۲۲ مهر ۱۴۰۳

شش مانع جدی برای تحقق صلح بین پ.ک.ک و آنکارا

  • ۷ خرداد ۱۳۹۲
  • ۲۴۳ بازدید
  • ۰

از جمله مهم‌ترین موانع تحقق صلح در ترکیه ایدئولوژی متفاوتی است که بین طرف‌های درگیر وجود دارد. آنچه اردوغان از آن تبعیت می‌کند یک استراتژی روشن برای احقاق حقوق کردها نیست، بلکه او به دنبال ترویج مفهوم امت‌گرایی است .
انجمن بی تاوان آذربایجان غربی :ترکیه کشوری با جمعیتی بیش از هفتاد میلیون نفر در آسیای صغیر است که همچون دیگر کشورهای این حوزه‌ی جغرافیایی، دارای ترکیب جمعیتی چندقومیتی و البته مسلمانی است. در شرایطی که امپراتوری عثمانی هنوز پابرجا بود و مبنای اقتدار سیاسی آن را نیز اسلام تشکیل می‌داد، این نگاه و تفکر دینی عامل انسجام‌بخش قومیت‌های متفاوت و متنوعی بود که تحت لوای قدرت آن قرار داشتند. اما کشتی کهنه‌ی این امپراتوری عظیم، در امواج ناسیونالیستی سهمگینی که از سوی غرب در این کشور رخنه کردند، دوام نیاورد و این نگرش جدید گسست و چندپارگی آن و نهایتاً بعد از جنگ جهانی اول، فروپاشی این امپراتوری را به دنبال داشت و از دل خرابه‌های آن، جمهوری ترکیه به رهبری کمال آتاتورک بیرون آمد. اگرچه این جمهوری نوپا که زخم‌خورده‌ی نگرش‌های ناسیونالیستی بود، خود نیز تحت تأثیر تفکرات ناسیونالیستی در صدد تثبیت و تحکیم هویت ترکی و انکار دیگر هویت‌های قومی در این کشور برآمد. از این رو، رویارویی دولت تازه ‌تأسیس ترکیه با اقلیت‌های قومی غیرترک این کشور امری بدیهی به نظر می‌رسید و البته در این زمینه، چند دهه جدال، جنگ و مبارزات کردها با این دولت در جهت احقاق حقوق خود و حفظ هویت قومی و تاریخی‌شان از برجستگی بسیار بیشتری برخوردار بوده است. در واقع تاریخ بیش از نیم‌قرن گذشته‌ی ترکیه، شاهدی روشن بر درگیری‌های خونین فی‌مابین کردها به رهبری حزب پ‌.ک‌.ک و دولت مرکزی ترکیه است. اما در آغازین سال‌های هزاره‌ی سوم پس از میلاد، بارقه‌هایی از امید برای حل‌وفصل منازعات مزبور با روی کار آمدن حزب دمکراسی‌خواه و اسلام‌گرای عدالت و توسعه در عرصه‌ی سیاسی ترکیه پدیدار شد؛ امری که با سیاست‌های اعلامی دولت رجب طیب اردوغان، بیش از پیش تقویت نیز شد. این دولت اسلام‌گرا، که خود را حامی مردم‌سالاری و حامی به رسمیت شناخت حقوق همه‌ی گروه‌های به حاشیه رانده‌شده‌ی ترکیه معرفی می‌کند، طی چندین مرحله، تلاش داشته که از طریق مذاکره با گروه‌های مخالف کُرد، از جمله حزب پ.ک.ک به این معضل که چندین دهه است هزینه‌های سنگینی را بر این کشور تحمیل کرده است پایان دهد. در آخرین دور این مذاکرات، که به صورت علنی از حدود سه ماه پیش آغاز شد، دولت اردوغان تعارفات را کنار گذاشته است و چنین به نظر می‌رسد که با یک اراده‌ی واقعی هم‌وغم خود را معطوف به حل مسئله‌ی کردها نموده است. با وجود این، اجرایی کردن این سیاست حاکمان آنکارا چندان ساده به نظر نمی‌رسد و صاحب‌نظران این حوزه‌ی مطالعاتی، تردیدهای جدی را بر آن و احتمال موفقیت آن وارد کرده‌اند که در زیر به بررسی آن‌ها خواهیم پرداخت. روند مذاکرات مذاکرات صلح دولت ترکیه و حزب کارگران کردستان این کشور از اکتبر سال گذشته آغاز شده است. در این مذاکرات عبدالله اوجالان، که در زندان ایمرالی به سر می‌برد، طرف اصلی مذاکرات است و برخی از رهبران حزب صلح و دمکراسی، همچون صلاح‌الدین دمیرتاش و احمد ترک نیز بیشتر در حکم رابط بین وی و دیگر رهبران پ.