۲ آذر ۱۴۰۳

پژاک نمونه تمام عیار یک گروه تروریستی مزدور

  • ۱۹ مهر ۱۴۰۰
  • ۲۳۶ بازدید
  • ۰

هنگامی که کشورهای استعمارگر، به ‎دلیل افزایش سطح آگاهی و بیداری ملت‎ها و نیز اوج‎گیری قیام ‎های استقلال ‎طلبانه، مجبور به ترک تدریجی مستعمراتشان شدند، برای آن‎که جای پایی در آن‎جا داشته باشند تا در مواقع نیاز بتوانند خواسته‎ هایشان را عملی کنند، به چاره‎ اندیشی افتادند که نتیجه‎ اش در مرزبندی کشورها عیان شد. آن‎ها به شکلی مرزهای بین کشورها را مشخص نمودند که اولا یک قومیت در چند کشور تقسیم شود، ثانیا تا حد امکان، قومیت و مذهب مرزنشینان با مرکزنشین‎ها متفاوت باشد و به اصطلاح، مرزها استخوان‎های لای زخمی باشند که در هنگام ضرورت، بستر بحران و فتنه علیه حکومت مرکزی شوند. نمونه ‎های فراوانی دال بر این مطلب، در جای‎جای کره خاکی می‎توان سراغ گرفت که محسوس‎ترین آن در ایران عزیزمان و کشورهای همسایه‎اش است. کردها در شمال عراق و در شرق و جنوب ترکیه، ارمنی‎ها در آذربایجان، کشمیر در هند و پاکستان و… .

از جمله بارزترین این مرزبندی‎ ها، تقسیم کردهای سنی مذهب بین چهار کشور ترکیه لائیک، سوریه علوی، عراق سنی و ایران شیعی است که در همه آن‎ها زبان و قومیت مرکزی چیزی غیر از کردی است. همین تقسیم‎ بندی باعث شده است در چند دهه‎ اخیر، کشورهای فوق‎ الذکر هرکدام به‎ نحوی با کردهای جدایی‎ طلب دست و پنجه نرم کنند. در همین‎جا ذکر این نکته ضروری می‎ نماید که منظور از کردهای تجزیه ‎طلب، تمامی قوم کرد نیست، چراکه اکثریت مردم شریف و میهن ‎دوست کرد (در ایران)، علاقه‎ مند به کشور و نظامشان هستند؛ اگرچه خواسته‎ ها و انتظاراتی نیز دارند. خاستگاه فعالیت ‎های تجزیه‎ طلبانه کردها در کشورهای منطقه در دوران معاصر، به ترکیه باز‎می ‎گردد. پس از امضای قرارداد لوزان و تأسیس کشور ترکیه، عدم به رسمیت شناختن قوم کرد سبب شد قیام ‎های متعددی در این کشور شکل بگیرد که همگی به شدت سرکوب شدند. در پی این حوادث و افزایش ریشه‎ های داخلی و خارجی نارضایتی در بین کردها، انجمنی به نام «تحصیل ‎کردگان دموکرات وطن‎ پرست آنکارا» تشکیل شد و در سال ۱۹۷۸ با انتشار منشوری تحت عنوان «مسیر انقلاب کردستان»، رسما فعالیت خود را آغاز کرد. این حزب اولین کنگره خود را در ۱۵ جولای ۱۹۸۱ در مرز سوریه و لبنان تشکیل داد و همان ‎جا مبارزه مسلحانه علیه دولت ترکیه را تصویب کرد. سومین کنگره این حزب در سال ۱۹۸۶ با تأسیس ارتش آزادی ‎بخش خلق کردستان همراه شد. تئوری آن‎ها بر اساس نظریه ‎های مارکسیستی – لنینیستی استوار بود و اعتقاد داشتند که کردستان یک مستعمره است که به چهار قسمت در کشورهای ترکیه، سوریه، عراق و ایران تقسیم شده است و رهایی آن جز به ‎وسیله مبارزه مسلحانه ممکن نیست. مبارزه مسلحانه آن‎ها به رهبری عبدا… اوجالان بعد از جنگ عراق (۱۹۹۱) و فدرال شدن کردستان عراق وارد مرحله جدیدی شد. در این دوره افزایش سلاح و مهمات ارسالی به این حزب از کردستان عراق و نیز وجود یک پشتیبان معنوی، سبب شد که حملات شان علیه ارتش ترکیه و مردم ترک گسترده ‎تر شود. در مقابل، ارتش ترکیه هم در خلال سال ‎های ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۹ علیه مواضع آن‎ها وارد عمل شد که در جریان آن خساراتی نیز به روستاهای مرزی ایران وارد آمد که با اعتراض گسترده جمهوری اسلامی ایران همراه بود.

