به گزارش انجمن بی تاوان، خشونت های تروریستی به رهبری حزب کارگران کردستان (PKK) یکی از مسائل مهم ترکیه از دهه ۱۹۸۰ است. این خشونت بر اساس هویت قومی کرد با هدف ایجاد یک دولت مستقل کرد در جنوب شرقی ترکیه، شمال عراق، شمال سوریه و شمال غرب ایران است. علیرغم این هدف، عملیات تروریستی پکک عمدتاً نیروهای امنیتی و غیرنظامیان را هدف قرار میدهد. با این حال، وجود یک گروه تروریستی برای مدت طولانی، تأثیر حمایت خارجی بر تشکیل و حفظ پکک را مطرح میکند. در حالی که ترکیه همواره از همسایگان جنوبی خود در مورد فعالیت ها و تاکتیک های پ.ک.ک انتقاد کرده است، رویکردهای منطقه ای تا حد زیادی در ادبیات علمی موجود نادیده گرفته شده است. این مقاله با تمرکز بر نقش عراق، ایران و سوریه در تروریسم پکک و سیاستهای ضد تروریسم ترکیه، این شکاف را برطرف میکند. این مقاله استدلال میکند که دلایل اصلی نتیجه ناموفق تلاش ترکیه برای نابودی پکک، رویکردهای ناآگاهانه از فعالیتهای پکک و استفاده از این گروه به عنوان برگ برنده از سوی سه همسایه و سیاستهای ناکافی برای تحت کنترل داشتن پکک بوده است. بعد درگیری این مقاله به تحلیل انتقادی روابط تاریخی بین این سه کشور و ترکیه می پردازد تا بررسی کند که بعد منطقه ای چگونه بر حل این مناقشه تأثیر گذاشته است.
مقدمه تأثیر عوامل خارجی بر درگیریهای خشونتآمیز بین گروههای مسلح زیردولتی و نیروهای امنیتی دولتها از طریق مداخله مستقیم یا غیرمستقیم بسیار حیاتی بوده است. این درگیری ها زمانی می توانند پیچیده تر شوند که عوامل یا بازیگران مؤثر بر آنها کشورهای همسایه باشند. این مقاله به تحلیل یک مورد جامع از یک درگیری خشونتآمیز میپردازد که در آن فرآیندی از دیدگاهها و اقدامات منطقهای نقش مهمی در تعیین ماهیت یک تهدید تروریستی ایفا کرد. مواضع عراق، ایران و سوریه در قبال مبارزه ترکیه با تروریسم پ ک ک بر نتیجه سیاست های ضد تروریسم دولت ترکیه تأثیر گذاشته است.
تروریسم اشکال مختلفی دارد که با اهداف گروه ها شکل می گیرد. استدلال میشود که گروههای مسلح خردهدولتی میتوانند حملات تروریستی را از طریق غیرنظامیان غیرنظامی سازماندهی کنند، به جای اینکه تنها به رهبران یا اهداف نظامی و سیاسی حمله کنند (Laqueur, 2004, p.13). علاوه بر این، تروریسم ممکن است به عنوان یک راه ضعیف برای مبارزه با حمله نامتقارن برای آسیب رساندن و تلاش برای شکست دادن یک قدرت ظاهرا برتر ظاهر شود. این نوع ممکن است توسط ناسیونالیستهای قومی، شبهنظامیان نژادپرست، بنیادگرایان مذهبی و سایر اقلیتها، مانند ارتش جمهوریخواه ایرلند (IRA) علیه بریتانیا، آزادی میهن باسک (Euskadi Ta Askatasuna، ETA) علیه اسپانیا و پکک علیه ترکیه استفاده شود. . تروریسم یک ابزار تاکتیکی برای رسیدن به نظم جدید از طریق ویران کردن عمدی سیستم فعلی است (Arquilla et al., 1999, pp.39-40). پکک مظهر این ویژگیهاست که رسماً سازمان تروریستی نامیده میشود، زیرا در فهرست سازمانهای تروریستی اتحادیه اروپا، کانادا، ایالات متحده، ترکیه، ایران، عراق، سوریه و نیوزلند قرار دارد (EGM, 2011؛ اروپا, ۲۰۰۲؛ Kronin). و همکاران، ۲۰۰۴؛ ایمنی عمومی کانادا، ۲۰۱۰). بنابراین، این مقاله پکک را به عنوان یک سازمان تروریستی ارزیابی میکند. این موضوع همچنین نشان میدهد که رویکرد رسمی عراق، ایران و سوریه در قبال پکک مشابه تصور ترکیه است، زیرا پکک در فهرست سازمانهای تروریستی ممنوعه این کشورها قرار دارد.