ک.ک عمل می‌کنند. تا کنون چندین دور مذاکره بین رهبر زندانی پ.ک.ک و نمایندگان دولت از یک سو و رهبران حزب صلح و دمکراسی و اوجالان از سوی دیگر صورت گرفته است که البته نتایجی نیز به همراه داشته است.[۱] طی چند ماه گذشته، حزب حاکم عدالت و توسعه، چندین بار اجازه‌ی دیدار رهبران حزب کردی صلح و دمکراسی و اوجالان را فراهم کرده است؛ گروهی شصت‌نفری از شخصیت‌های معروف و مردمی را جهت سفر به مناطق مختلف و ایراد سخنرانی در خصوص مزیت‌های صلح تشکیل داده است؛ به تشکیل کمیسیونی از نمایندگان مجلس جهت نظارت بر روند مذاکرات و ایجاد صلح اقدام کرده است؛ اجازه‌ی برگزاری جشن‌های نوروزی را به حزب عدالت و توسعه داده است و از همه مهم‌تر، در خصوص حذف مفهوم شهروند ترک و جایگزینی شهروند ترکیه‌ای به جای آن نیز چراغ سبز نشان داده است. در حالی که رجب طیب اردوغان با تسلط بر فضای سیاسی ترکیه به دنبال ایجاد نوعی سازش با کردها در جهت مدیریت شرایط ملتهب موجود در منطقه است، رقبای داخلی وی چندان از آن استقبال نکرده‌اند و شدیدترین حملات خود را به وی و سیاست کنونی او در خصوص پ.ک.ک بیان داشته‌اند. از سوی دیگر، کردها نیز به روند مذاکرات روی خوش نشان داده‌اند و از آن استقبال کرده‌اند. در مهم‌ترین بخش این مذاکرات، اکثر رهبران حزب پ.ک.ک از مذاکرات عبدالله اوجالان، رهبر زندانی خود، حمایت کرده‌اند و تصمیمات وی را چراغ راه خود دانسته‌اند. پروین بولدان نماینده‌ی اغدیر، که در دیدار هیئت دوم نمایندگان ملاقات‌کننده با اوجالان حضور داشته است، درباره‌‌ی آینده‌ی مذاکرات صلح گفت: «به عنوان فردی که از نزدیک با اوجالان دیدار کرده و نظرات او را بدون واسطه شنیده‌ام، به شما اطمینان می‌دهم تا زمانی که او پای میز مذاکره حضور داشته باشد، کسی نمی‌تواند کردها را فریب دهد. اوجالان از ۱۴ سال پیش منتظر چنین روزی بوده است و پروژه‌ی اعلام صلح و برادری کردها و ترک‌ها موضوعی است که فقط با نقشه‌ی راه تدوین‌شده از سوی او جلو خواهد رفت.»[۲] اوجالان در پیام نوروزی‌اش، که برای اولین بار به زبان کردی نوشته شده بود، از رهبران پ.ک.ک خواسته است که با دولت مرکزی آتش‌بس کنند و نیروهای نظامی خود را به بیرون از خاک ترکیه انتقال دهند. با وجود گام‌های امیدوارکننده‌ای که تا به حال در این زمینه برداشته شده است، در خصوص این مذاکرات تردیدهای جدی در بین اصحاب قلم وجود دارد که در ادامه به برخی از آن‌ها خواهیم پرداخت. موانع و تردیدهای موجود ۱. از جمله مهم‌ترین موانعی که می‌تواند همکاری‌های دو طرف را با مشکلاتی جدی مواجه کند ایدئولوژی و فلسفه‌ی سیاسی متفاوتی است که چراغ راه آن‌هاست. اردوغان به عنوان رهبر حزبی اسلام‌گرا تلاش می‌کند تا مسئله‌ی اسلام را به عنوان ارزش و هدف مشترک، به شکل سیاسی به کار بگیرد و با اعلام اینکه کردها و ترک‌ها هر دو مسلمان هستند، جامعه‌ی مسلمان ترکیه، از جمله اسلام‌گرایان کُرد را به سوی خود جذب کند. در واقع آنچه اردوغان از آن تبعیت می‌کند یک استراتژی روشن برای احقاق حقوق کردها نیست، بلکه او به دنبال ترویج مفهوم امت‌گرایی است و می‌خواهد کردها و ترک‌ها را زیر چتر این مفهوم جمع کند. از سوی دیگر، حزب پ.