پس از برقراری رابطه مطلوب بین ترکیه و رژیم صهیونیستی، این کشور توانست با همکاری موساد و دولت کنیا، عبدا… اوجالان را در شهر نایروبی دستگیر کند. «پ.ک.ک» بعد از دستگیری سرکرده‎ اش وارد فاز جدیدی از فعالیت‎هایش شد و به تحرکاتی در مناطق کردنشین ایران دست زد. در کنگره هشتم حزب، شاخه‎ ای به ‎عنوان «کادک» برای فعالیت در مرزها و مناطق ایران در نظر گرفته شد و در کنگره نهم، شاخه غرب و شرق نیز از حزب منشعب شدند و شاخه شرق پ.ک.ک در نهایت، تحت عنوان «حزب حیات آزاد کردستان ایران» (پژاک) شکل گرفت.

در نوروز ۸۳، با تشکیل اولین کنگره، پژاک فعالیت خود را رسما اعلام کرد و همزمان با آن برای ۳۰۰ نفر از اعضای کادر خود که اغلب ایرانی بودند، اولین دوره آموزشی پنج‎ ماهه را در مقر هارون، در شرق کوه ‎های قندیل کردستان عراق برگزار نمود.

البته سابقه فعالیت ‎های جدایی ‎طلبانه در مناطق کردنشین ایران عمری به درازای انقلاب اسلامی دارد و به پیش از تشکیل پژاک بازمی ‎گردد. در سال‎های اول پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی در ایران و در حالی‎که نهال نوپای انقلاب در حال تثبیت نهادها و پایه‎ های خود بود، جریانات ساختار‎شکنی در این مناطق دست به فعالیت زدند که همگی از پشتیبانی دشمنان قسم‎خورده انقلاب بهره‎مند بودند؛ از جمله آن‎ها حزب دموکرات کردستان و گروهک کومله بودند که جنایات بسیاری را در کردستان برعلیه نیروهای نظامی ایران روا داشتند. اگرچه حتی مردم منطقه هم از گزند اعمال تروریستی و جفاکارانه آن‎ها در امان نبودند، لکن به‎مرور زمان و تثبیت قدرت و حاکمیت جمهوری اسلامی ایران، تقریبا از هم پاشیده شد و معدود اعضای آن در کشورهای مختلف اروپایی و نیز کردستان عراق به گوشه‎ای خزیدند، حتی اخیرا جلال طالبانی، رییس‎جمهوری عراق، به آن‎ها اعلام کرده است در صورتی می‎توانند به‎حضور خود در کردستان ادامه دهند که سلاح خود را تحویل دولت نمایند. جالب این‎که همین گروهک‎ها هم به جرگه منتقدین پژاک پیوسته‎اند و در جدیدترین اظهارنظر مصطفی هجری، دبیر کل حزب دموکرات کردستان ایران، پیروی پژاک از اوجالان را به‎ عنوان یک کرد بیگانه (ترکیه‎ ای) مورد سرزنش قرار داده است.

پژاک اگرچه تلاش می‎کند خود را یک حزب همه‎ جانبه معرفی کند و ژست موجهی بگیرد و حتی در این راه مانند احزاب سیاسی ریشه ‎دار اقدام به برپایی کنگره‎های سالانه، تأسیس شبکه ‎های رادیویی و تلویزیونی و راه ‎اندازی سایت‎های اینترنتی نموده است، لکن تنها بعد جدی فعالیت آن‎ها جنبه نظامی و مسلحانه است.

«هاک» یا نیروهای آزاد کردستان شاخه نظامی پژاک است که اولویت اصلی خود را نا‎امن‎کردن مرزهای غربی و شمال غربی ایران می‎داند.

عبدالرحمان حاجی احمدی، رهبر ۶۸ ساله پژاک، فردی شدیدا چپ‎گرا است که هوادار مطلق عبدا… اوجالان و دارای اندیشه Apoism یا آپوگرا (آپو = لقب اوجالان) است. وی اگرچه رهبر پژاک است، اما در کوچکترین تصمیم‎گیری‎ها نیز از رهبران پ.ک.ک کسب تکلیف می‎کند و به‎قولی، از خود اراده چندانی ندارد. سکونت وی در آپارتمانی مخفی در حاشیه شهر کلن آلمان که دیوارهایش را تصاویر کشته ‎شدگان پژاک پوشانده است و مصاحبه‎ های پی‎درپی‎ اش از آن‎جا برعلیه جمهوری اسلامی ایران، تاکنون چندین ‎بار اعتراض‎های رسمی و غیر رسمی ایران را خطاب به دولت آلمان در پی داشته است؛ خصوصا که وی گذرنامه آلمانی نیز دارد.

پژاک از حمایت‎های علنی و پنهان بسیاری از کشورهای غربی در سطوح مختلف بهره‎مند است؛ به‎نحوی که حاجی احمدی، آزادانه به آمریکا می‎رود و در آن‎جا با مقامات عالی‎رتبه ایالات متحده مذاکره می‎کند، تا جایی که علی‎رغم کارنامه سیاه جنایات پژاک علیه نیروهای نظامی و مردم مرزنشین ایرانی، آمریکایی‎ها حاضر به ثبت گروهک پژاک در لیست گروه‎های تروریستی نشده‎اند. در یکی از همین سفرها، احمدی موفق به دیدار با سران یک گروه صهیونیستی در آمریکا نیز می‎شود که همین، زمینه سفر او به تل‎آویو را فراهم می‎نماید و چندی بعد وی به آن‎جا سفر می‎کند. در این سفر، وی نظر مساعد مقامات صهیونیستی را جهت اختصاص ماهانه چندصد‎هزار دلار کمک نقدی، کمک به راه‎اندازی شبکه ماهواره‎ای نوروز، زمینه‎سازی برای تسهیل تردد اعضای پژاک به اروپا، ایجاد مراکز آموزش نظامی برای استفاده از سلاح‎های مدرن و پیشرفته و آموزش شبکه جاسوسی پژاک برای فعالیت در داخل ایران را جلب می‎کند.

اخیرا شبکه‎ای از پژاک در داخل ایران کشف شد که پیشرفته‎ترین وسایل و تجهیزات جاسوسی ساخت اسراییل را به‎همراه خود داشتند. پژاک برای اعزام نیروهای خود به اسراییل جهت آموزش از مسیر کشورهای عربی همچون امارات، عمان، قطر و عربستان اقدام می‎کند و آن‎ها را به اورشلیم می‎فرستد.

پایگاه اصلی پژاک مقر هارون در ارتفاع ۳۰۰۰ متری کوهستان در کردستان عراق است؛ جایی که در کنار آن تصویر بزرگی از اوجالان بر سینه کوه نقش بسته است، اما پژاک پایگاه‎های مختصری هم در خاک ایران دارد؛ از جمله ارتفاعات شاهو در پاوه، قلعه‎ «رش» در آذربایجان غربی و ارتفاعات مریوان.

گروهک تروریستی پژاک علی‎رغم ادعاهای آزادی‎خواهانه‎ای که برای ملت ایران، خصوصا مردم کرد، دارد، با فعالیت‎های تروریستی خود در روستا و شهرهای مرزی کردستان ایران و سایر مناطق مرزی، بیشترین تلفات را به مردم محلی منطقه تحمیل نموده است؛ امری که خود آن‎ها نیز آن‎را پذیرفته‎اند. حمله به پاسگاه‎های مرزی که وظیفه حراست از کیان کشور را بر عهده دارند و به شهادت رساندن افسران و سربازان زحمت‎کشی که بخشی از آن‎ها بومی همان مناطق هستند، سند دیگری بر تروریست بودن و بازیچه قرار گرفتن این گروه توسط دشمنان ملت ایران است.

پژاک یا همان حزب حیات آزاد کردستان، در کنگره‎ها و اعلامیه‎های رزمی که تاکنون منتشر نموده است، موضوعاتی همچون مسئله کرد در چارچوب تحولات دموکراتیک ایران، تلاش برای آزادی تمام اقشار جامعه و ایجاد روابط آزادانه بین خلق‎های ایرانی را اهداف خود اعلام کرده است. این در حالی است که تمامی فعالیت‎های آن، تروریستی، مسلحانه و بر ضد نهادهای حکومت دموکراتیک بوده و تاکنون هیچ‎گونه فعالیت قانونی و صلح‎طلبانه‎ای نداشته است. پژاکی‎ها همچنین خواستار ایجاد یک حکومت فدرالی در ایران هستند تا کردستان نیز یکی از ایالات این حکومت باشد.

آن‎ها با همین شعارهای فریبنده توانسته‎اند عده‎ای از مردم منطقه، از جمله جوانان را با خود همراه و وارد تشکیلات مخوف خودشان نمایند. نکته تأسف‎آور این‎که در این همراهی، عده‎ای هرچند اندک از جوانان شیعه استان‎های کرمانشاه، ایلام و همدان نیز به آن‎ها پیوسته‎اند. ذکر این نکته ضروری است که بسیاری از افرادی که جذب پژاک می‎شوند، پس از مدتی پی به فعالیت‎های مخربانه آن برده و اطلاعات مناسبی از داخل این گروه در اختیار مقامات ایرانی قرار می‎دهند.