وقتی یک گروه تروریستی مدعی نمایندگی یک جامعه قومی در جامعه است، قصد دارد از این ادعاها در عرصه بین المللی برای مشروعیت بخشیدن به کارزار خشونت آمیز خود استفاده کند. درگیری قومی-ناسیونالیستی در ترکیه دارای ویژگی مشابهی است که پ.ک.ک ادعا می کند که نماینده جامعه کرد در ترکیه است که در مقابل از حمایت محدودی برای مبارزات خشونت آمیز خود برخوردار شد. اگرچه حمایت اجتماعی بعد مهمی برای وجود آن است، اما موضوع این مقاله نیست زیرا بر یک موضوع امنیتی نادیده گرفته شده متمرکز است که شامل رویکردهای سه همسایه نسبت به PKK است تا نشان دهد چگونه این درگیری بر امنیت و سیاست منطقه ای تأثیر می گذارد. در حالی که ادعای پ.ک.ک دفاع از حقوق مردم کرد است، هدف نهایی پ.ک.ک ایجاد یک کشور مستقل کردی در جنوب شرقی ترکیه، شمال عراق، شمال سوریه و شمال غرب ایران است. آیدینلی و اوزجان ۲۰۱۱ ص ۴۴۹ . با این حال، اکثر اهداف پ.ک.ک نیروهای امنیتی و غیرنظامیان در ترکیه بوده اند (کرنشاو، ۲۰۱۱؛ گوئلکه، ۱۹۹۵). بنابراین مسئله کردها به عنوان یک موضوع داخلی ترکیه با توجه به مسائل مبارزه با تروریسم، اختلافات هویتی و قومیتی، حقوق اساسی و حمایت خارجی در ادبیات موجود مورد بررسی قرار گرفته است. درک این سه دولت نسبت به PKK و اینکه آیا روندهای تغییر این درگیری در ترکیه تحت تأثیر رویکردهای این سه کشور قرار گرفته است (بارکی و فولر، ۱۹۹۷؛ چیچک، ۲۰۱۱). برای پر کردن این شکاف، مقاله از سوال زیر: عراق، ایران و سوریه تا چه اندازه بر تروریسم پ ک ک در ترکیه تاثیر گذاشته اند؟
این تحقیق به دلیل ماهیت پرسش اصلی عمدتاً یک تحلیل تاریخی است. با این حال، برای ارزیابی تأثیر عراق، ایران و سوریه بر اقدامات پکک، از دادههای گزارشهای رسمی و سازمانهای غیردولتی نیز استفاده میکند. به عنوان بنیاد تحقیقات اقتصادی و سیاسی ترکیه (TEPAV)، بنیاد مطالعات اقتصادی و اجتماعی ترکیه (TESEV) و گروه بین المللی بحران (ICG) خلاصه سیاست ها و بیانیه های مطبوعاتی بازیگران سیاسی ترکیه، عراق، ایران و سوریه نیز می باشد. برای درک دیدگاه رسمی این کشورها نسبت به پ.ک.ک به عنوان مثال دیدگاه رسمی دولت سوریه که از طریق سخنرانی وزیر خارجه سوریه در مورد پ.ک.ک مطرح شده است. بنابراین این تحقیق از داده های چندین منبع برای درک نقشی که این سه کشور در قبال تهدید تروریستی طولانی مدت در ترکیه ایفا می کنند استفاده می کند.