ک.ک از مشی سوسیالیستی و ملی‌گرایی سکولار پیروی می‌کند که تفاوتی جدی با آنچه حزب حاکم عدالت و توسعه دنبال می‌کند دارد. مسئله‌ای که حتی طی چند وقت اخیر، باعث درگیری‌هایی در ترکیه بین طرفداران این دو جریان فکری شده است. در این زمینه شاید بتوان درگیری‌های اخیر اسلام‌گرایان و طرفداران پ.ک.ک در دانشگاه دجله دیاربکر را نام برد. ۲. رجب طیب اردوغان شاید با نامه‌ی اوجالان در روز جشن نوروز، مبنی بر عقب‌نشینی نیرو‌های پ.ک.ک، گامی جدی در جهت رسیدن به اهداف خود برداشته باشد؛ اما عملی شدن چنین درخواستی کار چندان ساده‌ای به نظر نمی‌رسد.در واقع نیروهای نظامی پ.ک.ک در مناطق کوهستانی یک یا چند استان کردنشین ترکیه حضور ندارند و پراکندگی جغرافیایی این واحدهای کوچک و بزرگ، در چندین میدان گسترده از استان‌های جنوب ‌شرقی در مرز شمال عراق و استان‌های حکاری و شرناخ آغاز می‌شود و پس از گذر از دیاربکر، ماردین، ارزروم، موش، درسیم، بینگول و چند استان دیگر، به مناطقی همچون آمانوس، دریای سیاه و سامسون می‌رسد و نه تنها مسئله‌ی عقب‌نشینی آنان، بلکه جمع کردن و متمرکز ساختن این نیروها در یک منطقه‌ی ویژه، یک اقدام فوق‌العاده حساس و زمان‌بر است. ۳. در شرایط فعلی، حزب پ.ک.ک در لیست سیاه وزارت خارجه‌ی آمریکا قرار دارد و از این گروه به عنوان گروهی تروریستی یاد می‌شود؛ مسئله‌ای که رهبران پ.ک.ک نسبت به آن معترض‌اند و خواهان خروج نام خود از آن هستند. طی چند هفته‌ی اخیر، سردمداران کاخ سفید از مذاکرات مزبور استقبال کرده‌اند و حمایت‌های خود را به صورت رسمی اعلام داشته‌اند. در این زمینه، ویکتوریا نولاند، سخن‌گوی وزارت امور خارجه‌ی آمریکا، از این اقدام حمایت و اعلام کرد: «اعلام پیام آتش‌بس و متوقف شدن درگیری‌های سی‌ساله در ترکیه، منشأ خشنودی است و امیدواریم که همه‌ی معضلات ترکیه با استفاده از راهکارهای دمکراتیک حل شود.» در ادامه‌ی پیام نولاند آمده است: «این جنگ جان بسیاری از شهروندان ترکیه‌ای را گرفت و ایالات متحده‌ی آمریکا اکنون با اعلام متوقف شدن درگیری‌ها، از همه‌ی گام‌های صلح‌طلبانه‌ی مردم ترکیه حمایت می‌کند و ضمن تشویق این اقدام ارزشمند، برای ترکیه و طرف‌های مرتبط دست می‌زنیم.» با وجود این، بیانات حمایتی، بیشتر مبتنی بر حمایت‌های آمریکا از دولت مرکزی است و هیچ اشاره‌ای به پ.ک.ک و خروج احتمالی نام آن از لیست گروه‌های تروریستی مورد نظر آمریکا نیامده است.[۳] ۴. در حالی که رجب طیب اردوغان با تسلط بر فضای سیاسی ترکیه به دنبال ایجاد نوعی سازش با کردها در جهت مدیریت شرایط ملتهب موجود در منطقه است، رقبای داخلی وی چندان از آن استقبال نکرده‌اند و شدیدترین حملات خود را به وی و سیاست کنونی او در خصوص پ.ک.ک بیان داشته‌اند. علاوه بر مخالفت‌های احزابی همچون جمهوری خلق و حرکت ملی، که دارای نفوذ قابل توجهی در ارتش و پارلمان ترکیه هستند، ارائه‌ی تصویری خشن، ضدترکی و تروریستی از پ.ک.ک در سپهر عمومی جامعه‌ی ترکیه در طول چند دهه‌ی گذشته، افکار عمومی این کشور نسبت به این گروه را به شدت رادیکال کرده است و اصلاح آن، کار چندان ساده‌ای نخواهد بود و پروژه‌ای طولانی و زمان‌بر به نظر می‌رسد. تاریخ بیش از نیم‌قرن گذشته‌ی ترکیه، شاهدی روشن بر درگیری‌های خونین فی‌مابین کردها به رهبری حزب پ‌.