در سال ۱۹۷۸ اوجالان در واکنش به سرکوب حقوق و هویت کردها از سوی دولت ترکیه، پکک را تاسیس کرد. در دهههای بعد، حقوق فرهنگی بهبود یافت، اما با تغییر مسیر اردوغان به سمت اقتدارگرایی در دهه ۲۰۰۰، آزادیها کمتر شد. امروز، زندانهای ترکیه مملو از سیاستمداران و فعالان کرد است. حتی ممکن است امروز فردی صرفا به خاطر خواندن و رقصیدن با ترانههای کردی بازداشت شود.
پس چرا اوجالان فکر میکند زمان خلع سلاح پکک فرارسیده است؟ پاسخ روشن است: عملیات نظامی ترکیه در داخل کشور و پایگاه اصلی پکک در شمال عراق، این گروه شبهنظامی را به شدت تضعیف کرده است. حمایت سابقهدار کردهای ترکیه از پکک، از سال ۲۰۱۵ رو به کاهش بوده است؛ ویرانیهای گسترده و کشتار غیرنظامیان، همدلی عمومی با این گروه را کاهش داده است.
اردوغان نیز برای مذاکره با اوجالان دلایل مخصوص خود را دارد. بر اساس قانون اساسی ترکیه، او نمیتواند در سال ۲۰۲۸ بار دیگر نامزد ریاستجمهوری شود. با این حال، اردوغان با حمایت حزب حامی کردها، میتواند آرا لازم را برای تغییر این قانون به دست آورد.
خلع سلاح پکک از نظر سیاست خارجی نیز به اردوغان کمک خواهد کرد. او به دنبال تقویت تجارت، گسترش همکاریهای دفاعی و انرژی، و بهبود ارتباطات با عراق است. حضور پکک در کردستان عراق، اجرای این برنامهها را سخت کرده بود. اکنون اردوغان فرصتی پیش روی خود میبیند تا روابط نزدیکتری با بغداد و کردستان برقرار کند.
اردوغان در سوریه نیز برنامههای بزرگی دارد. او مدتها بود که میخواست شاخه سوری پکک و ساختار حکومتی آن در منطقه تحت کنترلش را از بین ببرد و همکاری آمریکا با این گروه را قطع کند. اردوغان در سوریه پسااسد، فرصتی برای دستیابی به این اهداف میبیند. وضعیت اما پیچیده است. شبهنظامیان کرد سوریه در حال مذاکره با دولت موقت دمشق هستند، اما دو طرف در مورد نحوه ادغام آنها در نیروهای مسلح سوریه به بنبست رسیدهاند. ترکیه تهدید کرده که اگر توافقی حاصل نشود، عملیاتی نظامی علیه این شبهنظامیان انجام خواهد داد؛ اتفاقی که میتواند تلاشهای اوجالان را از مسیر خارج کند.
در هر صورت، اردوغان برنده این بازی خواهد بود. اگر روند بهخوبی پیش برود و پکک منحل شود، او میتواند اعتبار پایان دادن به یک شورش ۴۰ ساله را از آن خود کند و با یک اپوزیسیون ضعیفشده، به دور بعدی رقابتهای انتخاباتی برود. همکاری حزب حامی کردها با ائتلاف حاکم، مخالفان اردوغان را دچار دودستگی کرده است. اگر اوضاع طبق برنامه پیش نرود، اردوغان با سرکوب بیشتر مخالفان و حمله مجدد به شبهنظامیان کرد سوریه، خود را فردی مقتدر نشان خواهد داد.
به نظر میرسد تنها از طریق حل مسالمتآمیز مسئله کردهاست که ترکیه میتواند به یک دموکراسی واقعی تبدیل شود. فراخوان اوجالان نقطه عطفی تاریخی است. با این حال، تا زمانی که دولت ترکیه همچنان اقتدارگرا باشد، این اختلافات، تلاشها برای ایجاد آیندهای دموکراتیک، هم برای ترکها و هم کردها را از مسیر خارج میکند.