این مقاله به شرح زیر سازماندهی شده است. بخش اول به تحلیل تئوریک در رابطه با چگونگی و چرایی حمایت خارجی توسط کشورهای حامی از یک گروه تروریستی می پردازد. بخش دوم پیشینه درگیری از ظهور PKK را توضیح می دهد. این بخش به جای تحلیل زمانی، تاریخچه درگیری را با تمرکز بر رویدادهای مهمی که بر پیشرفت درگیری ترکیه و PKK تأثیر گذاشته است، بررسی می کند. بخش سوم رویکردهای عراق، ایران و سوریه در قبال پ ک ک را از طریق چهار عامل تعیین کننده اصلی ارزیابی می کند: پناهگاه امن، استراتژی چانه زنی، فشار دیپلماتیک و شرایط خارجی. بخش چهارم به بررسی شرایط دیگری می پردازد که با مسائل خارجی در قلمرو این سه کشور تعیین شده است. بخش آخر بی توجهی و سیاست های مشورتی این کشورها را با حملات خشونت آمیز پ ک ک در ترکیه مقایسه می کند.
نحوه ارزیابی حمایت خارجی حمایت خارجی برای سازمان های تروریستی برای تشکیل و نگهداری این گروه ها حیاتی است. همانطور که اوتس (۱۸۹۸، ص ۱۴۷) استدلال می کند، گروه های کمی قادر به توسعه منابع کافی برای بقا بدون هیچ کمک خارجی هستند. منابع حمایت خارجی عموماً از سایر سازمان ها یا دولت های تروریستی تأمین می شود. این مقاله بر حمایت های ارائه شده توسط کشورهای خارجی تمرکز دارد. دلایل حمایت دولت ها از گروه های تروریستی متفاوت است، اما دلیل اصلی همدلی با ایدئولوژی و اهداف سیاسی تروریست ها است (کالینز، ۲۰۰۴، ص ۲). این پدیده تروریسم تحت حمایت دولت نامیده می شود که عبارت است از کمک، کمک و اجرای فعال و مخفیانه به یک سازمان تروریستی توسط یک دولت خارجی (هافمن، ۲۰۰۶، ص ۱۴).
پشتیبانی خارجی انواع مختلفی دارد که شامل پشتیبانی مالی، آموزشی، مهمات، عملیاتی و سازمانی می شود. در حالی که سه نوع اول اولین راه حل هستند زیرا کمک سریعی به یک گروه تروریستی برای زنده ماندن می کنند، دو نوع آخر پیچیده تر هستند زیرا پشتیبانی سازمانی تبلیغات را فراهم می کند و پشتیبانی عملیاتی از حملات نیابتی و عملیات مشترک علیه یک دولت تشکیل می شود (اسکندر و کیلمارکس، ۱۹۷۹، صص ۴۰-۵۱). هدف گروه های تروریستی این است که بودجه زیادی برای حملات خشونت آمیز خود داشته باشند که عمدتاً از طریق تجارت مواد مخدر تامین می شود. به عنوان مثال، یک جریان درآمد قابل اعتماد در نزدیکی منبع مواد مخدر توسط نیروهای مسلح انقلابی کلمبیا و طالبان، و در امتداد مسیر قاچاق توسط PKK قرار دارد (فریمن، ۲۰۱۱، ص ۴۶۴). بنابراین حمایت مالی ارتباط مستقیمی با رویکردهای سه کشور همسایه ترکیه ندارد. با این حال، مناطق امن برای استقرار گروه های تروریستی و اردوگاه های آموزشی برای بقای شبه نظامیان PKK از زمان تشکیل آن بسیار مهم بوده است. اصطلاح ” پناهگاه امن ” مناطق امنی را توصیف می کند که توسط یک دولت حامی به یک گروه مسلح در قلمرو این ایالت ارائه می شود. استدلال می شود که اگر دولتی پایگاه ارضی امنی را در اختیار یک گروه تروریستی قرار دهد، توانایی این گروه برای سازماندهی حملات خشونت آمیز به کشور هدف بسیار تسهیل می شود (کارتر، ۲۰۱۲، ص ۱۳۰). پ.ک.ک پناهگاه امنی داشت. سوریه بین سالهای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۸ (کارتر، ۲۰۱۲، ص ۱۳۹) از آنجایی که دولت سوریه در این بازه زمانی پایگاه هایی را برای اردوگاه های پ.ک.ک فراهم کرده بود، مشهود بود (مارکوس، ۲۰۰۷). استفاده پ ک ک از اراضی سه کشور .