ک‌.ک و دولت مرکزی ترکیه است. اما در آغازین سال‌های هزاره‌ی سوم پس از میلاد، بارقه‌هایی از امید برای حل‌وفصل منازعات مزبور با روی کار آمدن حزب دمکراسی‌خواه و اسلام‌گرای عدالت و توسعه در عرصه‌ی سیاسی ترکیه پدیدار شد؛ امری که با سیاست‌های اعلامی دولت رجب طیب اردوغان بیش از پیش تقویت نیز شد. ۵. ادعای دیگری که در این زمینه مطرح است اینکه دولت اردوغان در شرایطی به این مذاکرات تن داده است که اوضاع و احوال منطقه، به خصوص ناآرامی‌های سوریه و عقب‌نشینی نیروهای دولت مرکزی سوریه از مناطق کردنشین این کشور، نگرانی‌های جدی را در خصوص امنیت ملی ترکیه به همراه داشته است و سردمداران این کشور را مجبور به اتخاذ استراتژی مزبور در جهت مقابله با این وضعیت جدید کرده است. ۶. ترک‌ها درخواست خود را برای میزبانی رقابت‌های المپیک ۲۰۲۰ اعلام کرده‌اند.[۴] واضح و روشن است که کسب میزبانی این پدیده‌ی بزرگ و بین‌المللی، با وجود ناآرامی‌ها و درگیری‌های کنونی در این کشور، قابل تصور نیست. از این رو، دولت اردوغان با در نظر گرفتن شرایط سیاسی‌، اجتماعی و امنیتی کشور تلاش دارد که با نوعی سازش به این معضل چندین‌ساله‌‌ی جامعه‌ی ترکیه پایان دهد. مسئله‌ای که در صورت عملی شدن، ضمن اینکه می‌تواند کمک شایانی به بهبود وجهه‌ی این کشور در عرصه‌ی بین‌المللی باشد، توسعه‌ی اقتصادی این کشور را نیز تسریع خواهد کرد. از این رو، برخی افراد بیش از آنکه این رویکرد اردوغان را ناشی از حسن نیت وی بدانند، معتقدند که اوضاع و احوال منطقه‌ای و بین‌المللی وی را به اتخاذ این سیاست مجبور کرده است و در صورت تغییر شرایط مزبور، احتمال تغییر در رویکرد وی نیز وجود دارد. دورنما در چارچوب ادبیات سیاسی، تلاش‌های اخیر دولت مرکزی ترکیه در مسیر دولت‌ملت‌سازی، گامی بلند و البته جسورانه به حساب می‌آید. این سیاست با توجه به تحولات سیاسی، که در سه سطح ملی، منطقه¬ای و نظام بین‌الملل ضرورتی آشکار در عرصه‌ی سیاسی ترکیه به حساب می‌آید، می‌تواند مبنای مناسبی برای تحول جدی ترکیه در حوزه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و امنیتی باشد. چنین سیاستی که تا شرایط فعلی می‌توان روند اجرایی آن را رضایت‌بخش و پذیرفتنی دانست، بسیاری از هزینه‌های سیاسی، اقتصادی و امنیتی ترکیه را کاهش می‌دهد و با ایجاد یک انسجام حداقلی در گروه‌های داخلی، شرایطی را برای دولت مرکزی این کشور فراهم می‌کند که این کشور بتواند با فراغ بال و قدرت مانور بیشتری، در صدد تأمین منافع خود در عرصه‌ی منطقه‌ای و بین‌المللی باشد. با وجود این، اختلافات جدی بین دو طرف، که ناشی از نوع نگاه و درک متفاوت آن‌ها در خصوص شیوه‌های اداره‌ی کشور است، رسیدن به هر گونه سازش و صلح پایدار را با تردیدهای جدی مواجه می‌کند. در کنار این تفاوت‌ها و بعضاً تضادهای موجود بین دولت ترکیه و پ.ک.ک، باید به مخالفت‌های پیدا و پنهان برخی گروه‌های داخلی و همچنین سنگ‌اندازی‌های برخی قدرت‌های منطقه‌ای که همواره از درگیری‌های گذشته‌ی کردها و دولت ترکیه سود برده‌اند نیز توجه کرد. در واقع این دست مسائل نیز در جای خود تأثیراتی جدی بر روند مذاکرات خواهند داشت.

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین عناوین