۱۵ آبان ۱۴۰۳
  • خانه
  • >
  • مصاحبه
  • >
  • اعترافات تکان دهنده جوانان فراری از پ.ک.ک

اعترافات تکان دهنده جوانان فراری از پ.ک.ک

  • ۱۴ آذر ۱۴۰۰
  • ۳۴۳ بازدید
  • ۰

به گزارش انجمن بی تاوان، مجید آدیامان، ۱۶ ساله با نام رمز “Serhat” که از سازمان تروریستی PKK در VAN گریخت و تسلیم نیروهای امنیتی شد، گفت که صدها نفر منتظر فرصتی برای فرار از این سازمان هستند. آدیامان با بیان اینکه دخترانی که در سن ۱۲ تا ۱۵ سالگی ربوده شده و به اردوگاه آورده شده اند در شرایط بسیار سختی قرار دارند، گفت: این دختران مجبور به تمرین هستند، وقتی دختران نمی توانند تمرینات سنگین را تحمل کنند، زمانی که آنها را تنبیه می کنند. گریه کن آنها را در چاه کور می اندازند و ۳-۴ روز بدون آب و گرسنگی رها می کنند.» آدییامان با توضیح اینکه خارجی‌ها اغلب به اردوگاه پ‌ک‌ک در ایران می‌آیند و با مدیران ارشد به زبان انگلیسی صحبت می‌کند، گفت: “ما فقط می‌توانستیم روزی دو وعده غذا بخوریم. بیشتر روزها گرسنگی می‌کشیدیم.”
مچیت آدیامان ۱۶ ساله با نام رمز “سرحات” دو ماه پیش در روستای بیلجچ در ناحیه باسکاله پس از بستن چشمان گروهی از تروریست های پ.ک.ک به همراه چوپان “رمضان کیزلتاش” به اردوگاه سازمان در ایران ربوده شد. وی از دست تروریست ها فرار کرد و تسلیم نیروهای امنیتی در باشکاله شد. آدیامان که توسط دادگاه دستگیر و روانه زندان شده بود، در اعترافات خود از آنچه در اردوگاه تجربه کرده بود توضیح داد. آدیامان گفت که در کمپی که او به آنجا برده بودند حدود ۲۵ دختر ۱۲ تا ۱۵ ساله بودند و به این دختران همراه با پسران آموزش داده شد و دختران به دلیل سختی نمی توانند این آموزش را انجام دهند. آدیامان گفت که برای تنبیه کسانی که نمی توانستند این آموزش ها را انجام دهند، آنها را در چاه کوری به نام “نظارت” انداختند و آنها را به مدت ۳-۴ روز گرسنه و بدون آب رها کردند.

مجید خاطرنشان کرد که آنها در نهر در کمپ حمام می کردند، می توانستند روزی ۲ وعده غذا بخورند و بیشتر روزها گرسنه بودند، گفت:
“غذاهایی که ما خوردیم بلغور پلو و لوبیا بود. از اینها سیر نمی شدیم. من فقط ۲ ماه یک بار می توانستم گوشت بخورم و روی برنج می ماند. ۴-۵ نفر در همان بشقاب غذا می خوردند. صبح ها مربا و پنیر و چای می دادند به هر نفر یک پتو می دادند و شب ها روی زمین می خوابیدیم و این پتوها را در آغوش می گرفتیم پسر ۱۲ ساله ای که کنار ما بود طاقت آنها را نداشت روانشناسی کودک که فریب خورد و به کمپ آوردند وخیم شد، وقتی او را دیدم خیلی ناراحت شدم».
“خیلی ها می خواهند فرار کنند”

مجید آدیامان با بیان اینکه در زمان حضور در اردوگاه این سازمان تروریستی همیشه به فکر فرار بود، گفت که صدها نفر مانند او منتظر فرصتی برای فرار بودند. آدیامان با بیان اینکه مدیران اردوگاه گهگاه آموزش های سیاسی می دادند و می گفتند که مردم کرد پس از تاسیس کردستان احساس راحتی می کنند، ادامه داد:
وقتی اینها را می گفتند همیشه به روستای خودمان فکر می کردم. من تا این سن ندیده ام که سربازان روستا با کسی بد رفتار کنند. جاده ها در زمستان در اثر برف بسته می شد. دولت به تمام فقرای روستای ما کارت سبز می داد. او به دختران مدرسه پول می داد و کتاب های مدرسه را رایگان توزیع می کرد تا ما آنها را بخوانیم. اگر آنها حقوق مردم را غصب کنند آیا دولت این کار را می کند کردها؟ در اردوگاهی که ما اقامت داشتیم، خارجی ها و عرب های انگلیسی زبان هم بودند. “آنچه که من نمی فهمم این است که آیا این انگلیسی زبانان دولت کردی را تشکیل می دهند یا خیر. جمهوری ترکیه را تأسیس کرد، کشور ما جمهوری ترکیه است.

مچیت آدیامان با بیان اینکه رهبران سازمان تروریستی پ‌ک‌ک در اردوگاه‌ها زندگی بسیار خوبی دارند، سخنان خود را اینگونه به پایان رساند:
“ما نمی توانستیم چیزی را که آنها می خوردند بخوریم. هر روز ساعت ۲۱:۰۰ می خوابیدیم و ساعت ۰۴:۳۰ بیدار می شدیم. آنها از ما خواستند تا ساعت ۰۶:۰۰ چوب زمستانی را جمع آوری کنیم. بیشتر کسانی که به این کمپ آمدند فهمیدند. سازمان در مدت کوتاهی چه بود و می خواست به عقب برگردد، اما فرصت را پیدا نکردند، برای یک اشتباه مجازات های باورنکردنی در نظر گرفته شد، مدیران کمپ پ.ک.ک نیز مجازات های سنگینی برای کسانی که باعث اختلاف شدند، برای زنان و به کسانی که مانند دختران با یکدیگر صحبت می کردند. تدابیر امنیتی شدیدی در کمپ اتخاذ می شود تا کسی فرار نکند.”

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین عناوین