در حالی که کشورهای حامی تروریسم از ابزارهای بدون خطر حمله ناشناس به کشورهای دشمن و تهدید به انتقام یا مجازات بهره می برند، سازمان های تروریستی ظرفیت و قابلیت عملیاتی خود را توسعه می دهند که به کمک حمایت دیپلماتیک دولت به آسانی برنامه ریزی و اطلاعات را تسهیل می کند (هافمن، ۲۰۰۶). بنابراین، نمی توان به طور مؤثر با تروریسم مبارزه کرد، مگر اینکه پیوند بین گروه های تروریستی و دولت حامی قطع شود (گانور، ۲۰۰۲، ص ۳۰۱). و کشورهای حامی به ویژه اگر هدف یک گروه مسلح زیر دولتی ایجاد یک کشور مستقل در قلمرو بیش از یک کشور باشد و/یا توسط کشورهای خارجی حمایت شود.
همانطور که صالحان ( ۲۰۱۱ , ص ۷۱۹ ) پیشنهاد می کند , اگرچه بسیاری از گروه های قومی ناسیونالیست اهداف داخلی دارند , پیوندها و وابستگی های بین المللی آنها عمدتاً علت اصلی بقای آنهاست . از این رو، نتیجه فشار دیپلماتیک ترکیه بر سه همسایه چیست، برای درک رویکرد آنها در قبال پ.ک.ک سؤال مهمی است.
روابط دیپلماتیک و سرزمینی بر اساس منافع هر دو کشور است. علاوه بر این، اگر یک کشور خارجی قصد تضعیف یک دولت رقیب را داشته باشد، یک سازمان تروریستی می تواند به عنوان برگ برنده برای رسیدن به اهداف خود استفاده شود (راس، ۱۹۹۳). بنابراین , دولت های حامی گروه های تروریستی با به دست آوردن قدرت چانه زنی در برابر رقبای خود به اهداف سیاست خارجی خود دست می یابند ( بایمن و همکاران , ۲۰۰۱ ) . به عنوان یک استراتژی چانه زنی، حمایت مالی امکان سرکوب کشورهای هدف را کاهش می دهد. از یک سو، اگر کشوری که حامی تروریسم است، هدف مشابهی با گروه تروریستی داشته باشد، این دولت حمایت خود را از این گروه افزایش می دهد. از سوی دیگر، هنگامی که گروه به لطف حامی خود به بخش بیشتری از اهداف خود می رسد، به احتمال زیاد برای پایان دادن به مناقشه، امتیازات بیشتری را ادعا می کند (Bapat, 2012, p. 18).
سیاست منطقه ای یک بعد مهم برای تعیین حمایت خارجی است. همانطور که Stewart-Ingersoll و Frazier (2012) استدلال می کنند، یک قدرت منطقه ای نه تنها ساختار سیستم منطقه ای خود را تعریف می کند، بلکه نظم این مکانیسم را نیز هدایت می کند. بنابراین، دولت ها ممکن است قصد استفاده از نیروی غیرقانونی را برای پیشی گرفتن از رقبای خود در منطقه داشته باشند. حمایت از گروه های تروریستی می تواند به عنوان راهبردی برای تضعیف رقیب آنها مورد استفاده قرار گیرد (ارگیل، ۱۹۹۲، ص ۱۴۱). زیرا قدرت های منطقه ای فرصتی برای دستیابی به منافع ملی خود دارند که در مقایسه با رقبای منطقه ای خود در قدرت نسبی برتری داشته باشند (استوارت-اینگرسول و فریزر، ۲۰۱۲، ص. ۶).
در حالی که ترکیه و ایران به عنوان قدرت های منطقه ای فرض می شوند، عراق و سوریه با تضعیف رقبای خود به دنبال فرصت هایی برای تقویت قدرت خود در خاورمیانه هستند. بنابراین , این یک فرض مهم است که باید ارزیابی شود .
این مفروضات در این مقاله بررسی می شود که آیا دیدگاه منطقه ای نسبت به پ.ک.ک یک استراتژی چانه زنی توسط عراق، ایران و سوریه علیه ترکیه ایجاد کرده است یا خیر. بنابراین هدف این مقاله درک تاثیر استراتژی چانه زنی بر حمایت خارجی در تروریسم پ.ک.ک از طریق تحلیل سه بعد است: پناهگاه امن، استراتژی چانه زنی و فشار دیپلماتیک. علاوه بر این، مقاله به ادبیات علمی موجود کمک می کند که لزوم توجه به تأثیر شرایط خارجی در تقویت یک گروه تروریستی را نشان می دهد. قبل از بحث در مورد مسائل عمده بین ترکیه و سه همسایه اش که آیا آنها بر نبرد ترکیه علیه پ.ک.ک تأثیر گذاشته اند یا خیر، در بخش بعدی پیشینه و تحولات درگیری به تفصیل مورد بحث قرار می گیرد.
پیشینه درگیری
PKK توسط عبدالله اوجالان و شانزده همکارش در سال ۱۹۷۸ تأسیس شد. اولین حمله سازماندهی شده توسط پ.ک.ک در ۳۰ ژوئیه ۱۹۷۹ باعث مرگ یک کودک شد که به رهبر قبیله بوکاک، جلال بوچاک، که علیه پ.ک.ک بود، هدایت شد (میلیه، ۲۰۱۱). وضعیت با سایر قبایل کرد نیز مشابه بود زیرا آنها علیه پ ک ک و اهداف جدایی طلبانه آن بودند (ون بروینسن، ۲۰۱۰، ص ۳۱۶). قبل از کودتای نظامی در سال ۱۹۸۰، نیروهای مسلح ترکیه (Turk Silahli Kuvvetleri، TSK) شروع به استفاده از زور در بخش جنوب شرقی ترکیه برای بیرون راندن پ.ک.ک کردند که منجر به تشکیل اعضای اصلی سازمان تروریستی (آپو و همکارانش) شد. فرار از سوریه در ژوئیه ۱۹۷۹٫ این فرار باعث تنش های فزاینده بین دولت های سوریه و ترکیه بر سر مسائل مبارزه با تروریسم شد (مانگو، ۲۰۰۵، ص ۳۴). نگرانی ترکیه از شهر دمشق بود که شبه نظامیان پ.ک.ک در دره بقاع در شمال لبنان که تحت کنترل سوریه بود آموزش می دیدند. اردوگاه دره بقاع به عنوان یک پایگاه آموزشی عقیدتی و نظامی تا قبل از ارتش TSK استفاده می شد. دولت سوریه را تهدید کرد که اگر سوریه اوجالان و اعضای پ.ک.ک را اخراج نکند، ترکیه حق دارد اردوگاه های پ.ک.ک را نابود کند.
حمله بعدی پ.ک.ک در ۱۵ آگوست ۱۹۸۴ منجر به کشته شدن یک سرباز و سه غیرنظامی و زخمی شدن سه نفر شد که پس از آن یکی از وحشتناک ترین حملات این گروه تروریستی به شهادت رسید و ۲۹ نفر جان خود را از دست دادند. در سال ۱۹۸۷ خشونت تروریستی بین سالهای ۱۹۸۷ و ۱۹۹۱ به اوج خود رسید. سی و سه روستا در معرض حملات خشونت آمیز قرار گرفتند که باعث شد بسیاری از غیرنظامیان و اعضای نیروهای امنیتی توسط ستیزه جویان PKK کشته شوند (مانگو، ۲۰۰۵، ص ۳۸).
پ ک ک نه تنها با دولت سوریه بلکه با سازمان های مختلف کرد در شمال عراق در جریان آشفتگی کودتای ترکیه تماس داشت. دو مورد از این تماس ها بسیار مهم بودند زیرا در شمال عراق بسیار تأثیرگذار بودند: اول اینکه PKK با حزب دمکرات کردستان (KDP) مسعود بارزانی ارتباط برقرار کرد. این تماس منجر به این شد که حزب دمکرات کردستان در سال ۱۹۸۲ به PKK اجازه ساخت اردوگاه در شمال عراق را داد (Bruinessen, 1988, p.44). اگرچه این حزب چهار سال بعد پایان همکاری با پ.ک.ک را اعلام کرد، اما این کمک برای پ.ک.ک برای ایجاد ظرفیت نظامی حیاتی بود. دوم اینکه اتحادیه میهنی کردستان جلال طالبانی ( PUK ) رابطه خوبی با پ ک ک و دولت سوریه داشت که به گروه تروریستی کمک کرد تا از هر دو منطقه استفاده کند و در اوایل دهه ۱۹۸۰ در منطقه بقای خود ادامه دهد (مانگو، ۲۰۰۵). استفاده پ.ک.ک از خاک عراق و سوریه برای آموزش نظامی و ایدئولوژیکی هزاران شبه نظامی فرصتی بی نظیر برای یادگیری تاکتیک های چریکی برای اعضای این گروه تروریستی فراهم کرد که برای نیروهای امنیتی ترکیه ناآشنا بود.
پس از اینکه پکک تعداد حملات مرگبار را افزایش داد، دولت ترکیه استراتژی جدیدی را با تشکیل سیستم شبهنظامی نگهبانی روستا تحت کنترل خدمات نظامی از طریق قانون روستا برای استخدام و سازماندهی محافظان روستایی به نام «نگهبانان موقت و داوطلبانه روستا» به کار گرفت. در سال ۱۹۸۵ این امر با اعلام وضعیت اضطراری (Olaganustu Hal, OHAL) توسط مجلس ملی بزرگ ترکیه (TBMM) در سال ۱۹۸۷ در جنوب شرقی کشور به منظور استفاده فوری از حکومت نظامی و به دنبال آن اعلام شد. پاسخ فوری به حملات پ ک ک ( Barkey , 2007 , p . 357 ) . پس از اعلام حکومت نظامی و وضعیت اضطراری در شهرهای کردنشین، آزادسازی سیاسی منطقه غیرممکن شد، زیرا فرماندار کل مسئولیت کل منطقه جنوب شرقی را بر عهده داشت که پس از تنش زدایی درگیری، اختیارات آن افزایش یافت (تاسینار). , ۲۰۱۱ , ص ۱۰۰ ) . حملات خشونت آمیز پ ک ک در دهه ۱۹۹۰ تشدید شد. بنابراین، TSK یک عملیات فرامرزی را در سال ۱۹۹۵ سازماندهی کرد (Culcasi, 2006, p. 698).
موضوع اساسی دیگر جنگ عراق و ایران بین سالهای ۱۹۸۰ و ۱۹۸۸ بود که دو تأثیر در مسئله کردها داشت. اولین عامل ایجاد شکاف اقتدار در منطقه است که منجر به تقویت پ ک ک شد. در طول جنگ، دولت عراق نتوانست به مرزهای شمالی خود توجه کند.
