۲ آذر ۱۴۰۳

افشای قتل سازمانی دو عضو ارشد پژاک

  • ۱۴ آبان ۱۴۰۲
  • ۲۶۴ بازدید
  • ۰

خدر خرینگه با کد عاکف مامو زاگرس عضو شورای اجرایی پژاک” و “فهمی رستمی با کد سیروان ناری عضو مرکز مطبوعات پژاک” چگونه کشته شدند؟

انجمن بی تاوان: یکی از روشهای تصفیه درون سازمانی در گروهک پ.ک.ک و پژاک همیشه در نتیجه بلایای طبیعی اعلام می شود. حال اینکه بیشتر آن ها توسط دو جناحی بودن در گروهک تصفیه می شوند. در گروهک پ.ک.ک دوجناح وجود دارد: یکی محافظه کار که وابسته به تفکرات سوسیالیسم از روشهای استالین تبعیت می کنند و اینها بر این باورند که هر انگلی در راه اهدافشان باید فیزیکی حذف شوند و گروه دوم ملی گرایان کرد یا همان ناسیونالیست های کرد هستند و جنبه نژادی را اساس می گیرند و بر این باورند که برای اهدافشان باید با ابرقدرتهای دنیا ارتباط داشت. سوسیالیست ها ، امپریالیسم را عامل ناعدالتی تلقی می کنند و هرگونه ارتباط با این قدرتها را رد می کنند. همانگونه که در شوروی سابق ارتباط با امریکا را رد می کردند و نمیگذاشتند اهالی شوروی به امریکا و دولتهای اروپایی بروند.

پ.ک.ک هم در سال ۲۰۰۶ با تبعیت از این ذهنیت درخط مشی ها همیشه در حالت دوگانگی بودن به سر می برد و بخصوص بعد از سقوط صدام و تغییراتی که در منطقه روی داد پ.ک.ک هم دچار تحولاتی شد و دو دستگی در پ.ک.ک و پژاک به وجود امد و بخصوص پژاک با اینکه تازه تاسیس شده بود و عده ای بر این باور بودند که ارتباط با امریکا راه را برای رسیدن به اهدافشان هموار خواهد کرد و با امدن امریکا به عراق عضوهای پ.ک.ک و پژاک با امریکاییها ملاقاتی انجام دادند و از طرف پژاک “خدر خرینگه “با کد سازمانی عاکیف “این ملاقات ها را انجام می داد. در ان زمان مابین عثمان اوجالان و جمیل بایک تنش ها در اوج بود و پ.ک.ک وضعیت خوبی نداشت. ملاقاتهای عاکیف با امریکایها ادامه داشت و ملاقاتها در شهر رانیه صورت می گرفت و هدف امریکا این بود که پژاک را از پ ک ک جدا کند و به انها کمک کند و عاکیف هم این پیشنهاد امریکا را پذیرفته بود و از یک طرف هم عثمان اوجالان با نفوذی که در پژاک داشت کادرهای ایرانی در پژاک موافق این پیشنهاد بودند و هوای متفاوتی در پژاک بوجود امده بود و کادرها به این پیشنهاد امریکا دل بسته بودند و امریکا قولهای گوناگونی داده بود. مذاکرات تا اواخر پاییز سال ۲۰۰۶ ادامه داشت و عاکیف به یک شخص نجات دهنده پژاک تبدیل شده بود و یک ماه نگذشت گفتند که عاکیف در منطقه قلاتوکان در اثر سیل کشته شده است. طبق تحقیات صورت گرفته در ان تاریخ سیلی در قندیل صورت نگرفته بود بلکه طبق برنامه ریزی های صورت گرفته شده توسط جمیل بایک یک تیم ویژه را از نیروهای فدائیان را به منطقه قندیل اورده بودند و در نزدیکی قرارگاه پژاک مستقر کرده بودند و زمانی که پژاک محل قرارگاه شان را از قلاتوکان به اطراف روستای مردو نقل می کردند و همه عضوهای رفته بودند به کمپ جدید و تنها عاکیف و سیروان در کمپ مانده بودند و انها هم کتابها را جمع اوری می کردند و شبانه حدود ساعت ۳ شب این تیم به قرارگاه پژاک وارد می شوند و قبل از ان هم همه تحرکات اطراف کمپ را رصد کرده بودند و وارد مقر عاکیف می شوند و او را با ضرب دو گلوله یکی به سرش و دیگری به قلبش اصابت می کنند و او را می کشند. هدف تیم تنها عاکیف بود و زمانی که مشاهده می کنند سیروان هم پیش عاکیف است او را هم می کشند تا اینکه شاهدی را در مورد قتل نگذارند. او را هم می کشند و جنازه ها را به پایین روستای قلاتوکان می اورند و در اب دره رها می کنند و فردای ان روز جنازه ها از طرف اهالی روستای قلاتوکان پیدا می شوند و به پژاک خبر می دهند و بعدا از مدتی اعلام کردند که سیل امده حال اینکه در تاریخ ذکر شده اصلا سیلی به وقوع نپیوسته بود. و بعد از کشتن عاکیف پرونده امریکا بسته شد و جمیل بایک با نیروی وارد قرارگاه پژاک شد و مدیریت پژاک را عزل کرد و چندین نفر جدید را منصوب کرد و گفت پژاک از هر لحاظ باید طبق تصمیمات پ ک ک گام بردارد. حتی جمیل بایک این جمله را هم گفت “مانند احزاب دمکرات و کومله نیستیم که از هر سری صدای جداگانه بوجود اید “ما یک پارتی آپوچی هستیم و ما دشمن امپریالیسم هستیم. و همیشه پ ک ک برای تصفیه افراد در درون سازمان دو گلوله می زند یکی به سر و دیگری به قلب و این هم معنایش این است اگر “فکرت و قلبت” با ما نیست سرانجامت این است و در بدن خدر خرینگه هم دقیقا این طوری بود.

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *