انجمن بی تاوان آذربایجان غربی : در لغت، «فرقه» بیانگر یک گروه یا سازمان است که اعضای آن، مانند افراد هر انجمن و حزبی، هدف بخصوصی را دنبال می کنند، و این اهداف البته ممکن است در طول زمان تغییر یابند. اما فرقه ها به علت عملکردهای خاص درونی و روابط و مناسبات ویژه ای که برقرار می نمایند از سایر گروه ها و سازمان ها متمایز میگردند. تشخیص تفاوت های میان یک سازمان یا حزب معمولی با یک «فرقه» همیشه کار ساده ای نیست. بعضی اوقات افراد به عملکرد فرقه ها و نوع مناسباتی که برقرار میکنند توجه نداشته و به اشتباه، یا فرقه ها را ارگان هایی مملو از مشتی دیوانه می انگارند و یا اساسا تفاوتی بین فرقه با هر گروه دیگری قائل نمیشوند.(مارگارت سینگر)
فرقه تروریستی پ ک ک و زیرشاخه هایش با شستشوی مغزی چنان بلایی بر سر اعضای خود می آورند که فقط پس از مرگ متوجه می شوند تا چه حد فریب خورده اند.این فرقه همه چیز را حول محور پرستش اوجالان می چرخاند و نوشته ها و یا گفته های او را برای هر عضوی در هر شرایطی واجب می داند. برای درک این که از اعضای این فرقه استفاده ابزاری می شود نیازی به تفاسیر متعدد نیست. با بررسی نحوه اعلام اسامی اعضای کشته شده که خود آن را ”شهید“ می نامند می توان به نکته مهمی در این زمینه دست یافت.
فرقه تروریستی پ ک ک همانند فرقه منافقین با شسشوی مغزی تلاش می کند تا بر مغزها تسلط یابد و از آنها استفاده ابزاری نمایند.استفاده ابزاری از این در رسانه ها نمونه بارز آن است. افراد برای عملیات انتحاری آماده می شوند و سپس به کام مرگ فرستاده می شوند. پس از کشته شدن از آنها به عنوان قهرمان یاد می شود.به عنوان مثال معصوم کورکماز یا همه وال عگید اولین فرمانده نظامی پ ک ک که با برنامه ریزی اوجالان به کام مرگ فرستاده شد تا دیگر با رویکرد وی مخالفت نکند از همان آغاز بزرگنمایی شده به عنوان نمونه اطاعت محض از رهبری تا مرگ ارائه می شود.
معمولا در همه سازمان های منسجم دنیا روال بر این است که اعضا برای ورود از یک کانال مشخص وارد می شوند و علاوه بر سوابق آنها مشخصات کامل آنها نیز ثبت می گردد تا در زمان لازم برای نیاز مورد استفاده قرار گیرد. در پ ک ک و پژاک چنین نیست. در این فرقه ها هدف این است که فرد به کوهستان کشانده شود و با نامگذاری یک هویت جعلی او را از لحاظ ذهنی به فردی دیگر تبدیل کنند. این هویت و فضای شستشوی مغزی آنقدر ادامه می یابد تا فرد باور کند که فردی دیگر است و هر چه فرقه می گوید راست است وبس.
با نگاهی به اخبار مربوط به اعلام اعضای کشته شده و نحوه آن متوجه می شویم تا چد حد افراد کشته شده در نزد سران این فرقه بی ارزش هستند. معرفی ۱۷ کشته در زمان ها و مکان های مختلف در لینک زیرین توسط پ ک ک نمونه ای از موارد بسیار زیاد است که با بررسی یک مورد آن می توان ثابت نمود تا چه حد اعضا در نزد این فرقه بی ارزش هستند و فقط قصد سواستفاده ابزاری از آنها وجود دارد و پس از مرگ به راحتی به فراموشی سپرده می شوند.
یحیی توپراک(غمگین)
در این مورد بایستی چند سوال را مطرح کرد :
-این فرد اهل کجاست؟
-تاریخ تولدش چیست؟
-نام پدر و مادرش چیست؟
-در کدام منطقه فریب داده شده تا عضو شود؟
-در چه تاریخی فریب داده شده تا عضو گردد؟
-در کجا کشته شده است؟
-آیا اکنون قبری دارد و اگر بله، کجاست؟
اگر عضوی برای یک فرقه ارزش داشت-که ندارد-بایستی این موارد حداقلی را درباره اش اعلام می کرد. اعلام نشده چون برای فرقه مهم نبوده این مشخصات را درباره افراد ثبت کند.اگر بیش از ده سال پیش کشته شده اند چرا خبرش را اکنون و خیلی دیر اعلام می کند؟ هدف فقط سواستفاده بوده و هست. این گونه موارد بایستی برای دیگران درس عبرتی شود تا در دام فرقه تروریستی پ ک ک و پژاک قرار نگیرند.
اعلام دیرهنگام اسامی و در مناسبت های خاص فرقه ای چیزی اتفاقی نیست بلکه هدف تهییج احساسات اعضا و آماده کردن آنها برای سواستفاده بیشتر می باشد.