بنابراین شبه نظامیان پ ک ک به راحتی در شمال عراق اسکان داده شدند. علاوه بر این، یک “توافق تعقیب داغ” بین عراق و ترکیه که به نیروهای امنیتی ترکیه اجازه می داد در صورتی که ستیزه جویان پ.ک.ک پناهندگان را می گرفتند، از مرز عراق و ترکیه عبور کنند. در مقابل، بغداد چشمان خود را بر عملیات برون مرزی ترکیه در مرزها بست (Ozdag, 1999, p.82) عامل دوم به برداشت رهبران عراق و ایران مربوط می شود.
ابتدا صدام حسین رئیس جمهور عراق به عنوان بخشی از کمپین انفال خود به شهروندان کرد عراقی خود با گاز مرگبار حمله کرد. متعاقباً هزاران کرد از ترکیه برای فرار از ظلم حسین (بارکی و فولر، ۱۹۹۷، ص ۶۶) درخواست پناهندگی کردند. در نتیجه، جمعیت اتباع ترک با الاصل کرد در منطقه جنوب شرقی ترکیه به طور چشمگیری افزایش یافت که باعث شد مسئله کردی ترکیه بدتر شود و ثانیاً مقامات ترکیه مدعی شدند که دولت ایران قصد دارد از پ ک ک به عنوان سیاستی برای تضعیف ترکیه استفاده کند. قدرت نظامی در خاورمیانه ( Barkey , 2007 ) . در حالی که مقامات ایرانی وجود شبه نظامیان پ.ک.ک در مرزهای خود را رد کردند، حملات مرگبار پ.ک.ک با استفاده از همسایگان جنوبی ترکیه جان هزاران نفر را گرفت و اقتصاد ترکیه را به خطر انداخت.
در دهه ۱۹۹۰، درگیری شدید منجر به تغییر دیدگاه بازیگران سیاسی نسبت به حل مسئله کرد شد. سلیمان دمیرل، رئیس جمهور وقت ترکیه، اولین سیاستمداری بود که وجود کردها را در ترکیه به رسمیت شناخت و گفت که “باید واقعیت کردی را بپذیریم” (جمهوریت، ۱۹۹۱). با این حال , این سخنرانی تاریخی با تداوم درگیری های خشونت آمیز تلقی ارتش ترکیه را تغییر نداد . به دنبال آن آتیلا آتس، فرمانده وقت ارتش ترکیه، سوریه را تهدید کرد که اگر اوجالان را اخراج نکنند حمله خواهد کرد و از طریق سخنرانی زیر در ۱۶ سپتامبر ۱۹۹۸ به حمایت از پ.ک.ک پایان داد: همسایگان، به ویژه سوریه، تلاش ها و حسن نیت ما را برای داشتن روابط خوب تفسیر نادرست می کنند. آنها با حمایت از راهزن آپو به غوطه ور شدن ترکیه در دردسر تروریسم کمک کرده اند… صبر ما لبریز شده است (ایتس، ۱۹۹۸، به نقل از یاووز، ۲۰۰۱، صفحات ۱۴-۱۵).
پس از رویارویی ترکیه، سوریه مجبور شد اوجالان را از دمشق بیرون کند و در سال ۱۹۹۸ شروع به بستن اردوگاه های پ.ک.ک در منطقه خود کرد (نیکول و دلانی، ۲۰۰۸، ص ۱). پس از آن، اوجالان مدتی در روسیه ماند و سپس برای مدت کوتاهی در ۱۲ نوامبر ۱۹۹۸ به ایتالیا رفت و در آنجا فکر کرد که پناهندگی سیاسی اتحادیه اروپا را دریافت خواهد کرد (Gunter, 2000, p. 850). با این حال، ایالات متحده به عنوان متحد ناتو، ایتالیا را برای رد درخواست پناهندگی سیاسی اوجالان تحت فشار قرار داد و پس از رد درخواست، او در آغاز فوریه ۱۹۹۹ قبل از آخرین توقف خود یعنی کنیا به یونان رفت. در ۱۵ فوریه، هنگامی که او را به فرودگاه نایروبی آوردند، توسط نیروهای ویژه ترکیه اسیر شد و فوراً به ترکیه آورده شد (بودانسکی، ۲۰۰۶، ص ۱۸۰).
اگرچه رهبر گروه تروریستی دستگیر شد، اما حملات مرگبار متوقف نشد. و قبل و بعد از دستگیری او، تروریسم جدایی طلب پ.ک.ک به قیمت جان بسیاری از مردم تمام شد. هزاران نفر از آغاز درگیری تا سال ۲۰۱۲، آغاز روند صلح، از جمله ۶۰۵۳ نیروی امنیتی (TSK و افسران پلیس)، ۵۵۵۷ غیرنظامی و ۳۴۷۴ جنایت حل نشده جان خود را از دست دادند. علاوه بر این , ۲۲۱۰۱ عضو پ ک ک تا سال ۲۰۱۲ کشته شدند ( TBMM , 2013 ) . علاوه بر این، نیروهای مسلح تقریباً ۱۵ میلیارد دلار برای پیروزی در جنگ علیه تروریسم علیه PKK هزینه کردند (مانگو، ۲۰۰۵، ص ۴۶). علاوه بر این، به گفته وزیر دفاع، عصمت یلماز، ترکیه تا سال ۲۰۱۱ ۳۵۳۰۰ نفر را از دست داده است (ساردان، ۲۰۱۲).
تهاجم آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ بر آینده مناقشه کاملاً تأثیر گذاشت و هنگامی که دولت آمریکا تصمیم به حمله به عراق برای سرنگونی صدام حسین گرفت، با استفاده از حریم هوایی و پایگاه های هوایی این کشور برای تهاجم به عراق، از ترکیه حمایت کردند. با این حال، TBMM بازگشایی پایگاه های هوایی خود را رد کرد که تأثیری منفی بر روابط ترکیه و ایالات متحده داشت. در حالی که ترکیه قصد داشت از حملات احتمالی ارتش حسین جلوگیری کند، این فرصت برای مداخله در شمال عراق برای از بین بردن اردوگاه های پ.ک.ک از دست رفت (مانگو، ۲۰۰۵، ص ۴۸). بسبوگ استدلال کرد که جنگ عراق اساسی ترین فرصت برای از بین بردن اردوگاه های پ.ک.ک و به همین ترتیب وجود آن در شمال عراق بود (باسبوگ، به نقل از بیرند، ۲۰۱۱).
با اعمال روش های حل مناقشه توسط دولت ترکیه، سطح خشونت کاهش یافته است. اگرچه این ارتباطات قبل از دهه ۲۰۰۰ ایجاد شده بود، اما جامع ترین تماس بین سال های ۲۰۰۶ و ۲۰۱۱ بین سازمان اطلاعات ملی ترکیه و پ.ک.ک برقرار شده است که به آن مذاکرات اسلو گفته می شود (Bezci, 2015؛ Kadioglu, 2018 a). همراه با حمایت جامعه و سازمان های صلح، روند صلح تا پایان آتش بس پ.ک.ک ادامه یافت و سپس خشونت در سال ۲۰۱۵ بازگشت (Kadioglu، ۲۰۱۸ b؛ Kose، ۲۰۱۷). سپس، درگیری دوباره همراه با جنگ داخلی سوریه و دستاوردهای عظیم PKK/PYD در شمال سوریه به یک جنگ بی پایان تبدیل شد (داگ، ۲۰۱۸).
تاریخ درگیری چندین نقطه گسست را نشان می دهد که نه تنها از سوی عوامل سیاسی و امنیتی ملی ترکیه و پ.ک.ک، بلکه بازیگران بین المللی و منطقه ای نیز تحت تأثیر قرار گرفته است. بخش بعدی به بررسی تأثیر بعد بین المللی و منطقه ای مسئله کرد برای درک بینش درگیری می پردازد.
ادامه دارد…