لحظهای نمیگذرد که سیستم توهینآمیز وارد دایره تناقضها و توجیهها و به زبانی شبیه خود محکوم کردن، با شش بار هدف قرار دادن دفتر شبکه رووداو در شهر قامشلی با کوکتل مولوتف و غیره، به عنوان هشدار. بر اساس ادعای آن، به نظر درست برگردند. اما طبق معمول فراموش میکنم که مخالف ممکن است متضاد باشد، بلکه میتوان یگانگی تضاد را همانطور که یگانگی قدرت است پیادهسازی کرد، وقتی – مثلاً – سیستم آنها بپذیرد که به عنوان یک شرکت نگهبانی خصوصی کار کند! و اینکه شما همیشه به فرمان دیگران، در خط مقدم هستید و قدرت به نفع کسانی است که به آنها پول می دهند؟ طبیعی است که بیشترین قربانیان انسانی از صفوف آن زمان باشند، با اطمینان؟ تمام پول دنیا به اندازه یک قطره خون شهید نیست و همچنین دلشکستگی یک مادر یا خواهر.. پرداخت می فهمیم که دو بار انجام می شود، حتی اگر در شما و به یاد شما نباشد.
یکی از بزرگترین گناهان در سنت مبارزات ملی این است که بخواهی همه پایه های ساختاری مردم خود را از بین ببری و کثیف ترین چیز این است که مانند طوطی شوی که تقلید می کند، بلکه زبانت را به عنوان یک مد ترکیب می کند و همه چیز را بالا و پایین می کند. بدون نقشه راه و حتی تصویر در آن زمان: تعجب نکنید که سینه شما مانند یک پلانک بوکاسا یا ایدی امین می شود و دشمن با فروم های نیاشنا تقلید شما را تقلید می کند.
وقتی شرط بندی به موقع و پیروی از سیاست بازی روی تضادهای بین المللی تبدیل به هدف می شود و حواس پرتی با بازی – خیزک و خنیشوک – همه به قیمت کار لازم! آن وقت تعجب نکنید که ضرب المثل عامیانه (کی می داند کی می داند و نخل عدس را چه کسی نمی داند) برجسته ترین عنوان برای پوشاندن سرفصل های برجسته می شود، با هر بهشت کاغذی تکرار می کنیم و دومی جهنم یا موفق – شکست خورده و بعداً به من عشق می ورزند – تا آخرین کاغذ مرا دوست نداشته باش و اینگونه است که وضعیت بد و انتظار آنها ممکن است آنها را جلوی کاغذ پژمرده کند. به دور از نمادگرایی و احترام به حقایق، و برای سادهترین توضیح علیرغم مصونیت از مجازات: خصلت ناسیونالیستی کردی که اکثریت پیروان پکک و حزب اتحاد دموکراتیک به آن میبالند، پس از قطع شدن آن توسط صالح مسلم باطل است. و الهام احمد قویا تکذیب کرد توهین به قلعه دموکراسی – همش کراچی خونین –
و به عنوان مثال خنده دارتر در اینجا: چه سردرگمی در مورد پیش نویس قانون اساسی که چندین سال پیش توسط شورای ملی کرد در سوریه ارائه شد که من شخصاً هنوز آن را یک پدیده صد در صد سالم می دانم چه بود. ارزش هنجاری، یا آنچه مطرح شده را تأیید می کند یا سخنی جدید به آن اضافه می کند.
با اعتقاد من: ارائه پیش نویس قانون اساسی آنها – شورای ملی کرد – مساوی با اخراج آنچه گروه الدار خلیل متعلق به حرم جمیل بایق بود، به ویژه در بافت یک قوم در سرزمین تاریخی آن، و در نتیجه منطقهسازی است. / فدرالیسم و لباس ملی صریح آن بدون پیچ و خم و چرخش از یک طرف و بسته بندی با کاغذهای کار رنگارنگ.. و آقایان: .. اگر متنی را به من نشان دهید که در آن عفرین خط زده شده است، شما را تشویق می کنم و تشویق می کنم. به جز / و ببخشید / آن ریشه ای که او از زمان پدربزرگ کاپیتان بن فرناس روی آن کار می کرد … خلاصه و همچنین با یک ایده: آنچه منتشر شده و گفته شده را در نظر می گیرم حتی اگر True Cuban به این معنا باشد. این پیش نویس تا زمانی که در آن زمان با بیانیه ای رسمی صادر نشده بود، منشأ نداشت.. و: به ویژه آنچه که در مورد قطب نما و جهت های آن به جای اسطرلاب بیت المقدس و مفهوم منطقه کردستان سوریه به آن می بالند. با تمرکز بر عدم استثناء واو از – کردستان – فقط ! اما این چیست؟ تمام کردستان و کرمل عینک ای حقان فدان و بر این اساس: به عبارتی که در ذیل نوشته شده و در بیانیه ای صادر شده است اشاره می کنم که نوشته من نیست، بلکه به نام مؤسسه تنظیم کننده آن است و در آخر، ژنو و حضورش از همه مهمتر است! ما چه داریم؟ در ادامه گزیده ای از بیانیه خطاب به خانواده شهدا را که مورد احترام و احترام آنها هستیم، می خوانیم:
چهارم: مشارکت اداره خودمختار در مذاکرات ژنو و کمیته تدوین قانون اساسی، در خاتمه، ما خانواده شهدا، مادران، پدران و پسران آنها هستیم، بیش از هشت هزار شهید در جنگ علیه داعش دادیم، این شهدا خود را به خاطر تمام بشریت فدا کردند، بنابراین تمام بشریت به آنها مدیون است و مسئولیت می افتد. ما از اهداف آنها دفاع خواهیم کرد و راه آنها را تا پیروزی ادامه خواهیم داد.”
یک نکته دیگر هم اضافه می کنم: در گفت و گو با آقای نوری محمود با رسانه توانا، زوزن سعدون – شبکه روداو – و من داشتم به دیالوگ گوش می دادم! مدتی فکر کردم که انگار دارم به سخنان رهبر جبهه ساندینیستا در نیکاراگوئه گوش می دهم! . آیا ممکن است یگان های حفاظت نیروهای بالای عروسک های تلویزیون باشند و کاری به زندان، تعطیلی دفاتر، جوآنین شورشکر و مهمتر از همه نیروهای مهاجم بالا نداشته باشند؟ آیا آقای نوری محمود آگاه بود که مردم ما را مخاطب قرار می دهد نه ویتکنگ ها؟! و از این قبیل صحبت ها؟ آیا او متوجه وزن پوچ آن نمی شود، تا زمانی که از خط واقع گرایی به آنچه بالاتر و فراتر از آن است عبور می کند؟ و از همه بدتر اصرار شما بر حفظ وحدت کردهاست! جز خدا: صمیمانه از شما سپاسگزاریم! شما به حافظه ما انرژی دادید و اورتگای انقلابی ساندینیستها را همراه با وقایع انقلابهای قرن گذشته به ذهن ما بازگردانید و در اینجا شما در واقع با خویشتن داری و محدودیت از اتحاد کردها و انقلاب محافظت می کنید و این من است. نظر و من در آن آزادم.
شیوه های متناقض و سردرگمی که خودت را درگیرش کردی تا نگوییم تو را به سمت آن سوق دادند، مخصوصاً آنچه که من – شخصاً – پس از بیش از شصت سال زندگی در این زندگی، از جمله حدود ۵۰ سال در محیط و درون، ترسیم کردم. جنبش سیاسی کردی اقدامات او همیشه پنهان است و سرگردانان یا ناامیدان و با پیروزی ها – راندکریسیسم – بر حرکات آکروباتیک خود افزوده می شوند، اما سخت ترین آنها همیشه آن خط ناامید و موج انباشته موج توجیه اپل و گلوله های پی در پی است. حتی بدون بازگشت به گفته ها یا گفتارهای ربع ساعت آخر.مثل من – بازگشت به پیگیری سریال کمدی… خاطرات پیشین/برادرانم در مصر و میزان تأمل واقع بینانه آنها در روش های تازه اندیشیده شده ای که از روش های عرفان سیاسی کردی در کشور ما بود.هرچند متأسفانه تا به حال مشخص است که نوسان حقان فیدان و پنجه های او طولانی شده است! اول از اعتبار و عزت نفس کمی باقی نمانده، در مجموع ما بچه محله های نزدیک هستیم و همه می دانیم اعتبار دیگری و سال اجناس کردی او – یا مارکش – چه از ۱۵-۳-۲۰۱۱ بوده است. یا بعدا … که واقعاً چیزها را نمی فهمد! این حق اوست که هر چه می خواهد بگوید و این بیان به احترام خوانندگان و خود است.