به گزارش وبلاگ ضدپژاک ؛خانم گلشن شعبانی فرزند و همسرش (آقای صنعان مرادی اهل روستای تنگیسر از توابع شهرستان کامیاران ) رها کرده و در اواخر سال ۱۳۹۰ توسط اعضای پژاک اغفال و به قندیل فرستاده شد. نامبرده دارای فرزندی ۶ ساله است. خانم گلشن شعبانی اکنون عضو فرقهی پژاک و دارای اسم مستعار (هوال دلبر) است.
هوال دلبر فریب شعارهای عوامفریبانهی پژاک را خورد و فرزند و همسرش را تنها گذاشت و به اصطلاح رفت دنبال آزادی و حقوق بشر. دلبر خوشی و لذتهای شخصی خود را بر فرزند و همسرش ترجیح داد و برای به اصطلاح گرفتن حق خود، حق یک خانواده را پایمال کرد.
صنعان مرادی همسر دلبر خانم، طی یک سال گذشته آنقدر از اهالی روستا و فامیل کنایه و طعنه شنیده بود که دیگر تاب مقاومت نداشت و دست به خودکشی زد. صنعان دارفانی را وداع گفت و همسرش هم در قندیل به دنبال خواستههای شخصی خویش و بیگاری برای پژاک است و فرزند ۶ سالهی آنها هم، بیسرپرست و بیخانمان، در انتظار آیندهای مجهول و شاید هم سوخته است.
مسئولیت این همه خرابکاری و کشته شدن انسانها و از هم پاشیدن خانوادهها کیست؟ آیا پژاک برای بچههای بیسرپرست مثل فرزند دلبر، جوابی هم دارد؟ آیا حقوق کودکان و انسانها در پژاک، همین است؟ آیا و هزاران آیای دیگر که شاید بهتر باشد جواب آنرا به وجدانهای خفتهای بسپاریم که آزادی نزد آنها کشتن و بیخانمان کردن بچهها و از هم پاشیدن خانوادههاست.
پژاک با تخریب بنیان خانواده و بیسرپرست کردن بچهها، درصدد فروپاشی نظام خانواده است تا شاید از این طریق بهتر پروژهی فریب جوانان را عملی کند.