گروهک پژاک اعتقادی به دین و مذهب ندارد و آن را افیون جامعه می‎داند، اما در مناسبت‎های دینی پیام‎های تبریک و تسلیت برای مردم ارسال می‎کند و حتی کشته‎های خود را شهید می‎نامد! دارا بودن همین اندیشه‎های لاییکی، باعث شده که روحانیون کرد به‎هیچ‎وجه پژاک را قبول نداشته باشند و حتی مردم را از همراهی با آن منع نمایند. در این‎جا نگاهی گذرا به برخی اعتقادات و اندیشه‎های پژاک خواهیم داشت:

– قرابت و نزدیکی خاصی بین برگزیدگان فرزندان بنی‎اسراییل و قوم کرد وجود دارد؛

– کرد، نژاد برگزیده است و همراه آن‎ها، صهیونیزم و فرزندان بنی‎اسراییل؛

– باید پیوند مشترک بین حکومت کردستان عراق و اسراییل ایجاد شود؛

– دین به‎طور عام و اسلام به‎طور خاص، عامل عقب‎ماندگی و عدم تحول در شرق‎زمین، به‎ویژه خاورمیانه و ایران است؛

– اعتقاد به اشتراک جنسی در جامعه؛

– نفی اخلاق و نسبی شمردن آن در رفتارهای خانوادگی؛

از دیگر رفتارهای متناقض و عوام‎فریبانه پژاک، استفاده از زنان در اعمال تروریسی خود است، به‎نحوی که با شعاری فمنیستی، دین را باعث عقب‎ماندگی و ستم به زنان می‎داند. پژاک شبکه‎هایی از زنان کرد را سازماندهی و آموزش داده است که جهت فعالیت‎های خراب‎کارانه از جمله عملیات‎های انتحاری از آنان استفاده می‎کند.

فعالیت‎های تروریستی و شعارهای دروغین حزب حیات آزاد کردستان چنان باعث رسوایی و مهجور شدن آن در میان مرزنشینان غیور کرد شده است که آخرین آمارها حکایت از خروج نیروهای کرد ایرانی از این حزب و جایگزینی نیروهای بیگانه از جمله ترک‎تبارها و کردهای عراق دارد؛ به‎حدی که برخی منابع از اکثریت ۷۰ درصدی نیروهای غیر کرد در این گروهک خبر می‎دهند.

از دلایل دیگر رخ دادن چنین شرایط ذلت‎باری برای نیروهای پژاک، اقدامات هوشمندانه و با صلابت نیروهای امنیتی و نظامی ایران در مقابله با این گروهک در داخل و خارج خاک ایران است که البته با هماهنگی دولت ترکیه و مسئولین کردستان عراق بوده است.

حضور با صلابت و مقتدرانه رهبر معظم انقلاب در کردستان و استقبال بی‎نظیر مردم میهمان‎نواز کردستان از ایشان، مهر ابطالی بر نگاه ناامن به کردستان و از سوی دیگر مهر تأیید بر این نظر است که گروهک‎های تروریستی و تجزیه‎طلب جایگاهی در میان قوم کرد ندارد و عمر فعالیت‎شان به سر آمده است؛ خصوصا با تأکیدی که رهبری معظم در رفتار خود بر خلاف این نوع نگاه داشتند، از جمله کوه‎پیمایی در کمال آرامش و بدون هیچ‎گونه محدودیت در ارتفاعات «آبیدر»، سفر زمینی از سنندج به مریوان و… دلیلی است بر این مدعا.

پژاک علی‎رغم جوسازی‎های سنگینی که در مورد توان‎مندی و موفقیت‎هایش توسط رسانه‎های مخالف جمهوری اسلامی می‎شود، نتوانسته است موفقیت خاصی در همراه کردن قوم کرد و نیز ناامن ساختن منطقه داشته باشد. با این همه، بسیاری از صاحب‎نظران بر این باورند که پژاک عاملی است برای انحراف اذهان مسئولین ایرانی از توجه به مسایل و مشکلات اساسی و خطرناک در منطقه که در یک کلام آن‎ را مسایل فرهنگی باید نامید.

قطعا سدکردن راه نفوذ فرهنگی دشمن، که در قالب‎های مختلف انجام می‎پذیرد و ارتقای دلبستگی‎های مردم به کشور و نظام، خودبه‎خود بستر فعالیت گروهک‎های نظامی و تروریستی را نیز جمع خواهد کرد.

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *