیال و خارج از دنیای حقیقی است که پ ک ک از ان استفاده می کند زیرا تعریفی که پ ک ک برای خط سوم ارائه داده است تماما با حقیقت خاورمیانه در تضاد است عدم شناخت پ ک ک از تاریخ خاورمیانه سبب شده است که پ ک ک به این اشتباه مرتکب شده است
اما انچه که از طرف پ ک ک بر خلقهای خاورمیانه فرض می شود به اطاعت در اوردن دیگر خلقها زیر ایده پ ک ک است و تفکرات پ ک ک در حدی نیست که جوابگوی مشکلات تمام خلقها باشد زیرا ایده پ ک ک برتفکرات سوسیالیزم استوار است و و از یک طرف هم بر پایه ملی گرایی و نژاد پرستی وبر معیارهای ایدئولوژیک پ ک ک است حال اینکه اکثریت کردها ایده پ ک ک را نمی پذیرند تا رسد به دیگر خلقهای خاورمیانه . وانچه که واضح است خود پ ک ک در خاورمیانه به یک چالش و معضل تبدیل شده است زیرا پ ک ک خود را از بعد پارتی بودن و سیستم ملیتاریزم نرهانیده است زیرا در سیستم پارتی بر اساس دگماها و تابوها ایدئولوژیک رهبر طرح ریزی شده است و به این معناست که خط سوم پ ک ک بر اساس ایده یک شخص می باشد و این هم ماهیت دیکتاتوری را به خود گرفته است زیرا ایده رهبری بخشی جدا ناپذیراز سیاست پ ک ک است و باید تمامی خلقها بر اساس تفکرات رهبری پ ک ک گام برداند
و خط سوم پ ک ک در راستای بعد ایدئولوژیک استوار است و این هم به معنی این است که عده ای معدود را در بر می گیرد زیرا خط سوم پ ک ک بر ایده سوسیالیزم استوار است و اگر به سیر تاریخی نگاه کنیم تفکرات سوسیالیزم در خاورمیانه شکست خورده است زیرا جامعه خاورمیانه بر اساس و پایه دینی دور هم و زندگی مسالمت امیز دارند و از یک بابت هم سوسیالیزم و تفکرات دینی ضد هم هستند زیرا استوار ترین پل ارتباطی خلقهای خاورمیانه بر اساس دین است.
در دنیای امروزه ثابت شده است که تفکرات ایدئولوژیک جوابگوی مشکلات خلقها نیست زیرا ایدئولوژیها موجود توسط یک شخص طرح ریزی شده اند زیرا در تفکرات ایدئولوژیک تفاوتها معنا و مفهوم خود را از دست می دهند و اساس ایدئولوژیک پ ک ک تا حدودی بر اساس ملی گرایی ونکته اخر ان بر اساس نژاد پرستی در راستای اهداف ایدئولوژیک اداره می شود و انچه که امروزه قابل مشاهده است نشان می دهد که پ ک ک نه تنها برای دولتها به یک تهدید تبدیل شده بلکه برای کردها هم به یک تهدید بزرگ تبدیل شده است.
انچه که در کردستان ترکیه با سیاست خندق انجام شده بود همان رویکرد پ ک ک به عنوان خط سوم بود که چه مصیبتهای برای کردها در پی داشت منتقل دادن جنگ از کوه به داخل شهرها ودر خانه مردم به معنی خط سوم پ ک ک بود که منجر به کشته شدن هزاران نفر و ویران شدن خانه مردم شد و این جاست که یک سوال به ذهن انسان خطور می کند ایا ضرر و تخریب امکانات رفاهی مردم مانند برق و شبکه اب و تلفن و بانک و سوزاندن مدرسه و بهداشت و شهرداری به معنی مفهمو خط سوم است ؟زیرا چیزی که در کردستان ترکیه رخ داد از این عبارت بود پ ک ک دکل برق و خیابانها را در شهر وان و دیاربکر گور…تخریب می کرد و ان را به عنوان یک دستاورد تلقی می کرد و نام دفاع مشروع به ان داده بود.
در شمال عراق ومشکل شنگال هم چکیده سیاست پ ک ک است که سبب شده است بیش از نیمی اهالی شنگال نمی توانند بعلت سیاستهای پ ک ک به خانه شان برگردند.
در کردستان سوریه در ابتدا پ ی د خود را به عنوان طرف سوم اعلام کرد و بعد ها مشخص شد که در حقیقت خطی بنام خط سوم اصلا ماهیت ندارد امروز انچه در حال انجام است همان برداشت پ ک ک از خط سوم و طرف سوم بود زیرا پ ک ک در ابتدا می گفت که ما نه متکی به دولت سوریه هستیم و نه متکی به نیروهای مداخله گر . اما انچه که در سوریه درحال انجام است چرخش ۱۸۰درجه ای پ ک ک از بعد ایدئولوژیک است و امروزه ما شاهد ان هستیم که پ ک ک با ذهنیت سوسیالیزم در اغوش امریکا (کاپتالیست با رویکرد پ ک ک )است و مانند یک ابزار جهت منافع امریکا گام بر می دارد و از یک طرف هم به مخالفان کرد اجازه فعالیت نمی دهد و امروزه همان مخالفان کرد می گویند چیزی که حکومت سوریه بر سر ما نیاورده بود پ ک ک بر سر ما اورده است و کردستان سوریه که در تحت نفوذ پ ی د هست به زمان رئال سوسیالیزم در روسیه شباهت دارد در انجا چه طور که نمی گذاشتند مردم به بیرون برود و تمامی مخالفان را ازبین می بردند و امروزه در کردستان سوریه (روژاوا)زندانی کردن روزنامه نگاران و به اتش کشاندن دفترها ی دیگر احزاب کردی و فرض کردن سیاست اجباری ، سیاست اجباری در تغییر کتابهای ابتدایی تا دانشگاه جامعه را به حالت تک تیپ کردن و رواج فرهنگ نظامی گری در بین تمامی احاد مردم از پیر گرفته تا بچه و زنان دختر شباهت زیادی به سردم هیتلر دارد و عدم تحمل تفاوتها و ان هم بخصوص در جامعه کردی نشان حقیقت و ذهنیت پ ک ک است وازیک طرف هم با دولت سوریه قرار گاه مشترک دارند و بعضی مناطق را که از داعش گرفته بود به دولت سوریه داد.
تماما اشکار است برداشت پ ک ک از خط سوم تنها یک ابزار تبلیغاتی است بلکه پ ک ک از دمکراسی بعنوان یک معیار استفاه نمی کند بلکه برای پ ک ک استفاده ابزاری دارد و دمکراسی به یک تله نامرئی تبدیل شده است که پ ک ک با ان مردم را شکار می کند.
در حقیقت خاورمیانه مشخص است که که طرف سوم وجود ندارد و ودر سیر تاریخی خاورمیانه هم چیزی بنام خط سوم وجود نداشته و خلق های خاورمیانه با رنگها و تفاوتها و زندگی مسالمت امیز هزار ساله این را ثابت کرده است که قدرو سرنوشت تمامی ملتهای خاورمیانه به هم گره خورده اند و زمانی که مداخله خارجی بر منطقه انجام شده تمامی خلقها با اتحاد و برابری در برابر انها ایستادگی کرده اند و صدها نمونه تاریخی وجود دارد مانند حمله اسکند ر مقدونی و جنگهای صلیبی و حمله مغول ……و این جاست که عدم توانایی انالیز پ ک ک ازتاریخ خلقهای خاورمیانه سبب شده است که پ ک ک همیشه با ارزشهای خاورمیانه در تضاد باشد.

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *